Beautiful Lonely
کوک داخل یک خانواده فقیر به دنیا اومده و مادر پدرش رو داخل تصادف از دست میده . چی میشه با دوستش جیهوپ بره به کلاب و بعدش.. ژانر : هپی اند - اسمات - امپرگ - کمی کمدی - فلاف کاپل اصلی : ویکوک فرعی : نامجین و یونمین اتمام یافته
کوک داخل یک خانواده فقیر به دنیا اومده و مادر پدرش رو داخل تصادف از دست میده . چی میشه با دوستش جیهوپ بره به کلاب و بعدش.. ژانر : هپی اند - اسمات - امپرگ - کمی کمدی - فلاف کاپل اصلی : ویکوک فرعی : نامجین و یونمین اتمام یافته
[ فراری ] Cuple : KookV Genre : Omegavers , Smut , Dark Romance , Mpreg , Harsh , 🔞 جونگکوک بعداز اینکه متوجه گرایشِ عجیبِ منشی نوجوونش میشه ، باهاش یه رابطهی قراردادیِ یک ساله رو شروع میکنه.... چی میشه اگه تهیونگ بخاطر یه سهلانگاری ، برخلاف قوانین رابطه ی قراردادیش با جونگکوک ، باردار بشه و حالا قرار بود چه بلای...
[دوباره عاشقی || Love Again] >.< |COMPLETE| "ت...تهیونگ لعنتی این چه کاری بود کردی؟" با عجله سمت پسر رفت و دست خونیشو بین دستاش گرفت تهیونگ احساس بیحالی و سستی میکرد با دست سالمش لباس جونگکوک رو چنگ زد تا از افتادنش جلوگیری کنه ، جونگکوک سریع متوجه شد و دستاشو دور کمر پسر حلقه کرد چشمای تهیونگ هر لحظه بسته تر میش...
Genre : Romance | Smut | Secret | Secret | Cap :Vkook | Up: Author: Amador | Teaser: in part 1 | 🥇مافیا - بدون گرفتن نگاهش از رقص پسر، بهش اشاره کرد: بیارش اینجا... چانیول از پله های استیج بالا رفت و به جونگ کوکی که با قطع شدن آهنگ، رقصیدن رو متوقف کرده بود اشاره کرد: برو پیش رییس... جونگ کوک نفس عمیقی کشید و به سم...
Valerio/والریو vkook وقتی خبر مرگ جئون جین وو به گوش کیم تهیونگ میرسه به اسرار مادرش به کره برمیگرده و با جئون جونگ کوک پسر دایی اوتیسمی جوونش که از بچگی ندیدتش روبه رو میشه، اما چی میشه وقتی که عاشقش شده بفهمه پسر اصلا اوتیسم نداشته؟ Kapel: Vikook-Yonmin-Antona Genre: Angst Mafia Happy End Author: Yas کاپل: ویکو...
🔴 #Full 🔴 توجه‼️این داستان رده سنی خاص خودش رو داره و بخاطر یک سری مسائل باز جنسی و همچنین خشونت به زیر 20 سال ابدا پیشنهاد نمیشه؛ تنها با در نظر گرفتن این اخطار و آگاهی از محتوا، داستان رو مطالعه کنین. از کجا باید شروع کنم؟ از برادرهای دوقلوی جئون بگم که از یک خانواده مافیایی بزرگن و بخاطر بارهای زنجیرهایی که دار...
لب هایی که به روی هم لغزیدند و عشق خلق شد! شاید تمام این لغزش ها و بوسه ها، تنها در امتداد جوهر مشکی رنگ پسر، رخ داده بود.. _ _ _ _ برای بدست اوردن هر چیزی، باید یه چیزی دیگه رو از دست بدی! و من برای بدست اوردنت، خودمو از دست دادم هیونگ.. Wr: Akuma Couple: VKOOK Genre: KINK-MAFIA-FULL SMUT- ROMANCE-TRAGEDY-TW- ANGST...
کاپل اصلی: کوکوی کاپل فرعی: نامجین و هوپمین خلاصه: تهیونگ امگای فقیر و باهوشیه که توسط بهترین مدرسه کره بورسیه میشه، تهیونگ به محض ورودش، توجه قلدر مدرسه که از قضا، ثروتمندترین و قویترین فرد مدرسهست رو جلب میکنه... جئون جونگ کوک، آلفایی که از امگا ها و ضعفشون متنفره... ژانر ها: امگاورس، انگست، عاشقانه، مدرسهای، اس...
"الهه ی ماه... چرا اینکارو با من کردی؟ بهترین دوستم و جفتم عاشق هم شدن..." جونگکوک و تهیونگ جفته همن و جیمین بهترین دوست تهیونگه. اما یه مشکلی وجود داره! جونگکوک نمیدونه تهیونگ جفتشه و فکر میکنه جفتش جیمینه و جیمین که قبلا جفت هاش رو پیدا کرده بود اونا رو بخاطر جونگکوک رد میکنه. "تهیونگ حدس بزن چی؟" "چیشده جیمین؟" "...
