Select All
  • Evil Prevails [KookV]
    55.1K 5.9K 40

    •کامل شده• پاینده‌ باد آینده‌ی زیبای‌ ما‌؛ بال‌هاتون‌ رو باز کنید و اوج بگیرید‌. به نام آینده، به نام میرای. •OTP↝ Kookv, Sope, Namjin •Author↝ Mark Mrakovich •Translators↝ kik, Echo •Genre↝ War, Omegaverse, Gore, Angst, Romance, Smut.

    Completed   Mature
  • 𝘝𝘈𝘓𝘌𝘍𝘖𝘙 || KOOKV
    12.5K 1.9K 14

    "من میرم پدر و امیدوارم بمیرم تا حداقل جنازه ام برای مراسم ازدواج، حضور پر افتخاری داشته باشه." "تهیونگ شاهزاده‌ امگای مغروری بود که جز محافظت از کشور و مردمش به هیچ چیز دیگه ای فکر نمی‌کرد. از رؤیا‌پردازی که دست کشید دور دست‌هاش طناب دید و خودش رو اسیر جئون جونگکوک؛ فهمید غرورش توی فریاد "زنده باد آناندا‌" این قبیله...

  • Hypoxia
    28.2K 5.2K 29

    🌊هیپوکسی : کمبود اکسیژن در بافت های بدن بر اثر خفگی. وضعیت: اتمام یافته کاپل: کوکوی ژانر: روزمره، رمنس، اسمات #HYPOXIA

  • 𝐀𝐦𝐞𝐭𝐡𝐲𝐬𝐭ᴷᵒᵒᵏᵛ
    63.9K 6.3K 45

    بذارین اینجوری بگم بهتون... می‌خوام با کسی آشنا شم که وقتی باهاش نبودم، نفسم بگیره و دلم طاقت نیاره. یکی که روحمو بشکافه... که هر اتم از بدنش برام عزیز باشه. کسی که وقتی بهش رسیدم و طعمِ بودن باهاشو چشیدم، تازه متوجه شم که چقدر تا اون لحظه تشنه بودم... کسی که با دیدنش قلبم یک‌ در میون بزنه... حتی بعضاً نزنه! کسی که بو...

    Completed   Mature
  • Atonement / تاوان
    152K 16K 34

    تاوان / Atonement (کامل شده ) کاپل : تهکوک ژانر : عاشقانه/ درام /کلاسیک ( ۱۹۴۵ - ۱۹۵۵ میلادی ) امگاورس / امپرگ ( اسمات ) یکی لابه لای تیره ترین روز ها ، چشم انداز قلب و ذهنش آینده ای روشنه ... یکی لابه لای آسوده ترین روز ها ، قلب و ذهنش غرق در ناچاری گذشتشه ... گذشته و آینده ای که در نقطه ای ناچارا به هم می رسن...

    Completed  
  • Plumeria | Vkook, Hopemin [Completed]
    222K 34.2K 46

    پلومریا یا فرانگی پانی نام درختچه یا درخت کوچک گلدار همیشه سبز است، زمان شکوفایی این گل طولانی بوده و پر عطر است، از اسانس آن برای تولید عطر و موادی طبی با خواصی آرامش بخش و تسکین‌دهنده استفاده می‌شود. جئون جونگ کوک بعد از مدت ها تلاش موفق میشه نمایشگاه نقاشیش رو راه بندازه که با استقبال خوبی هم مواجه میشه. بعد از پای...

    Completed  
  • In The Colour Of Acacia
    162K 20.4K 36

    - این گرگ یاغی‌ شغال‌صفت، زیادی برای تو رام و دست‌پرورده‌ست که این‌قدر جنم پیدا کردی؛ وحشیم نکن تهیونگ. - وحشیت هم کاری به کارم نداره یاغی. - زخمات این رو نمی‌گن! - بوسه‌هات چی؟ 𝗡𝗮𝗺𝗲: In The Colour Of Acacia 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲:‌ Sport, Romance, Smut, Supernatural ،Fantasy 𝗨𝗽: جـمعه‌ها «این فیکشن، امگاورس نیست»

    Mature
  • TENSION🍷(vkook)
    135K 13.8K 34

    تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتو...

  • GOD IN DISGUISE | Vkook
    154K 16.7K 63

    Disguise ⛓🥀 جونگکوک، وارث گروهِ جئون. کسی که به اجبار پدربزرگش باید سر قرار‌های از پیش تعیین شده می‌رفت تا با ازدواجش بتونه به دنبال خودش وارث جدیدی بیاره! اما همه چیز وقتی بهم خورد که برای فرار از این ازدواج به دروغ گفت: "من گِــــی ام!" و حالا تهیونگ، پسر سرد و بی‌احساسی که اتفاقی توی رستوران باهاش دعوا کرد، کسی ب...

  • wall breaker
    332K 47.1K 76

    جئون جونگ کوک پسری که خانواده ش رهاش کردن و توی یه روستا بزرگ شده و بعد بعنوان برده به پادشاه فروخته میشه... و دقیقا کدوم پادشاه وقتی چوسان روی دست شاهزاده ی خوناشام ارباب کیم میچرخه... کسی که همه از شنیدن اسمش وحشت دارن! و درست وقتیکه کیم تهیونگ میخواد از خونش استفاده کنه میفهمه که اون یه دورگه ی خوناشامه! _باید تبدی...

