asmr (yoonmin)
jimin: هیونگ از حالت لبات خوشم اومده حاضری برای ویدیو جدید یوتیوبم با من کیس اسمر انجام بدی؟ (Seen) هاه، فکر کنم سرت خیلی شلوغه ببخشید که مزاحمت شدم By: kooklody
jimin: هیونگ از حالت لبات خوشم اومده حاضری برای ویدیو جدید یوتیوبم با من کیس اسمر انجام بدی؟ (Seen) هاه، فکر کنم سرت خیلی شلوغه ببخشید که مزاحمت شدم By: kooklody
+18 هشدار کیم سئوک جین، وارث سر زمین چوسان؛ در کشتی در حال مسافرت به پیونگیانگ (بخش شمالی کره) بود که کشتی اش توسط کیم نامجون، بدنام ترین دزد دریایی شیلا معروف به شاهزاده ی هفت دریا مورد حمله قرار گرفت. ورژن نامجین همین داستان خودم که تو پروفایل اصلیم نسخه لری و لویی استریتش رو گذاشتم! نمیخواستم اونطرف زیادی شلوغ بشه...
جیمین یه سایرنه، اونا شناخته شدن، ولی همه افتخار دیدنشون رو به دست نمیارن، چه برسه به اینکه یکیشون رو شخصا بشناسن. یونگی، وقتی روی اقیانوس مشغولِ بررسی موجودات دریایی و همچین چیزاییه، جیمین رو ملاقات میکنه. با این حال، اون دریانورد، هیچوقت فکر نمیکرد تا این حد، درگیر جیمین و شخصیت واقعیش بشه. translated by @xXfakezia...
دو تروریست ، مین شوگا و دستیارش کیم تهیونگ یه ماموریت جدید برای ترور پسر پروفسور پارک و تهدید اون میگیرن. این ماموریت برای مین شوگا فوق آسون به نظر میاد و تهیونگ هم باید تو این ماموریت ثابت کنه که بالاخره میتونه یه تروریست حرفه ای باشه. ظاهرا که همه چیز عادیه اما اینبار یه چیزایی قرار نیست درست پیش بره. شوگا جز ادم کش...
✅کامل شده ✅ + اصلا خبر داری بابام هر هفته ، با چند میلیون وون حساب مامانتو پر میکنه ! _ خب میگی چیکار کنم ؟ + کمترین کاری که میتونی برای تشکر از بابام انجام بدی اینه که حداقل سوراخ پسرشو پر کنی ، درست نمیگم مین شوگا ؟ +18 🫦 SMUT💦 کاپل اصلی : یونمین
پارک جیمین چه کاری جز عاشق خفن ترین پسر مدرسه بودن میتونه بکنه؟؟؟؟؟ Couple: Yoonmin writer : @BangtanIsBulettproof
افسرِ پلیس مین یونگی هر شب یه گزارش تکراری درمورد پسر زیبایی که با راه اندازی شوی رقص باعث بسته شدن خیابونای سئول میشه دریافت میکنه و هیچکس جز خودش نمیدونه پشت این قضیه "پارک جیمین" پسرک تخسیه که سال پیش باهاش کات کرده و با شناختی که از اون موچی خوشمزه داشت تقریبا مطمئن بود اینکار رو برای در اوردن حرصش انجام میده ، ام...
[کامل شده] کاپل: یونمین، نامجین، کوکوی ژانر: امگاورس، امپرگ، گرگینه، فلاف، اسمات ترجمه توسط: SHin خلاصه: جیمین یه امگای نادره که خاطرهای از گذشته نداره و فقط اینور اونور می چرخه. یونگی هم آلفایی هست که با ورود جیمین به دستهی خودش عصبانی میشه... یا شایدم خوشحال؟ This book is just a translated version. The original o...
با چشم های براق با پدر خوندش نگاه کرد و لبش رو گزید تا بدون لکنت حرفش رو بیان کنه × ددی یونگی نیشخندی کوچیکی زد و دستی به موهای جیمین کشید _ ددی ؟؟ به آبروی بالا رفته پرسید و لیسی به لبش زد _ این کلمه رو به همه نمی گن بچه جیمین لب هاش رو اویزون کرد و اخم کوچیکی رو بین ابروهاش نشوند × ولی م...من مییی خوام ببگم چون...
جیمین ،بتایی که همه تو مدرسه به خاطر فقر و گوشه گیریش ازش متنفرن؛چه اتفاقی میوفته که دو برادر الفا و جذاب مدرسه یهویی تصمیم میگیرن ازش مراقبت کنن و دیگه به کسی اجازه ی شکستن قلبش رو ندن. نامجون،پسر ی که تمام تلاش خودش رو برای نجات زندگی پسر عموش میکنه. جین سعی داره از گذشته اش فرار کنه اما چی میشه اگر هنوز یه نخ باری...
