Single's Inferno
جیوایپی به همراه چند تهیه کنندهی دیگه دست به ساخت یک ریلیتیشو با ژانر دوستیابی زده. چی میشه که به آیدلهای کمپانی خودش هم رحم نکنه و اونارو بیخبر دعوت کنه؟
جیوایپی به همراه چند تهیه کنندهی دیگه دست به ساخت یک ریلیتیشو با ژانر دوستیابی زده. چی میشه که به آیدلهای کمپانی خودش هم رحم نکنه و اونارو بیخبر دعوت کنه؟
نام: شکلات خونین ژانر: کلاسیک، غمگین، عاشقانه، اسمات نویسنده: رز آپ: دوشنبه خلاصه: زمانی زندگی متوقف میشه که تو عاشق سربازی از کره ی شمالی بشی. توقفی اجباری فقط بخاطر فرار از تلخی روزگار به شیرینی شکلات، هر چند خونین. عشقی در سال 1950 میان جنگ و خون میان گرفتن نفس ها در همین بین نفس هایی که با بوسه همراهه، و زندگی...
بُعدِ دَوازدَهُم ________________________ "صدای اوپنج موج داشت. موجT،S،R،Q،P... امواجی که کاملا تصادفی، به نام امواج یک نوار قلب نامیده شدند. شاید زیاد هم بی ربط نبود. امواج صدای تهیونگ به نام امواج ضربان های قلب کوکی نام گرفته بود. موجPصدای تهیونگ بود که راه را برای موجQقلب کوکی باز میکرد. " _______________________...
[𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅] - و درنهایت، شاهزاده با بوسیدن امگای زندانی شده در قلعه، طلسم رو شکست و جفت عزیزش رو از زندان نجات داد. حالا اون دو نفر، تا ابد در کنار هم خوشحال زندگی میکردن. با بستن کتاب، امگا کوچولوی بلوند پنج ساله، دست پدرش رو گرفت و با لحن کودکانهاش پرسید + اگه منم الفامو پیدا کنم خوشحال میشم؟! - البته عزیز...
- میدونی Amias یعنی چی؟ - کلمهی Amias؟ نه نمیدونم - یه کلمهی لاتینه... به معنای معشوق و کسی که قلبت رو در بر گرفته... خیلی وقت پیش توی یه کتاب خوندمش اما وقتی تو رو دیدم فهمیدم منظورش چیه... 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑪𝒉𝒂𝒏𝑯𝒐 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝒐𝒎𝒆𝒈𝒂𝒗𝒆𝒓𝒔𝒆, 𝒔𝒎𝒖𝒕, 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆, 𝒇𝒍𝒖𝒇𝒇, 𝑴-𝒑𝒓𝒆𝒈 توضیحات اضافه...
-چی میشه وارث وینستون ها نخواد با یک خون آشام دیگه ازدواج کنه و ادامه نسل بده؟ و چی میشه دقیقا دل به دشمنش ببنده؟ Couple:chanmin,hyunlix,minsung,girl×boy. Gerne:romance,vampire,werewolf,angst.
خونِ شیرین..🍷🩸 ماجراجو هایی که از سر کنجکاوی سفر میکنن.. اما نمیدونن که چی در انتظارشونه.. اون ها نمیدونن که دیگه قرار نیست که به دنیایه خودشون برگردن و زندگیه ارومی رو داشته باشن... ولی کی میدونست شاید اون ها این رو دوست داشتن؟! اون ها همیشه ماجراجویی میکردن و تئوری ها رو میسنجیدن.. اما بعد از این ماجراجویی به...
•°. *࿐𝘤𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥 "ام خب ببین تو خیلی آدم خوبی هستی و کاکائو داغ خوشمزه ای درست میکنی... ولی کل این قضیه لب و اینا- ببین وقتایی که تو به لبام خیره میشی متوجه میشم و حقیقتش این خیلی رو م-" "آه ببخشید، ممکنه درخواست عجیبی باشه ولی میشه سرت رو بالا بگیری؟" مینهو همونطور که سرش رو کج کرده بود ادامه داد "آخه باید لب...
_ دیشب خوب خوابیدی؟ دقیقه ای بعد هیونجین با صدای بلند، فلیکس رو مخاطب قرار داد. _ مگه میشه تو لالایی بخونی و من خوب نخوابم؟ فلیکس از داخل سرویس بهداشتی، متقابلا فریاد زد و لبخند بزرگ هیونجین که حالا روی لباش نقش بسته بود رو ندید. _ ولی من خوب نخوابیدم دوباره بلند گفت تا صداش به فلیکس برسه. این یکی از عادتاشون بود. صح...
