𝗦𝗮𝘆 𝗦𝗼𝗺𝗲𝘁𝗵𝗶𝗻𝗴 𝗔𝗻𝗴𝗲𝗹
«من رو با اسمهای مختلفی صدا میزنن؛ مینهو، لی، قاتل، شیطان، شکارچی! تو کدوم رو دوست داری؟» ꪻ 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲 : 𝖣𝖺𝗋𝗄 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾 - 𝖠𝗇𝗀𝗌𝗍 - 𝖣𝗋𝖺𝗆𝖺 - 𝖢𝗋𝗂𝗆𝖾 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲 : 𝖬𝗂𝗇𝗌𝗎𝗇𝗀 𝗨𝗽 : 𝖢𝗈𝗆𝗉𝗅𝖾𝗍𝖾𝖽 𝗢𝗿𝗶𝗴𝗶𝗻𝗮𝗹 𝗩𝗲𝗿 : 𝖠𝖻𝖺𝖽𝗂𝗌 ┈┈ #1 𝖬𝗂𝗇𝗌𝗎𝗇𝗀 #1...
«من رو با اسمهای مختلفی صدا میزنن؛ مینهو، لی، قاتل، شیطان، شکارچی! تو کدوم رو دوست داری؟» ꪻ 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲 : 𝖣𝖺𝗋𝗄 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾 - 𝖠𝗇𝗀𝗌𝗍 - 𝖣𝗋𝖺𝗆𝖺 - 𝖢𝗋𝗂𝗆𝖾 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲 : 𝖬𝗂𝗇𝗌𝗎𝗇𝗀 𝗨𝗽 : 𝖢𝗈𝗆𝗉𝗅𝖾𝗍𝖾𝖽 𝗢𝗿𝗶𝗴𝗶𝗻𝗮𝗹 𝗩𝗲𝗿 : 𝖠𝖻𝖺𝖽𝗂𝗌 ┈┈ #1 𝖬𝗂𝗇𝗌𝗎𝗇𝗀 #1...
←[کامل شده]→ جیسونگ عاشق موتور بود. ولی نه پول داشت و نه مهارت.. مینهو هم عاشق موتور بود. اما اون هم پولشو داشت و هم مهارتش.. این یک نشونه بود. یک نشونه از طرف سرنوشت برای اینکه این دوتا باید برای هم دوستای خوبی میشدن، یا حتی بیشتر..! به هرحال این نظر جیسونگه و درست و نادرست بودنش اهمیت نداره! ✨ Couple: Minsung ✨ Gen...
🌸✨بوچاچوم: رقص سال نو✨🌸 Mᴀɪɴ Cᴏᴜᴘʟᴇ: 𝗞𝗼𝗼𝗸𝘃 Sᴜʙ Cᴏᴜᴘʟᴇ: 𝗬𝗼𝗼𝗻𝗺𝗶𝗻 Gᴇɴʀᴇs: 𝗵𝗶𝘀𝘁𝗼𝗿𝗶𝗰𝗮𝗹, 𝗿𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲, 𝘀𝗺𝘂𝘁, 𝗰𝗼𝗺𝗲𝗱𝘆,𝗵𝗮𝗽𝗽𝘆𝗲𝗻𝗱 +تو برای فرار از گارد سلطنتی خودتو انداختی توی بغل پادشاه! فکر نمیکنی این ریسکش یکم بالا بود؟ -ن..نه! چه ریسکی؟ +ریسک به تپش افتادن قلب پادشاه اونم برای یک...
من ترسناک نیستم.. فقط زودباور نیستم.. ترسو نیستم.. احمق نیستم... دیر اعتماد میکنم و عجول نیستم... دلم کف دستم نیست و عاقلم... من نگین هستم... نیمهی تاریک وجودم. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نگین به من میگه عجول.. میگه زیاد میخندم... میگه مهربون بودنم به ضررمه... میگه آدما لایق عشقی که بهشون میدم، نیست...
جانگکوک کوچیکترین پسر رئیس باند خلافکار سئول که برعکس جایگاهش پسری معصوم و ساده ست که برای تولدش برده ای وحشی و خطرناک کادو میگیره برده ای که نه کسی میدونه کیه و نه میدونه اسم واقعیش چیه فقط میون تاریکی وجودش و چشم های ترسناکش یه لقب براش وجود داره فاکس... ● نام فیک ~> روباه ○ ژانر ~> اسمات ،مافیا، bdsm ● نویسنده...