اسم:dear (عزیز کرده) تمام شده✓ ژانر:امگاورس٫امپرگ٫تاریخی٫اسمات و ..... کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین خلاصه: خاندان جئون معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستند همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون جئون ها را داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فردِ چینی که سفیر پادشاهیه چین بود تو بازار چشمش ب...
اگه هیچ وقت ملاقاتت نکرده بودم یعنی الان داشتم چیکار میکردم؟ بدون اینکه بدونم این حس چه معنی ای داره.. کجا اواره و سرگردون بودم؟؟؟ به لبخندت ایمان دارم چون قبل از اینکه متوجه بشم خودم رو کنارت پیدا کردم.... چه اتفاقی قراره برای جانگ کوک بیچاره بیفته که از خونه رانده شده و دنبال کار میگرده وقتی با یه چهره از تاریکی و ن...
- با من ازدواج کن ژنرال. - این یه دستوره سرورم؟! چی میشه اگه بیشترین اختیار رو در کشور داشته باشین اما نتونین کاری انجام بدین به خاطر تبعیضهای جنسیتی؛ کیم تهیونگ به عنوان یه شاهزاده که امگا متولد شده تا قبل از ازدواج هیچ اختیاری برای امور کشور نداره به خاطر قانون «امگاها حق سلطنت ندارن» شما بودین چیکار میکردین؟ کاپل...
[Completed] جونگکوک آلفای مکانیکی که سالها در جنگل به تنهایی زندگی میکرد، برای گرفتن انتقامش وارد بازیای میشه که مدتها انتظارش رو کشیده. با ورود امگایی کمیاب و سرکش به این بازی، هیچچیز طبق خواستهاش پیش نرفت. اون امگا کی بود؟ چه سرنوشتی در انتظار آلفای تودار و رمزآلود که بهعنوان بادیگارد امگا در کنارش قرار می...
همه چی دقیقا همون موقعی به هم میریزه که حس میکنی دیگه بهتر از این نمیشه ..! . ᴍᴀɪɴ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : ᴠᴋᴏᴏᴋ - ᴋᴏᴏᴋᴠ ɢᴇɴʀᴇ : ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ - sᴍᴜᴛ - ᴀɴɢsᴛ
در حال ادیت🚨 فقط تیک خورده هارو بخونید پادشاه قاتل🥀👑 خون زاده ایی اصیل از دله نفرت و حقارت... گرگ وحشی بی انصاف ناآشنا با رحم و احساس... و عسل تلخی در حال له شدن از پیوندی اجباری... ------------------------------------------------------- "در دنیایی که امگاها تنها برای فرمانبرداری به دنیا میآیند، او هیچوقت سرش را...
چی میشد تهیونگ به کلاب بره و چشمش به یه پسر بیوفته و عاشقش بشه؟؟؟ چی میشد بخواد او پسرو بدزده و ماله خودش کنه؟؟؟ قسمتی از رمان: کمره باریکشو میکشه میچسبونش به خودش"نمیدیش؟؟" کوک بدنش داغ شده بود .. سعی میکنه از بدنش فاصله بگیره"نه حالا ولم کن!" تهیونگ با این حرفش لبای پایینش و محکم گاز میگیره اخماش مشخص بود چشای کوک ب...
{Completed} فصل دوم " bound by honor" هیچکس انتظار نداشت عاشق هم بشند. وقتی جونگکوک به ازدواج الفایی مثل تهیونگ دراومد، همه مطمئن بودند گُرگ خون خالص تهیونگ اونو میشکنه. جونگکوک به بدترین شکل ممکن از مردی مثل اون میترسید. اعضای مافیا، خیلی سریع هر اعتراض و حرف مخالفی رو خیانت تلقی میکردند. امگا ها باید حرفهای شوه...
فیکشن امگای تاریک🖤 کاپل:کوکوی🖤 ژانر:امگاورس🖤انگست🖤ازدواج اجباری🖤اسمات🖤 نویسنده:noor🖤 برشی از داستان: _ازت توقع ندارم منو به اندازه تنها فرزندت دوست داشته باشی یا تمام گذشته رو فراموش کنی اما بهم لطف یک شانس دوباره رو بده امگای من _به نظرت یه پیاله ی شکسته و خورد شده به شکل اولش برمیگرده؟ پایان:هپی اند🖤 بچه ها...
Disguise ⛓🥀 جونگکوک، وارث گروهِ جئون. کسی که به اجبار پدربزرگش باید سر قرارهای از پیش تعیین شده میرفت تا با ازدواجش بتونه به دنبال خودش وارث جدیدی بیاره! اما همه چیز وقتی بهم خورد که برای فرار از این ازدواج به دروغ گفت: "من گِــــی ام!" و حالا تهیونگ، پسر سرد و بیاحساسی که اتفاقی توی رستوران باهاش دعوا کرد، کسی ب...