• بدون اینکه کسی که بفهمه از خونه سونگمین بیرون زد و درحالی که توی پارکینگ راه میرفت و دنبالش ماشینش میگشت با شنیدن سوت آشنایی سر جاش وایساد...نه امکان نداشت...حتما بازم توهم زده بود...اره حتما توهم بود...اما با دیدنش اینکه از پشت ستون ها بیرون اومد احساس کرد دنیا رو سرش خراب شد. هیونجین:"دلت برام تنگ نشده بود بیبی ب...
عشقـ یـــــــــا نفرتـ..؟! کار سرنوشت بود که ما رو سر راه هم قرار داد.. شاید اگه به اون مدرسه نمیومدم و باهات اشنا نمیشدم انقد هم عذاب نمیکشیدم.. اما عشقی که بهت داشتم ارزش همه سختیا رو داشت.. اولش ازت متنفر بودم اما بعد عاشقت شدم.. اگه با عشقت شباهت نداشتم باهم اشنا نمیشدیم درسته؟ شاید باید از عشقت تشکر کنم که شبیه...
• سوم دسامبر بعضی کارهات باعث می شدند من بیشتر از قبل بهت فکر کنم، یا شاید بهتره بگم "بعضی کار هات باعث می شدند، من تورو بیشتر از یک دوست ببینم!" . • این داستان به صورت نامه است. • پارت های داستان کوتاهه. ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : ʜʏᴜɴʟɪx - sᴇᴄʀᴇᴛ ɢᴇɴʀᴇ: ʟᴇᴛᴛᴇʀ, ᴅʀᴀᴍᴀ, ᴅᴀɪʟʏ ʟɪғᴇ
( تکمیل شده) جیسونگ پسری که پدرش تویه قمار سرش شرط بندی کرده بود و باخته بود. باید وسایلشو جم میکرد و به خونه یه اون غریبه میرفت... به گفته هایه پدرش اون قریبه خوده شیطانه.. اما کی میدونه شاید تویه اون خونه دوست بچگیش رو ببینه.. شاید تویه اون خونه عاشق شه.. . _هقق خواهش میکنم.. هققققق نکن.. هق توروخدا... هق... جونه...
[ افسانه ای ژاپنی وجود داره. ولی این هاناهاکی نیست. این افسانه هم با عشق یک طرفه شروع میشه،و زمانی که فرد مبتلا گریه کنه،همراه با اشک،کریستال های کوچیکی از چشم هاش بیرون میریزن. با بیشتر شدن شدت عشق فرد،کریستال ها بزرگتر میشن. اگه عشق فرد قبول نشه،این کریستال ها تا جایی که فرد نابینا بشن ادامه پیدا میکنن و باعث نابینا...
╰┈┈ 🔖𝗡𝗮𝗺𝗲: You or U ╰┈┈👬🏻𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲: Hyunlix ╰┈┈🎞️𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲: Crime, Romance, Psychology ╰┈┈📝𝘄𝗿𝗶𝘁𝗲 𝗡𝗮𝗺𝗲: HAMI ╰┈┈𝗦𝘁𝗮𝘁𝘂𝘀: Full
╰┈┈ 🔖𝗡𝗮𝗺𝗲: Inception Of a Nightmare (ION) ╰┈┈👬🏻𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲:Hyunlix, Minsung ╰┈┈🎞️𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲: psychology, Romance, smut, Angest, Mysterious ╰┈┈📝𝘄𝗿𝗶𝘁𝗲 𝗡𝗮𝗺𝗲: 𝘛𝘦𝘢𝘳𝘴𝘖𝘧𝘚𝘩𝘲𝘢
Everything is meaningless SKZ fic کاپل: هیونلیکس ژانر:مافیایی _جنایی_عاشقانه_حقوقی_سد اند خلاصه : لی فلیکس همراه برادر و دوستش در استرالیا در رشته محبوبش مشغول به تحصیل هستن اما در این میان اتفاقاتی رقم میخوره که فلیکس داستان مارو از هدف اصلی زندگیش دور میکنه ... ❗️اگر دنبال فیکی با لفظی عامیانه و وایب ام وی فریز میگ...
ترجمه داستان اروس credits:jeongislove زمانی که خدایان کهن یونانی در دنیای مدرن میان مردم زندگی میکنن. و از صدها سال پیش خانواده لی توسط افرودیت مادر اروس یا همون هیونجین مورد تنبیه الهی قرار میگیرن. sad ending angst +18
𓂃𝖥𝗎𝗅𝗅𓂃 𝖳𝗈𝗌𝗄𝖺: درد روح باورم کن مین، خواهش میکنم! من واقعا واقعا عاشقتم. اگه... اکه قبولم نکنی و پسم بزنی، من میمیرم و این، شعار نیست... سر به زیر انداخت و با نوک کفشش روی زمین خاکی ضربه زد: بازی دادن احساسات درست نیست آقای بنگ پس میخوام از همین اول جواب منفیمو بهت بگم. چان با چشمهای گرد جلو رفت و گونهه...
