جاسوس 👁️ کاپل : ووسان ، یونوو ژانر : رمنس _ من اون اسناد رو میخوام ، مگه نه اینکه تو توی این کار از همه بهتری پس برام بیارشون . پسر جوان روی صندلی حرکت میکرد تا این طوری مرد جوان رو بیشتر عصبی کنه با اینکه میدونست عواقب خوبی براش نداره: اون وقت برای من چی داره . مرد که دیگه از صدای حرکت صندلی کلافه شدن بود از جا ب...
نیلوفر آبی 🪷 کاپل : ووسان ، سونگجونگ ژانر ، رمنس ، پلیسی _تو این قدر پستی که حتی به پسر خودت هم رحم نمیکنی و اونو داخل همچین کثافتی کشیدی. _تو که میدونی سربازرس... این شغل خانوادگی ماست... بعد از من پسرم صاحب همه ی ایناست، این چیزیه که خودشم دوست داره... پسرم بهش نشون بده. لرزش بدن وویونگ داخل کمد بیشتر شده بود، ای...
وویونگ تو دنیای خواب ها گم شده و کلید برگشتنش دست نگهبان دروازه‌ی خواب سان هستش، چون نگهبان‌ها توسط خدایان انتخاب شدن و قدرت مطلق دنیای خوابن. اما رسیدن به قلعه‌ی نگهبانان کار هر کسی نیست و همه می‌دونن که سان از فراری‌ها متنفره!
_ دوستدار خورشید _ داستان کوتاه هفت قسمتی - عنوان داستان در لغت به معنای دوستدار خورشید است، کسی که میل زیادی به ماندن در زیر آفتاب و نور آفتاب دارد. چنین فردی شیفته ی خورشید است. - short story by blue نور نرم خورشید روی صورتش هاله ای از معصومیت را به جا گذاشته بود. مژه های منظمش به خط کشیده شده بودند. آن تکه موی مشکی...
رابین هود 4 کاپل : سونگجونگ ، ووسان ، یونگی ، جونگسانگ ،اعضای xikers ژانر : رمنس ، پلیسی با دهن باز به ساختمان بزرگی که به نظر می‌رسید مجهزترین مرکز نظامی باشه نگاه میکردن : هئونگ اینجا خیلی خفنه . مینگی دستشو زیر چونه ی وویونگ گذاشت تا دهن برادرش رو ببنده: طوری رفتار نکن انگار همچین چیزایی ندیدی . وویونگ دست برادرش...
"این چه جهنمیه؟!!..من..بدنم.." محض رضای خدا!!اون هیچ‌کاری نکرده بود که باعث بشه بدنش همچین رشدی کنه!! اون چهره ای دخترونه داشت.. سان طی یه شب به یه دختر تبدیل شده بود و این مسئله داشت دیوونش میکرد! Ateez - Woosan
completed! vampire seonghwa meets aspiring producer hongjoong. top- seonghwa bottom- hongjoong
Seonghwa is annoyed with all the noise coming from the apartment under him so he goes down to complain. He didn't realize that the man would be so captivating or that he would get invited in... Or that he would be influenced to drink or that he would end up in his neighbors bed.
"فقط میخواستم کسی بشم که دوسش داشتی..." اسم: someone you loved کاپل: ووسان، سونگجونگ ژانر: درام نوع: مینی فیک پارت های احتمالی: 10 روز های اپ: نامشخص
تو دنیایی که انسان ها از افسانه ها ترس دارن، یه گونه موفق شدن تا مثل یه راز پنهون بمونن انسان ها بهشون گرگنما میگن دنیاشون توسط ژنتیک دسته بندی میشه: آلفاها، امگاها، بتاها. آلفاهای قدرتمند و گرسنه ای تصمیم گرفتن حکومت کنن، و دنیای گرگ ها رو به هم ریختن و پک ها رو از هم متلاشی کردن. هشت گرگ باید یاد بگیرن چطور تو این د...
San became a murderer in one night. And What if the most powerful clan of Mafia of Seoul is after him? Choi San is a college student and a boxer. He tries his best to afford his grandmother's hospital money. But What if he loses everything in one night? What if he becomes a murderer and doesn't know it yet? He really...
خلاصه : ماجرای دو پسری که توی خواب یه داستانو میبینن... ینی نفرین این خواب دامن گیر اونام میشه؟ PART 1 Genre : Romance / Historical / Drama Couple : seongjoong / yungi / woosan / jongsang Writer : NORMA / MIHEE
,عشق من دختر نیست 🫦 کاپل : سونگجونگ ژانر : مدرسه ای ، رمنس کامل شده _خب من امروز میخوام از سونگهی دوباره تقاضای دوستی کنم و اگه رد کنه نشون میده که هیچ گرایشی به پسرا نداره و این یعنی اون لزبین. سونگهوا خشک شد از این حرف، نگاه همه چرخید سمتش :یعنی واقعا ممکنه... لزبین. _یعنی اون از دخترا خوشش میاد. دهن سونگهوا خشک...
میدونی چی میبینم 👁️ کاپل : ووسان ، جونگسانگ ، یونگی ژانر : اکشن ، رمنس نگاش به دختر جوانی افتاد که داشت با دقت به گلها نگاه میکرد ، مطمئنا داشت فکر میکرد کدوم یکی رو می‌تونه انتخاب کنه .... ماشین با سرعت داشت نزدیک میشد و وویونگ داشت میدید سوختن بیش از اندازه ی دختر جوان رو و مرگی که براش اتفاق میوفته : نه نمیذار...