🕷اسم: مردعنکبوتی (کامل شده) 🕷ژانر: عاشقانه/هیجانی/کمی طنز/اسمات🔞 🕷کاپل: کوکوی 🕷کاپل فرعی: ندارد 🕷نویسنده: mj_storiess (برای دیدن تیزر، اطلاعیه اپ و اسپویل، میتونید به چنل تلگرامی من جوین بدین: ایدی: @mj_storiess) ⚠️خلاصه: همه چیز از وقتی شروع شد که خبرنگار فضول و دردسرساز، کیم تهیونگ برای جمع اوری اطلاعات شرکتش...
تهیونگ با دقت به جون دادن گرگی نگاه کرد که همراه با ضربان قلبش ، نفس هاش هم قطع شدن. سرش رو بالا گرفت و برای لحظه ای به ماه بالای سرش نگاه کرد . اون هم نوع خودش رو کشته بود ، اما خودش رو گناهکار نمیدونست ! اون گرگ عاری از هر معصومیتی، سزاوار مرگ بود . انگشتش رو به آرومی روی لبه ی تیز خنجرنقره ای که دستش بود کشید و...
فوتو استوری "ما دوست بودیم دوستای صمیمی بعد من عاشقت شدم و تو هم اینو میخواستی!" فوتو استوری ترجمه شده! نمیدونم میشه بهش گفت وبتون یا نه ولی سبکش رو دوست دارم. داستان متمرکز روی تهکوکه. هنوز در حال اپه و نمیدونم قراره کاپل دیگه ای هم داشته باشه. و یه نکته وقتی رایتر اصلی آپ کنه، استارت ترجمه و ادیت رو میزنم و میزارم...
_جونگکوکی؟...بنظرت زندگی بعدی وجود داره؟ یعنی...اگه تو زندگی بعدی هم باشیم قول میدی همینقدر عاشقم باشی؟ پسر بزرگتر حلقه دستاشو دور معشوقش محکم تر کرد و با مالکیت زیر گوشش گفت _حتی اگه ده بار دیگه هم بدنیا بیای باز هم مال منی جئون تهیونگ... تو تا ابد محکوم به منی.....! کاپل:کوکوی.هوپمین ژانر:رمنس،تناسخ،انگست،اسمات
[ فراری ] Cuple : KookV Genre : Omegavers , Smut , Dark Romance , Mpreg , Harsh , 🔞 جونگکوک بعداز اینکه متوجه گرایشِ عجیبِ منشی نوجوونش میشه ، باهاش یه رابطهی قراردادیِ یک ساله رو شروع میکنه.... چی میشه اگه تهیونگ بخاطر یه سهلانگاری ، برخلاف قوانین رابطه ی قراردادیش با جونگکوک ، باردار بشه و حالا قرار بود چه بلای...
(کامل شده) "-یه آشپز اوتیسم؟!!!..... شوخیت گرفته؟؟.... نه نه نه به هیچ وجه اجازه نمیدم تو تیمم باشه!!" داستان تهیونگ آشپز با اختلال اوتیسم و جونگکوک سرآشپزِ سختگیر. شیپها:کوکوی،یونمین (این فف شامل شیپهای استریت اعضای بنگتن با عضو عزیز توایس،داهیون "جین و داهیون" و عضو عزیز بلکپینک،جیسو "نامجون و جیسو" هستش. کسایی ک...
[پایان یافته] چی میشه اگر جونگکوک بفهمه رستورانی که سرآشپز مورد علاقهاش توش کار میکنه، دنبال یک گارسون میگرده؟ ژانر: عاشقانه، کمدی کاپل: ویکوک نویسنده: 🐿️ این فیکچت در چنل ویکوک چایلد کاملاً آپ شده و اگه خواستید میتونید از اونجا هم بخونیدش @Vkookchild9597
كيم تهيونگ، كاپوى قدرتمندِ مافياى نيوجرسى، باید با دخترِ مشاورِ مافیایِ بوستون به قصد صلح ازدواج كنه، اما درست قبل از مراسم نامزدى با خبر فرار اون دختر، همه چيز بهم ميريزه و تهيونگ براى حفظ غرور و تحقيرى كه در خفا صورت گرفته، خبرِ ازدواجش با پسرِ اون خانواده رو اعلام ميكنه... قوىِ وحشى! ↳Name: Capo ↳Couple: Vkook ↳Gen...