یانگ جونگین، دانشجوی رشتهٔ باستانشناسیه که عاشق چیزهای قدیمی و کشف نشدهست. اون به شهر قدیمی و متروکهٔ هانووک که گفته میشه بهخاطر زلزله تموم ساکنینش رو از دست داده برای تکمیل پایاننامهاش میره تا حقیقت اون شهر قدیمی رو کشف کنه؛ جایی که هیچ موجود زندهای دیگه توش نیست و هرکسی واردش شده، مفقود شده. جونگین باور دار...
تنها ارزوش این بود که همیشه بتونه با ریتم نفس های پسر کوچیکتر بخوابه اما کائنات هیچ وقت به خواسته های ادما اهمیتی نمیدن... 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝑪𝒉𝒂𝒏𝒈𝒋𝒊𝒏 , 𝒄𝒉𝒂𝒏𝒍𝒊𝒙 , 𝒎𝒊𝒏𝒔𝒖𝒏𝒈 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝒅𝒓𝒂𝒎 , 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆 , 𝒔𝒎𝒖𝒕 , 𝒅𝒂𝒓𝒌
(چشمان درخشان) couples: minsung _ changlix خلاصه : کثیفی و بزرگی این دنیا رو جیسونگ از همون یک ماهگیش فهمید ، امگا کوچولوی ما مظلوم تر از اونی بود که بتونه از خودش دفاع کنه . اما همیشه یه جفت چشم بود که دنیای کوچیکش رو روشن میکرد ___________________ مینهو : سونگی من باز چرا لپاش باد کرده و برق تو چشماش رفته ؟ جیسونگ...
زمانی که هان جیسونگ توسط دوستش کیم سونگمین توی صف غرفهی بوسه رفت، نمیدونست چه اتفاقاتی قراره پیش روش باشه... 🍷 بازنویسی و ترجمه (غلط املایی داره ولی چون خیلی وقت پیش نوشتمش دیگه ادیت نکردمشون) 🍷کاپل ها : مینسونگ ، سونگجین ، چانلیکس 🍷 ژانر : مدرسه ای ، اسمات ، فلاف ، درام - نویسنده اصلی: KangarooChann °• Starts: 2...
> کنترل ذهن یکی از روش هایی بود که چان برای گمراه کردن قربانی هاش استفاده میکرد،تا روزی که پسر بچه ای استثنایی پیدا شد. پسری که با کنترل ذهن، هرگز فریب چان رو نخورد. این عجیب بود! محال ممکن بود که کسی پیدا بشه که این روش، روی ذهنش اثر نگذاره. اون پسر واقعا کی بود؟ Chanho, Changlix, Hyunsung Mystery, Fantasy, smut, Vam...
بیا آروم پیش بریم..ولی نمیشه تو خونه ای که بوی ارواح میده آروم پیش رفت... داستان از اونجایی شروع میشه که هان جیسونگ وارد ویلای قدیمی میشه. همه چیز اون خونه عجیبه ولی برای جیسونگ نه... اون خونه خاصه مخصوصا پیانویه طبقه بالا، اتاق پوسیده و قدیمی حتی ارواح اون خونه هم استعداد کافی رو دارن. ولی اگه اون روح لی مین هو ب...
"خوشحال بودن چیز خوبیه ولی گرم بودن قلبت مهم تره جیسونگی" Minsung VER-
"فقط کافیه یکی از چشمات رو ببندی. اون وقت، میتونی چیزی که نیمه گمشدهات میبینه رو ببینی." .ೃ࿐𝑃𝑒𝑟 𝑇𝑟𝑎𝑛𝑠𝑙𝑎𝑡𝑒
"تو استریت نیستی نه؟" "با از این بالا دیدن اون چهره..انتظار داری بازم استریت باشم چوی سان؟" چوی سان یه تلپاته.اگر این مفهومی درست برای تعریفشه.در واقع اون وقتی کسی رو لمس میکنه همراه خاطراتش درد هاش رو هم به خودش جذب میکنه. تمام روزای زندگیش رو همینطور گذرونده..ولی چی میشه اگر کسی پیدا شه که بتونه کمکش کنه؟چی میشه سا...
- یه شب، زمانی که مارتین لوتر به خونهش برمیگشت با یه صحنه ی خیلی قشنگ کنار خونه مواجه شد. دونه های برف زیر نور ماه مثل چراغ برق میزد و وقتی روی درختای کاج اطراف مینشست درختارو براق و نورانی جلوه میداد! مارتین سعی کرد دوباره همچین صحنهی قشنگی رو با تزئین کردن درختای کاج بسازه، اما هیچوقت به اون زیبایی نشدن. میگن یکی...
"دوست دارم بدونم دوست داشته شدن از طرف تو چه حسی داره" ~ جایی که جیسونگ برای بهترین دوستش نامه مینویسه