Always [Drarry]
هری یه نقاشی پاره پاره شده بود، و دریکو کسی که این شاهکار رو میپرستید.
سال هشتم. هاگوارتز. اتاق ضروریات. مکان سری دو پسر که میخوان تنها باشن ولی پیش هم. Drarry, drama, romance, smut. درری، دراری. یه درام انگست-فلافی.. بیشتر فلافی. اگه معنی میده؟ Word count: 27000 + 8000 (after)
{دستمو بالا آوردم و اشکامو پاک کردم ، با چشمای خیس تو چشماش نگاه کردم . تا چشمامو دید با لحنی که انگار ضعف کرده باشه گفت: اوووو مرلیننن چشمای بارونیشووو. الهی دراکو فدای چشمای خوشگلت بشه. تکخند ذوق زده و خجالتیی کردم:خدانکنه...} سلام به بروبچ واتپد .مخلص همه داداشیا با نامِ منتخبه لیلیث حضور پیدا کردم و همونطور که میب...
"کسی بهم تنه میزنه و از کنارم میگذره،میچرخم به عقب.باز هم مالفوی.نگاهی بهش می کنم و بی حوصله میگم:خدا رو شکر کورم شدی مالفوی. و دوباره میچرخم سمت پنجره ی قطار.مالفوی میاد جلو کنارم می ایسته و با لحنی که تمسخر از توش حس میشه میگه:حواست به حرفات باشه پاتح.من امسال دانش اموز ارشدم.فکر نکنم تا به حال کسی قبل از رسیدن به م...
هری پاتر تو همه چیز خوبه.... به جز بوسیدن. وقتی فهمید روی جینی کراش داره،چه کسی بهتر از دراکو مالفوی بود که بهش مهارت بوسیدن رو یاد بده؟ Persian translation- Written by: Reasonstosmileathome Drarry fanfiction
مراسم فارغ التحصیلی نزدیکه و بیاین ببینیم با دراکو چی میگذره! سه پارت:تکمیل شده
"چرا نمیذاری بخندم؟ نکنه عاشقت میکنه لبخندم؟" "برای عاشق تو شدن باید دیوونه بود مالفوی" "و تو دیوونه ای پاتح!" couple: drarry top: draco malfoy bottom: harry potter #drarry #draco #harry #drarryship
" تو كى هستى؟ " " هرى پاتر." جايى كه دراكو بايد با گرايشش كنار بياد، و جاى ترسيدن به كسى كه هست افتخار كنه. written by: @NoticeMePotter persian translation.
جسد بی جان معشوقش را در اغوش گرفته بود و به اندازه ی تمام سال های عمرش اشک میریخت که ندایی به گوشش رسید _تو باعث شدی که این اتفاق بیفته...
روز ازدواج هری پاتره؟ آیا کسی میتونه نظرش رو تغییر بده؟ این داستان متعلق به من نیست و متعلق به @-saintdrarry هستش من فقط ترجمه میکنم ۱۰ پارت:تکمیل شده
-چه اتفاقی میوفتاد اگر کلاه گروه بندی، هری رو در گروه اسلایترین قرار می داد؟ * هری: تو و همه کسایی که دوستشون داری رو نابود میکنم! دراکو: شامل خودت هم میشه. هری: میدونم.
❌لطفا این فیک را بدون اجازه و رضایت بنده جایی منتشر نکنید⛔️ سپاس از درک و فهم و شعور‼️ چی میشد اگر تو یه دنیای قشنگ میدیدمت؟ یه جایی که خبری از بوی خون و اتش نبود.. کاش لب دریا.. زیر نور خورشید وقتی از شرق میتابید.. اون چشمای زمردی رو میبوسیدم.. حیف این عشق.. حیف .. .... خب سلام🤩 کسایی که از اول با من همراه بودن میدو...