《کامل شده》 تهیونگ هیچوقت فکر نمیکرد کارما اینقدر بِچ باشه که بخواد با فرستادن یه خرگوش انسان نما توی زندگیِ کوفتیش عذابش بده...اما اون اشتباه کرد اشتباهِ بزرگِ دست کم گرفتن کارما....! ▪به مناسبت تولد کوکی! ¤Couple: TAEkook ¤Genre: fantasy , comedy , fluf , romance
تا حالا روز تولدتون، آرزو کردید؟ خب منم آرزو کردم ولی آرزوی من زندگیمو تغییر داد... من، جئون جانگ کوک، 21 ساله، بخاطر آرزوی احمقانم و تصمیمات احمقانه تره کیم نامجون، وارد سریال مورد علاقم، هوارانگ شدم! و منظورم هر وارد شدنی نیست... بله! من به داخل داستان پرت شدم! کاپل : ویکوک ژانر : عاشقانه، درام، اسمات، کمدی، تاریخی،...
[ تمام شده ] تهیونگ خسته از دست دخترایی که بهش پیشنهاد میدادن یه دروغ بزرگ میگه و این وسط مجبور میشه از دوست صمیمیش بخواد که نقش دوست پسرش رو بازی کنه اسم داستان: Starting With A Lie《 با دروغ شروع شد 》 کاپل ها : Kookv , Yoonmin ژانر: عاشقانه، فلاف، کمدی ♡اقتنباس از یک مانهوا با همین نام♡
یک فیک جذاب و خیلی اسمات تقدیم شما... (کاپل اصلی: یونمین) رقابت عشقی بین دو برادر... دو برادری که عاشق یک نفر شدن. پسری با موهای صورتی و لبخندی مثل فرشتاهها. یونگیای که بدون هیچ تلاشی قلب مو صورتی رو تصاحب میکنه و جیهونی که با قدمهای اشتباه عشقش رو از خودش دور میکنه. چی میشه اگه یه قدم اشتباه دیگه برداره و برادرش...
دونه برف صورتیم جونگکوک اُمگایی طرد شده از سمت خانوادهاش که طی یه تصمیم برای همیشه شناسنامهاش و به بتا تغییر میده و رایحه و دوران هیتاش و با داروهاش کنترل میکنه؛ ولی چه اتفاقی میافته اگه یه روز داخل بار وقتی نوشیدنی میخوره به دوران هیتش نزدیک بشه و قرص کاهندهاش همراهش نباشه؟ . -اون فورمونهای لعنتیِ شیرینت و کن...
"کوک... رونای تو واقعا بزرگن!" ببر هایبرید بدون هیچ خجالتی اینو گفت و به خرگوش کوچولویی که داشت هویجش رو میخورد خیره شد. پسرک با چشمای درشت شده اش پرسید"هیونگی میدونی چی بزرگتره؟" پسر بزرگتر تلاش کرد تا افکار منفیش رو کنار بزنه. اون میدونست که بانیش معصوم تر از این حرفاست... "چی بزرگ تره جونگکوکی؟" پسرکوچکتر هیجان...
لورنزو | Lorenzo _چطور با لورنزو آشنا شدی فابیو؟ + من یه بوکتروتم * ....زمانی که توی کتابخونه قدم میزدم و کتاب هارو تماشا میکردم انتظار نداشتم که روز بعد یه نسخه نو از هر کتابی که لمس کردم دم در خونم پست بشه و روی اون بسته فقط یه نوشته باشه... " از طرف لورنزو " * بوکتروت : کسی که هم عاشق کتابه ، هم درونگراست و به خوند...
جیمین:ددیز..ببخشیدد با ضربه ای که رو لپای بوتش میخوره توی بغل کوک و ته خودش و جم میکنه و به پاهای ته چنگ میزنه نام:بد بوی بهت نگفته بودم اون حرکت و انجام نده؟ با چشمای اشکیش به ددیاش نگاه میکنه و تا میخواست حرف بزنه با ضربه بعدی رو بوتش جیغی میکشه و اشکاش روی گونه هاش سرمیخورن و با داد حرفشو میزنه جیمین:اش..اشتباه کر...