چی میشه اگه جیمین امگای باردار که تا حالا با کسیم نبوده از طرف الفاش هرزه خطاب شه و بعد یه شب جیمین از خونه الفا بزنه بیرون دردش بگیره و با یه الفا اشنا شه که بدون انتظاری حاضر به مراقب از اون و بچش بشه... . . . Kapel: Yoonmin , Jinmin , Vkook , Hopji Genre: OmegaWarse , Everyday , mpreg , Smut , drama
وارد خونه شدم ولی همه ی چراغ ها خاموش بود. چند بار صداش زدم ولی جوابی ازش نشنیدم. کاغذی که روی اپن آشپزخونه بود توجه ام رو جلب کرد ولی با دیدن متن روی کاغذ خون توی رگام شروع به جوشیدن کرد: امیدوارم خوشبخت بشی یونگی شی. دیدار به قیامت. . . +لعنت بهت ا/ت به سمت سطل زباله رفتم ولی با دیدن غذا هایی که معلوم بود خیلی کهنه...
دختری که فرزندخونده کراش نوجوونی وکسی که عرهای زیادی براشزده میشه درسته جونگکوک آون چه شبایی روبافکر بایسش از ذوق نخابیده بود والان درست وقتیکه برا کمپانی هایب قبول شده بود بااون رسوایی این قراردادبسته دشد.....
کاغذی که از قطرات آب عمرش کوتاه شد: تا فراتر از سفید شدن دونه به دونه تارهای بلوند ابریشمیت نخِ قرمزم فقط و فقط متعلق به خودته آفرودیتِ من کاپل: یونمین-مینیون ژانر: فلاف، روزمره، صافت.
🔥فصل دو متوقف شده فعلا 🔥 برشی از داستان : " دوست دارم ببینم روابطشون در حد پدر پسریه یا .... با ضربه جین به شکمش خفه شد صورت همیشه خندون هیونگش اخمی بود " یااا ...هیونگ !!!! " نباید اینجوری پشتش حرف بزنی اون همسره یونگیه ! کوک پوزخند زد " ول کن هیونگ اون یه ازدواج صوری بود مطمئنن هیونگ حتی اسم اون پسرم یادش نی...
مافیا+ایدول=مایدول😹 کاپل اصلی:یونگی،ا/ت کاپل فرعی:ویکوک،هوپمین،نامجین ژانر:مافیایی،عاشقانه،اسمات،کمدی،خشن،هپی اند روزهای اپ: جمعه ها📳 خلاصه:ا/ت دانشجو و کیپاپر 23 ساله که برای کمپانی RBW ادیشن رپ داده و قبول شده همه چیز تو خوب پیش میره تا این که منیجر ا/ت بهش خبر عجیبی میده.... خببببببب هویج هستم.اولین بوک مافیاییم...
زیر چشمی بهش نگاه کردم، اول آقا عصبیه الآنم که عجله داره معلوم نیست چشه... لعنتی قدش هم خیلی بلند... من قراره ازش محافظت کنم یا اون از من ؟؟! دو مرد با دو روحیه و اخلاق متفاوت... یکی درون گرا با ظاهری جدی و خشک داره ولی قلبی مهربون، شکننده و حساس... دیگری برونگرا، جسور، شجاع، کله شق و رویاپرداز... یکی درگیر درد، تنها...
زمانی فهمیدم یک گناهکارم که به امگا بودنم پیبردم. با متولد شدنم به عنوان یک امگا، بزرگترین گناه عمرم رو مرتکب شدم. اما وقتی دست خودم نبود که چطور متولد بشم، آیا عادلانه بود که از طرف خانوادهم به گناهکار بودن متهم بشم؟ و اگه این تقصیر منه...کاش اونهایی که به اختیار خودشون یک آلفا متولد شدن بهم بگن که دقیقا کجای...
چا آریونگ که یک دختر دورگه ایرانی و کره ای هست با آیدل معروف ، لیدر گروه bts نزدیک به یک سال هست که ازدواج کرده همه چیز خیلی خوب پیش میره ولی ممکنه یک بچه باعث هرج و مرج تقریبا بزرگ توی زندگی این دو فرد عاشق بشه؟! #دختر_پسری شخصیت اصلی:نامجون و آریونگ شخصیت فرعی:سوک جین و می نیو وضعیت:پایان یافته
•| تو مال منی |• ▪︎namjin دستش رو کنار صورتش گذاشت و گونش رو نوازش کرد ... اما با چیزی که گفت دستش روی گونش خشک شد پسر کوچیک تر آروم و با سرد ترین حالت ممکن گفت - ازت ... متنفرم ▪︎kookv - تهیونگا ... لطفا ... کنارم بمون ... من همه چیزو درست میکنم ... لطفا +همه چیز تموم شده جونگ کوک ... لطفا برو ... ▪︎yoonmin +هی گر...
" پایان یافته" اون فقط یه دختر ساده بود که برای استخدام توی شرکتی به نام J.k ، درخواست داده بود غافل از اینکه اتفاقات دارکی درونش به وجود میادو افراد سردو ترسناکی داره که باعث میشه هر کسی مو به تنش سیخ شه همش تقصیر خودش بود که با پای خودش رفت تو تله و درگیر ماجراهای عجیبی شد ... حالا تو اون گودال عمیق وسط گیجی و ن...