  • 𝔹𝕝𝕒𝕔𝕜 𝕎𝕙𝕚𝕥𝕖 ₖₒₒₖᵥ
    4.8K 779 38

    داستانی، اَز فَرامُوش نَشُدَنی هایِ سَرزَمین مِهرِگان... حِکایَت آرام گِرفتَن دِل هایِ آشُفته از دِلتَنگی ها وَ؛ جَنگ هایِ نابِسامانِ اِحساسات مَنطِق دار... نَغمِه هایی جان گِرِفته اَز دِل عِشقِ خاکِستَری بَرخواستِه اَز میانِ سیاهی و روشَنی روزِگار... رِوایَت اَفسانِه‌ای، شایَد گُم شُده دَر حَقایِق تاریخ . . . . تهیون...

    Completed   Mature
  • My you
    223K 35.4K 48

    _شانس آوردی آلفا، امگای قوی داری؛ با وجود شدت بالای ضربه، اما آسیب شدیدی بهش وارد نشده و مهم‌تر از همه اگه در حالت انسانی چنین آسیبی می‌دید درجا بچه‌اش رو از دست می داد؛ اما چون در حالت گرگینه... تهیونگ که تا اون لحظه با دقت به حرف‌های ساحره گوش می‌داد با شنیدن قسمت دوم جمله، ابروهاش جمع شد و حرف‌های ساحره رو قطع کرد...

  • Adonia | Vkook
    56.5K 4.4K 61

    Adonia ⛪ - نگاهم کن! - دارم نگاهت می‌کنم... - نه خوب نگاهم کن. - چطوری تهیونگ؟! - همینطوری، همینطوری که زور صدات به اسمم می‌رسه و می‌فهمم نگاهت کاملا برای من بوده. Couple: Vkook, Secret Genre: Romance, Angst, Mysterious, Smut Writter: Ivanna

    Completed  
  • DARK OMEGA
    44.6K 3.9K 24

    مینی فیک امگای تاریک🖤 کاپل:کوکوی🖤 ژانر:امگاورس🖤انگست🖤ازدواج اجباری🖤اسمات🖤 نویسنده:نور🖤 _ازت توقع ندارم منو به اندازه تنها فرزندت دوست داشته باشی یا تمام گذشته رو فراموش کنی اما بهم لطف یک شانس دوباره رو بده امگای من _به نظرت یه پیاله ی شکسته و خورد شده به شکل اولش برمیگرده؟ پایان سد یا هپی؟

  • Cursed Omega [Vkook]
    115K 15.3K 37

    " در حال آپ... " اتفاقی توی جشن تولد پادشاه والمیر رخ داد که حتی توی ترسناک ترین کابوس های شبانه‌ی مردم اون سرزمین هم نمیتونست به این شکل رخ پیدا کنه‌. پادشاه جفتش رو ملاقات کرد! جفتش یک امگای عادی نبود! یه پسر امگا بود! درواقع تنها پسرامگای که، پادشاه و مردمش تابه‌حال شاهدش بودن. البته این فقط شروع داستان سرزمین وال...

    Mature
  • 𝖳𝗁𝗂𝗋𝗍𝗒 𝖾𝗂𝗀𝗁𝗍 𝖣𝖾𝗀𝗋𝖾𝖾 𝖢𝗂𝗋𝖼𝗎𝗂𝗍
    138K 17.8K 46

    •𝗖𝗼𝗺𝗽𝗹𝗲𝘁𝗲𝗱• [مـدار 38 درجــه] تاریکی و خون تمام دنیای من بود! یک سایه از اشتباهاتم حتی نمی‌ذاشت نفس بکشم تا وقتی که تو... تو پاتو توی زندگیم گذاشتی جونگکوک! تو من رو درهم شکستی، بهم بگو کی بهت اجازه داد من رو عاشق کنی سربازِ اعزامی از یگان ضربتی؟ 𓂃ᬉ🪖 نمی‌تونست اشک‌هاش رو کنترل کنه. دست زخمی ولی هنوز زیبای...

    Completed   Mature
  • 𝐕'𝐬 𝐂𝐚𝐦𝐩 𝐟𝐨𝐫 𝐏𝐞𝐜𝐮𝐥𝐢𝐚𝐫 𝐀𝐬𝐚𝐬𝐬𝐢𝐧𝐬 | VKOOK
    160K 29.8K 32

    - تو بوسه اول منو دزدیدی .فکر نمی کنی باید مسئولیتشو قبول کنی؟ + جداً؟ تو بیشتر از دو هزار سالته و انتظار داری باور کنم من بوسه اولتو دزدیدم؟ - چی می تونم بگم؟ من آدم سنتی ام. منتظر پرنسس سوار بر اسب سفیدم بودم... ولی یه شاهزاده از آب در اومد. نه که مشکلی داشته باشم... 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌, 𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏, 𝒀𝒐𝒐𝒏�...

    Completed   Mature
  • 𝐓𝐡𝐞 𝐍𝐨𝐭𝐞𝐁𝐨𝐨𝐤
    39.1K 6K 30

    هشت سال از ازدواجشون گذشته بود. جیمین خودش رو با وجود جونگکوک و دختر کوچولوشون، خوشبختترین فرد دنیا میدونست. اما همه چیز با پیدا کردن اون دفترچه قدیمی عوض شد. دفترچه‌ای که جونگکوک در اون خاطرات عشق قدیمیش رو نوشته بود... ɴᴀᴍᴇ: ᴛʜᴇ ɴᴏᴛᴇʙᴏᴏᴋ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᴋᴏᴏᴋᴍɪɴ ɢᴇɴᴇʀ: ᴏᴍᴇɢᴀᴠᴇʀꜱᴇ , ᴍᴘʀᴇɢ , ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ , ꜱʟɪᴄᴇ ᴏꜰ ʟɪꜰᴇ , ꜱᴍᴜᴛ ✅ ت...