قدمهاشو سریعتر برداشت و با لحن محکمی گفت:"بهت دستور میدم همین الان بایست!" پسر متوقف شد اما برنگشت، فقط با حرص لبشو گاز گرفت. "جی... باید باهم حرف بزنیم." جواب داد:"نمیخوام ببینمت." "بهم یه فرصت بده." جونگکوک برگشت تا نفرتشو سرش فریاد بزنه که دستهایی دور بدنش حلقه شد و تو آغوش تهیونگ فرو رفت. سر خم کرد و پیشونیش...
[Completed] همه چی از یه کراشِ ساده شروع شد. جایی که تهیونگ پسرخالهی خبیثِ جونگکوکه و میخواد بهش کمک کنه تا به کراشش برسه اما چی میشه اگه این وسط به جای رسوندنِ اون دو نفر به هم، خودش عاشق بشه؟! - عنوان: کراش. - وضعیت: اتمام یافته. - ژانر : کمدی، دبیرستانی، عاشقانه، فلاف. •Vkook• 1 in taekook 1 in taehyung 1 in fu...
دوتا درایور حرفهای سوپرماشین چی میشه اگه به خاطر باخت یکیشون مجبور شه تن به خواستههای اون یکی بده!؟ ********************* -بدنت یا ماشینت؟ +هاا؟ وی با انگشتش گوشه ی ابروشو خاروند و نفسشو صدا دار بیرون داد -چجوری بهای باختتو میپردازی؟بدنت یا ماشینت؟ ************************ ژانر:اسمات،درام،رمنس،اکشن کاپلها:ویکوک و ک...
با غرش بلندی که کرد سر هر دو پسر هول زده سمتش چرخیدو جونگکوک با دیدن پسر مو طلایی که با چشمای خمار آبی لرزون، بهش خیره شده بود اونجا بود که حس کرد تیری به قلبش خورده و به آخر خط رسیده.... اون چطور تونسته بود همچین کاریو بکنه؟ با خشم و ناراحتی شدیدی که توی قلبش حس میکرد به چشم های ترسیده امگاش نگاه کرد،امگایی که حا...
فروختن تنش به تکپسر نازپروردهی یاکوزا، آخرین چیزی هم نبود که جونگکوک فکرش رو میکرد! آدمها توی شرایط سخت بدترین تصمیمات رو میگیرن و جونگکوک، زمانی که توی فقر و نداری دستوپنجه نرم میکرد؛ این بهترین کار بهنظر میرسید! _ تو به پول نیاز داری و من به کسی که تختم رو گرم نگهداره، معاملهی خوبی نیست؟ + قبوله، من...
{کاپل اصلی: سپ ــ کاپل فرعی: تهکوک ــ نامجین} ...... یه فیک جذاب و خاص همراه با عکس...✨ ...... هوسوک (سپیتام) یک پرنس دورگه پارسی-چوسانی که برای ازدواج با ولیعهد به چوسان فرستاده میشه. غافل از اینکه جفت حقیقیش یعنی شاهزادهی دوم یونگی جفت حقیقی اونه. هوسوک هم اونو بر خلاف میلش رد میکنه. چی میشه اگه شاهزاده یونگی برای...
وضعیت: اتمام یافته✅️ کاپل: کوکوی🐰🐯 ژانر: امگاورس، روزمره، اسمات، امپرگ، کلاسیک خلاصه⚠️: تهیونگ امگای روستاییعه که بعد از رد کردن تمامی آلفا های روستاشون و گفتن اینکه "مرسی از ابراز علاقهات ولی من منتظر جفتحقیقیمم..." با لبخند از کنارشون رد شده. ولی حتی تصورش رو هم نمیکرد که جفتش، شهردار جئون باشه! چنل تلگرام رد...
(اتمام یافته ) . . "... پارک جیمین اومگای، زیبایی که با یکی دیگه از تصمیمات پدرش با پسر دوم خانواده کیم، کیم تهیونگ ازدواج میکنه. و به طرز عجیبی بی اون دو و گرگ هاشون پیوندی قوی شکل میگیره..... و هیچ کسی نمیدونه وعده این عشق و دلبستگی یک حکم تاریخی و اسمونیه.... تا زمانی که.... زندگی آزمون خودش رو برگزار میکنه..." °•°...