Couple : Woosan Ganer : Romace, Dram, Smut -------------------------------------------------------- صدای ضعیف ناله هایی که از سر درد و سردرگمی ادمای درون مغزم میشنوم باعث میشه بخوام زمان رو متوقف کنم. زمان، دلم میخواد بگم چیزی؛ اما اون یه اشیا یا هرچیزی مشابه به اون نیست . . . زمان چیزیه که همه ما داریم داخلش جون میدی...
ارتباط خونی چیزی نیست که بشه ازش فرار کرد. مهم نیست چقدر تلاش کنی برای خودت یه هویت جدید بسازی، باز هم وقتی توی آینه به خودت نگاه کنی، سخت نیست که متوجه بشی فرزند همون خانواده‌ای هستی که دلت نمی‌خواد سر به تنشون باشه. وویونگ یه پدر مجرد بود. پسر بیست و هشت ساله‌ای که تا اومد متوجه بشه از خودش و این زندگی چی میخواد، ف...
سان کارگاهی که به دنبال قاتلی به اسم بلادون می گرده و همزمان کشورش هم درگیر آدم های بی هویتی که هر روز توی میدون شهر ظاهر میشن و تبدیل به معضل مهم تری از به قاتل زنجیره ای شده. و وویونگ بهترین دوست سان که خبر نگاره، شدید درگیر این قاتل شده.
اتیش خشمی که ریشه در قلب خیانت دیدش تنیده و ترکی بر هیبت روح کدرش به جای گذاشته.. ایا میتونست سان رو که مقصر این اتفاق بود ببخشه؟ "-پسر کوچولوی من...که حتی دل نابود کردن یه گل رو نداشت، جاسوس ان سی ای از اب درومد.." "-روباهی که خودشو جای یک گرگ جا زده بود و تو گله گرگای دیگه پرسه میزد بدون اینکه کسی به وجود مکارش پی...
میدونست که وو الان تبدیل به یه روباه کوچولو لجباز شده که فقط نیاز داشت تا مطمئن باشه سان به اندازه ی کافی، نازش رو میکشه.
𝐶𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒: 𝑆𝑒𝑐𝑟𝑒𝑡 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝑉𝑎𝑚𝑝𝑖𝑟𝑒 𝑂𝑚𝑒𝑔𝑎𝑣𝑒𝑟𝑠𝑒 𝑆𝑚𝑢𝑡 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒 عشق سرخ دو مخلوق.. زیباست..پیچیدن تن دو معشوق و رقصیدن لبهای تشنه آنها بر روی هم که سرچشمه حس قدرتمندی هستند و چیزی توان فاصله انداختن بین آنها را ندارد..
ژانر:وانشات، سکرت کاپل:سونگسان نویسنده:ویلانورا دو هم پیمان، دو جفت روحی، توسط سرنوشت از پیش تعیین شده راهشان بهم دیگه گره میخورد.. از نژاد ها و ادیان مختلف.. گاهی این تکامل چیز هایی را سر راهت قرار میدهد که خواسته یا نخواسته بودنش غیر قابل پیش بینی میشود.. اما وقتی هدف تغییر و رشد این مخلوقات ارزشمند است، همه ی این...
به سان و وو نگاه کرد و با جدیت ادامه داد: لطفا امشب استراحت کنین...کار دیگه ای نکنین که بدنتون برای اجرای فردا خسته باشه، مخصوصا تو سان، لباست بدنتو نمیپوشونه...نمیخوام کلی وقتمون برای این بره که گریمور ها باید کبودی های روی بدنت رو بپوشونن.
"خیلیا میگن که تتوم ترسناکه ولی انگار تو اینطور نیستی." "ترسناکه..انگار میخواد روحم رو ببلعه.از این حس خوشم میاد." وویونگ تمام عمرش رو مثل یه پسر خوب درس خوند.با وعده ی موفقیت تمام تلاششو کرد ولی بعد از فارغ تحصیلی اعتقاد خودش رو به عدالت از دست داد.انگار که همه چیز براش بی معنی شده بود هر کاری که دلش خواست انجام...
ژانر : فانتزی، رمنس،تاریخی کاپل: ووسان خلاصه : سان با تلگراف قدیمی پدربزرگش نامه‌ای برای وداع با اون می نویسه ولی نامه به دست وویونگ تو دهه هشتاد می رسه چون تلگراف جزئی از چهار وسیله ای که قابلیتِ شکاف ایجاد کردن تو زمان رو داره، سان و وویونگ با این اتفاق تصادفی هم رو ملاقات کردن ولی کم کم می فهمن گذشته و هویتشون فرا...
کاپل:یونگی(یونهو+مینگی) ژانر:رمنس،اسمات وقتی که سونگ مینگی تنها دلیل زندگیش رو به دست میاره.
(کامل شده) ژانر : رمنس ، پلیسی کاپل: سونگجونگ ، ووسان ، یونگی ، جونگسانگ نگاه هونگ جونگ و معاون وزیر به سمت سان چرخید :این تیره... هونگ جونگ تیر رو از دست سان گرفت :دست سازه... سان کاغذی رو به سمتش گرفت :هئونگ اینم باهاش بود. هونگ جونگ کاغذ رو باز کرد :جناب معاون وزیر نام سو جونگ... بهتره بدونی پولهایی که ازت برداشتم...
