Near the Thetford forest(minsung)
Completed تیغه گوشت و پوست را برید و از استخوان عبور کرد و قلبش را پاره کرد و امگا، در حالی که هنوز دست های آلفا را از روی خنجر در دست داشت، کنار او روی زمین افتاد. بوی نان سوخته با بوی هیزم های گردو مخلوط شد و دقایقی بعد، بدن امگا گرمایش را کنار جسد آلفا از دست داد. سال ها گذشت. بدن آن دو زیر خاک، جایی نزدیک به جنگل...