big man| kookv
+فقط خواستم رو بدنم کار کنی -منم فقط میخوام رو بدنت، کارمو بکنم! فیک چت-چند شاتی کاپل:کوکوی (تکمیل شده)
+فقط خواستم رو بدنم کار کنی -منم فقط میخوام رو بدنت، کارمو بکنم! فیک چت-چند شاتی کاپل:کوکوی (تکمیل شده)
وقتی دید جونگ کوک اسلحه شو بیرون اورده و به سمت تهیونگ گرفته ساکت شد . جو ترسناک و استرس زایی حاکم شده بود که باصدای شلیک تفنگ ترس کل وجودشون رو گرفت.... ♧ کاپل اصلی == کوکوی ♧ کاپل فرعی==یونمین ، نامجین 📌 فیکشن ترجمه هست . ♤completed♤ **ادیت نشده
[کامل شده] خلاصه: تهیونگ از رئیسش که همه کارای دنیا رو روی دوشش میندازه و بی وقفه بهش دستور میده خستهست. برای همین وقتی جونگکوک تو یه حادثه رانندگی حافظه خودش رو از دست میده، تصمیم بزرگی میگیره. _کی هستی؟ _من همسرتم. * کاپل اصلی: کوکوی * کاپلهای فرعی: نامجون و جیمین - ناممین| یونگی و هوسوک - سپ (کاپلهای فرعی مومنت...
بغضش را قورت داد وسرش را روی شانه ی جونگکوک گذاشت؛ میگن عشق تو نگاه اول خیلی قشنگه ولی من تو هر نگاه مثل اولین بار عاشقت شدم.. ضربانی که با هربار دیدنت شدت میگیرفت بچه بازی نبود کوک.. این عشق اشتباه نبود...
بـه کسیکه دوستش داری بگو کـه چقدر بهش علاقه داری و چقدر تو زندگی براش ارزش قائل هستی چون زمانی کـه از دستش بدی مهم نیست کـه چقدر بلند فریاد بزنی، چون اون دیگه صدات رو نمیشنوه. . . . پایان خوب (پایان یافته)
براى آخرين بار با چشمانى غمبار به او نگريست و توانست با آخرين نفسش به او بگويد: " فقط خدا مى داند که چقدر تو را دوست داشتم..." گابریل گارسیا مارکز 💙 کاپل: کوکوی. 💙 ژانر: انگست، درام 💙 وضعیت: کامل شده.
جونگکوک دست تهیونگ رو رها کرد تا به آرزوهاش برسه، هفت سال بعد دوباره جلوی تهیونگ ایستاده بود و خاطرات گذشتهی دو نفرشون توی روستای کوچیکشون تموم ذهنش رو پر کرده بود. _____ ″شبیه یه ماهی قرمز بودم، یه طعمه خوب. هر چند که حاضر بودم به خاطر تو دل به خشکی بزنم.″ [Complete] Couples : kookv Genre :Romance-angst Writer : D...
➳ Heartbreak تمامشده. ✔️ جونگکوک هنوز دنبال یه راهیه که اکسش رو برگردونه؛ درحالی که تهیونگ بهخاطرش گلبرگ بالا میاره. ;) کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، درام، انگست، هاناهاکی
➳ Zumba And Boxing تمامشده. ✔️ آخه کدوم آدم کمشعوری کنار سالن بوکس، کلاس رقص زومبا تشکیل میده؟ این قطعاً از ابهت و اعتبار باشگاه بوکس جونگکوک کم میکرد و پسر مطمئن بود که قراره با کیم تهیونگ، اون مربی زومبای لعنتی و احمق یه دعوای حسابی داشته باشه! کاپل: کوکوی ژانر: فلاف، عاشقانه، اس.مات، ورزشی
(Completed) _ نگو که فکر میکردی دیگه منو نمیبینی! قدمی سمت جونگکوک برداشت و با پوزخند غلیظی که روی لبهاش نقش بسته بود ادامه داد: _ فکر میکردی تموم میشه؟؟ باید احمق باشی من 12 سال عاشقت نبودم که به اون بچه ببازمت. _ حق نداری حتی بهش اشاره ای کنی... میفهمی؟! روبروش ایستاد و اجازه داد نفس هاشون فاصله کم بین صورت هاشون رو...
تهیونگ قراره با بهترین پسری که توی تمام زندگیش شناخته به زودی ازدواج کنه ولی تابحال هیچ چیزی رو جز بوسیدن با هوسوک تجربه نکرده و از طرفی هم میخواد توی رابطه با همسرش بهترین باشه. دوستش دکتری رو در همین زمینه بهش معرفی میکنه که توی این قضایا کمکش کنه. اما اتفاقاتی رخ میده که تمام معادلات بهم میریزه. Name: Teach Me Cou...