{Completed} از همون لحظهای که تهیونگ، معروف به چاقوباز، جونگ کوک رو توی عروسی برادرش میبینه تصمیم میگیره اونو مال خودش کنه. پدر جونگ کوک با این وصلت موافقت میکنه، ولی جونگکوک و امگاش به هیچوجه قصد نداره به جز از روی عشق و با جفت حقیقی خودش ، تن به ازدواج با الفا بده. چند ماه قبل از عروسی، جونگکوک در میره و زند...
𝗰𝗼𝗺𝗽𝗹𝗲𝘁𝗲𝗱 یه جونگکوک بیمار (یه ذهن شلوغ و خسته و مریض) یه تهیونگ عاشق (یه قلب منتظر و مهربون و با وفا) یه زندگی در ظاهر پر زرق و برق ولی در باطن ... •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• _ آهه...ااییی ته..تهیونگ ب..بچمون...ییواشششترررر •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••...
جئون جونگکوک به عنوان یه پسر شر دبیرستانی جفت حقیقیش رو رد میکنه، چی میشه اگه روی جفت حقیقیش توی دانشگاه کراش بزنه؟! . . . Fic: Mi paz Genre: Omegaverse, Romance, Drama, Smut Couple: Kookv Writer: Nika
"فصل یک" جئون نامجون رئیس یکی از باندهای مافیای ایتالیا پسرش جئون جونگکوک رو که تنها وارثش هست توی شرطبندی به کیم سئوکجین یا معشوقهی چندین سال قبلش میبازه و کیم تهیونگ که از قضا برادر سئوکجینه متوجه یه سری حرکات مشکوک از پسر میشه و .. [ پایان یافته ] __ "فصل دو" دو تا رئیس مافیا که از قضا اکس همن بعد یک سال دوباره ه...
Fall♡ حدود پنج سال از بازگردانی این فف میگذره کار در اصل برای من نیست و برای نویسنده پرتغالیه اون زمان هم تو پرتغال و هم اینجا خواننده های خودشو داشت مخصوصا کشور خود نویسنده شاید تایپتون نباشه چون سلیقه ها عوض شده و من فقط برای عده ای ک گفتن بزار بمونه و دوست داریم به احترام اونا این فف و نگه میدارم ♡ KOOKV♡
White Rose | رُز سفید من به دلیل ترسی که از تو داشتم برای قویتر شدن تلاش کردم و به عنوان قوی ترین امگای پک رُز سفید شناخته شدم. ولی این کافی نبود نه تا وقتیکه تو دوباره برگشتی و ترسی که من چندساله در حال فرار کردن و انکار کردن آن هستم دوباره ظاهر شد. ::: - ا-از من دور شو... چشم های جونگکوک در یک لحظه از شیفتگی با بر...
[Completed] خلاصه: تو این دنیای دردسرساز، فشار و استرس، ترسِفردا؛ یه حسی هست تو قلب من باز، حس پریدن قبل پرواز. میگن همه هفت رنگن تو رنگ من باش. تهیونگ و جونگکوک در مسیر یکسان آیدل شدن قرار میگیرن، آیا به مسیرشون به طور جداگانه ادامه میدن یا عشقی ممنوعهرو انتخاب میکنن؟! Kookv/Vkook Wr:AlHphBA Genre: Romance, Smut...
تهیونگ تو خودش بیشتر جمع شد و با تعجب پرسید: منو میبری به قبیلتون؟ قبیله اژدهاها؟ جونگ کوک همونطور که سعی میکرد آتیش رو کمی بزرگ تر کنه جواب داد: آره، نکنه میترسی؟ تهیونگ تقریبا جیغ کشید: نههه! وقتی نگاه متعجب جونگ کوک رو دید خجالت زده سرش رو پایین انداخت و با مظلومیت گفت: فقط فکر نمیکردم حالا حالاها بهم اعتماد کنی. ...
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون ع...
"من همسرتم، من با تو ازدواج کردم. من عروسک لعنت شدهات نیستم." تهیونگ حالا با صدایی که از خشم میلرزید گفت و جونگکوک چهره ناراحتی به خودش گرفت و گفت:"تحت تاثیرم قرار دادی که، حالا چیکار کنیم؟ بگم هرچی تو بگی؟" اُمگا محکم لب پایینش رو از حرص گزید و جونگکوک با حرص گفت:"آره اُمگا، تو عروسک من نبودی. تو عشق من بودی، تن...
ژانر:هیبرید_رمنس_انگست_خشن_امپرگ_ کاپل:ویکوک هپی انده «داستان راجب تهیونگی که از عشق برادر زاده ناتنی هیبریدش به جنون میرسه و دست به هر کاری میزنه تا پسر رو مال خودش کنه....... و خب بنظرم از راه اشتباهی وارد میشه» _______________ بند ربدوشام طلایی رنگش رو باز کرد و با سخاتمندی تمام پاهای بی نقص و سفیدش رو توی دید گرسن...