[Completed] "- این موضوع به تو مربوط نیست جئون. بکش کنار. ارباب کیم با سردی گفت و قلب تهیونگ با وحشت توی سینه اش کوبید. اسلحه مشکی توی دست پدرش پر بود و تنها چیزی که بین اون و مرگ ایستاده بود جئون جونگ کوک بود. - اسلحه رو بزار کنار کیم. جونگ کوک با خونسردی گفت و این بار ارباب کیم با عصبانیت فریاد کشید: - بکش کنار عوض...
[Completed] بهش میگفتن جِی کِی چون بیرحم ترین و سرد ترین رئیسه پک،،یا بهتر بگیم..رئیسه بانده مافیاییه بلک بلاد بود و همگی از او وحشت داشتند. البته همه غیر از چند نفر...که کیم تهیونگ یکی از لجباز ترین و پرو ترینِ آنها بود که از شغله آلفاش هیچ خبری نداشت و همیشه دسته رد به سینه ی اون میزد. رابطه ی این دو به آرامی و کامل...
「پایان یافته」 چشم های لرزون و خیس از اشکش رو باز کرد و با صدایی آرومی که میشد فریاد ترس رو شنید، سکوت جنگل رو شکست: _خواهش.. م-میکنم... ن-نزدیکم نشو! اما تنها چیزی که اتفاق افتاد نزدیک شدن اون گرگ عظیمالجثه بود. میتونست قسم بخوره بازدم داغش تمام صورتش رو سوزنده بود. قطرهای اشک از گوشه چشمهاش پر کشید و به سمت چونه...
⚠️هشدار: این فن فیکشن شامل صحنه های باز جنسی، روابط خشن، بی دی اس ام(BDSM)، تجاوز، الفاظ به شدت رکیک(درتی تاک) و فضای تیرست! کیم تهیونگ، برده جنسی جدید جئون جونگوک! تهیونگی که با علم کامل و خواست خودش سراغ دنیای بی دی اس ام رفته. اون برای ارضای حس سلطه پذیری که از کودکی همراهش بوده زیر نظر دو نفر از مستر های آکادمی می...
اگر عاشق امگاورس هستی این فیک واسیه تو عه پایان یافته📍 ژانر : آمپرگ - امگاورس - اسمات - هپی اند خلاصه جونگ کوک 37 ساله بعد از مرگ جفتش به این فکر کرد که بچه نداره پس بهتره که زودتر واسه خودش یه جفت پیدا کنه تهیونگ امگای زیبا و دلربا بایه مشکل بزرگ سیع داره که از خودش و پدر فلج و مادر پیرش مراقبت کنه
خلاصه: جونگکوک مافیایی که حسابی عاشق و دلبسته تهیونگ میشه و همزمان بدترین بازی دنیا رو باهاش راه میندازه! تهیونگ صاحب یه کارگاه چرمدوزی که جونگکوک توش ثبت نام میکنه و برای محافظت از اون پسر به هرکسی که بتونه آسیب میزنه، حسابی تهیونگ رو میترسونه و بعد از اعتراف به شغل واقعیش، اونو با خودش میبره و زندانی میکنه و...
آقای جئون سعی داره پسرک مظلوم و رنج دیده ای رو که کم کم بهش دل میبست به زندگی برگردونه... مرهمی برای درداش بشه و اعتماد به نفس از دست رفتشو بهش برگردونه...آیا موفق میشه ؟ ⭐ - این امکان نداره...من مثل احمقا به نظر میرسم لطفا نگاه کردن به منو تموم کنین جانگکوک شی! م...من این ل..لباسو ن..نمیخوام... -میدونی چیه تهیونگ...
- ترسیدی؟ اونموقع که جلوی دانشگاه لبهایی که متعلق به من بودن رو روی لبهای یه حرومزاده قرار دادی که نمیترسیدی! + کوک... قسم میخورم. قسم... میخورم... هیچی اونطور که تو... - هیس... بذار بدنت نشون بده متعلق به کیه... بذار بدن سرکشت ثابتکنه متعلق به کیه!
فروختن تنش به تکپسر نازپروردهی یاکوزا، آخرین چیزی هم نبود که جونگکوک فکرش رو میکرد! آدمها توی شرایط سخت بدترین تصمیمات رو میگیرن و جونگکوک، زمانی که توی فقر و نداری دستوپنجه نرم میکرد؛ این بهترین کار بهنظر میرسید! _ تو به پول نیاز داری و من به کسی که تختم رو گرم نگهداره، معاملهی خوبی نیست؟ + قبوله، من...
خلاصهی قصه این است: ²⁰¹⁸ «_ اونقدر قویای... که حتی منو هم زمین انداختی... اونم بدون اینکه کار خاصی کنی... فقط با ساده ترین سلاحی که داری انجامش دادی... چشمات! ~~~ _ ازت بدم نمیاد، تا حالا هم انقدر به گرایشم فکر نکردم که بخوام به این نتیجه برسم که فقط از دخترا خوشم میاد... فقط... زندگی کوفتیم همیشه بهم ثابت کرده نبای...
➳ I Want A Husband تمامشده. ✔️ «همهی امگاهای فامیل ازدواج کردن و فقط من موندم؛ این وسط گردنگیر دوستپسرم هم خرابه! من شوهر میخوام، دردم رو به کی بگم؟» تهیونگ احساس میکنه یه نفر طلسمش کرده، چون بختش بهطرز عجیبی بسته شده؛ و این درحالیه که خواستگار پولدار و خفنش رو بهخاطر دوستپسر گردننگیرش رد میکنه و بعداً به ش...
[Completed] جونگکوک آلفای مکانیکی که سالها در جنگل به تنهایی زندگی میکرد، برای گرفتن انتقامش وارد بازیای میشه که مدتها انتظارش رو کشیده. با ورود امگایی کمیاب و سرکش به این بازی، هیچچیز طبق خواستهاش پیش نرفت. اون امگا کی بود؟ چه سرنوشتی در انتظار آلفای تودار و رمزآلود که بهعنوان بادیگارد امگا در کنارش قرار می...
[] Completed [] •• - " من مجانی برات مسابقه نمیدم کیم تهیونگ! باید در ازای بدهکاریای تو به اون هیوک عوضی یه چیزی هم نصیب خودم بشه ، درست نمیگم؟!" - "من...من چیزی ندارم که بهت بدم جانگکوک..." - " اشتباه نکن! تو خودتو داری! " •• Kookv 🔞 •• - " میخوای بگی که همه عمرت رو توی یه گاراژ گذرونده بودی؟! " - " یونگی هیونگ...
[Completed]کامل شده Translated ♡♡یه دست جرات حقیقت میتونه همه چیزو بین دوتا دشمن تغییر بده؟؟؟♡♡ شاید فقط یه بازی به نظر بیاد ولی پشت پرده راز های بیشتری هست ......که زندگی کوک و ته رو عوض میکنه. کاپل:کوکوی/ویکوک ژانر:مدرسه ای،اسکول لایف،یه کم اسمات،فلاف وضعیت:کامل شده این فیک ترجمه ای از فیکی با همین اسم از @junseopar...
ᯊ منفیِ شصتونه جئون جونگکوک آلفای میانسالیه که از زندگی یکنواخت و یکرنگش خسته شده؛ اما هیچ قصدی برای رابطه و ازدواج نداره. تنها چیزی که جونگکوک میخواد یه بچهست، بدون مادر یا پدر دومش! تهیونگ امگایی که برای رسیدن به رؤیاش و وضع مالی بدش، قبول میکنه تا تولهی جئون جونگکوک رو براش به دنیا بیاره. ژانر: امگاور...
همهچیز توی زندگی جئون جونگکوک، جراح پلاستیک معروف سئول به خوبی و خوشی میگذشت؛ البته تا زمانی که سروکلهی یه امگای گیلاسی پیدا شد که دنبالش راه میافتاد و بدون هیچ شرمی درخواست میکرد: _ آقای دکتر، بیا با هم بچه بسازیم! کاپل: کوکوی ژانر: امگاورس، ازدواج اجباری، کمدی، فلاف، اسمات، امپرگ
Name: Anemone Couple: NAMV writer: Deli Genre: Romance, Angst, Fluff, Slice of life Channel: @KimTae_Family 𓇢 بهم گفت مثل پروانهایَم که هیچ وقت نتونسته ظرافت بالهاش رو ببینه برای همینه که همیشه از خودم نا امیدم اونم پروانه بود... چون از خودش متنفر بود فکر میکرد قرار نیست هیچکس عاشقش باشه اونم نمیتونست ظرافت بال...
[Completed] خلاصه: جونگکوک، معروفترین دوندهی دانشگاه بهخاطر تهیونگ از خیلی چیزهای زندگیش دست میکشه؛ اما آیا اون فقط یه دانشجوی ساده با گذشتهی نرماله؟ •وضعیت: تکمیلشده •کوکوی ایو •رمنس، ورزشی، انگست، اسمات Wr: Hb