𝖫𝗂𝗍𝗍𝗅𝖾 𝖯𝖺𝖼𝗄
این بوک قراره تمام نوشتههای کوچولوی اسکیز منو در بر داشته باشه^^ خوشحال میشم بخونیدو اگه دوسش داشتید، ووت بدید و کامنت بزارید^^
این بوک قراره تمام نوشتههای کوچولوی اسکیز منو در بر داشته باشه^^ خوشحال میشم بخونیدو اگه دوسش داشتید، ووت بدید و کامنت بزارید^^
این داستان توی دنیای خیالی، امگاورس و در زمان گذشته رخ میده. داستان روایتگر سه امپراطوری همسایه است و وقایعی که شخصیت ها رو بهم پیوند میده؛ خیانت، ازدواج اجباری، جاسوسی و داستان های سیاسی که شخصیت ها رو بازی میده. حاوی اسمات😈 زوج های اصلی داستان: مینسونگ چانلیکس زوج فرعی: هیونین
هان جیسونگ پسریه که آتازاگور فوبیا یا ترس از فراموشی داره و بعد از مرگ مادرش و رها شدن توسط پدرش،به لی مینهو که پسرخالشه پناه میاره.چی میشه اگه تو دهه بیستم زندگیش از راز بزرگی باخبر بشه؟بنگ چان که به عنوان روانشناس وارد زندگی جیسونگ میشه اما رابطه عمیق تری با پسر داستان ما داره.رابطه ای که سالها تو ذهن جیسونگ به فرام...
عاشق دوست صمیمیت شدن اونم سال اخر دبیرستان حماقت محضه بدتر از اون میتونی یه عشق یه طرفه نسبت به دوست صمیمیتو قبول کنی؟ حتی اگه یه طرفه باشه هیچکدومتون نمیتونین نسبت به تنشای بینتون مقاومت کنین هرچقدم گناه باشه یه گناه شیرینه:)
اون مرد لعنتی اعصابشو بهم میریخت. راحت توی اتاق و روی تختش دراز کشیده بود و بهش دستور کیک قهوه هم میداد؟! اون حجم از اعتماد به نفسی که داشت، یه سوراخ بزرگ وسط شکمش بود و نگاه توی چشمهاش جوری بود که انگار توی چند ثانیه میتونست تمام هستی رو نابود کنه. -بدون ژانر- Minsung | روزهای آپ: یکشنبه و سه شنبه هر هفته، و شاید پ...
Minsung/Ryeji یاکوزای وحشی و مافیای کثیف. هرچقدر که بخوایم از اینها فرار کنیم، نمیشه. من و تو بدنها رو از هم دریدیم و متولد شدیم. خارهامون رو وارد روحشون کردیم و بزرگ شدیم. من و تو به این دنیا گره خوردیم، حتی اگه جوری رفتار کنیم که انگار از هیچی خبر نداریم، باز هم نمیتونیم منکر این که بوی خون برامون آشناست بشیم. ت...
𓂃 هان جیسونگ، یک دانشجوی سال آخری روانشناسی با یک زندگی معمولیه که صبحهای زود سر کلاسها چرت میزنه و بعدازظهرها با دوست صمیمیش، فیلکس و چانگبین وقت میگذرونه. البته همهچی به این روال پیش میرفت تااینکه پروفسور جیسونگ بهش پیشنهاد یک پروژهی اختصاصی مددکاری رو میده، پروژهای که جیسونگ باید سرپرستی یک تبهکار عیاش رو د...
"فقط کافیه یکی از چشمات رو ببندی. اون وقت، میتونی چیزی که نیمه گمشدهات میبینه رو ببینی." .ೃ࿐𝑃𝑒𝑟 𝑇𝑟𝑎𝑛𝑠𝑙𝑎𝑡𝑒
مینسونگ ژانر : هیجانی ، تخیلی ، رازآلود روز آپ : شنبه ها خلاصه : هانجیسونگ ، پسری که حافظهشو از دست داده، بدون اینکه متوجه باشه پا به گذشتهی تاریکش میذاره. گذشتهای که لیمینهو ، پسری که عاشقشه ، برای فراموش کردنش زندگیشو فدا کرده. و حالا کمکم همه چیز عوض میشه .. آیا هان و مینهو میتونن به این تاریکی غلبه کنن و د...
کلُپسا به معنی توهمیه که هرکس، میپنداره هرچیزی از حد واقعیش، زیباتره. انقدر این توهم زیاد و زیادتر میشه تا جایی که شما دیگه واقعیت اون شخص رو نمیبینید بلکه توهمِ زیباییش رو میبینید. اما باطن آدمها هیچ وقت به زیبایی ظاهرشون نمیرسه. مثل فلیکسی که شغلش رو مخفی کرد. چانی که همه چیز رو به هم ریخت. مینهویی که معشوقش ر...
مینهو آلفای اصیلی که خانوادش رو توی آتیش سوزی از دست میده،اون آلفای اصیلیه که قرن هاست جادوگر سیاهی به دنبال قربانی کردنش برای شیطانه آیا مینهو میتونه از دست جادوگر سیاهی فرار کنه؟میتونه کنار خانواده جدیدش زندگی شادی رو شروع کنه؟ ژانر:امگاورس.عاشقانه.اکشن.اسمات کاپل ها:مینسونگ.چانگلیکس.یونمین
( تکمیل شده) جیسونگ پسری که پدرش تویه قمار سرش شرط بندی کرده بود و باخته بود. باید وسایلشو جم میکرد و به خونه یه اون غریبه میرفت... به گفته هایه پدرش اون قریبه خوده شیطانه.. اما کی میدونه شاید تویه اون خونه دوست بچگیش رو ببینه.. شاید تویه اون خونه عاشق شه.. . _هقق خواهش میکنم.. هققققق نکن.. هق توروخدا... هق... جونه...
-کامل شده- مینهو با رفتنش همه چیز رو خراب کرد. رابطه دوستیش با اون جمع شاد، صمیمیتش با جیسونگ..مهم تر ازهمه..زندگی جیسونگ ! مینهو با رفتنش کبریت انداخت به باروت قلب سوخته جیسونگ..و باعث شد اون تبدیل بشه به کسی که هیچکس توی خواب هم نمیدید. حالا مینهو برگشته..ولی هیچ چیز شبیه قبل نیست. هیچ چیز..حتی جیسونگ. • بوسه مرگ •...
⋆ᴄᴜᴘᴇʟ: #Minsung &...... ⋆ᴛʜᴇ ᴍᴀɪɴ ᴀᴜᴛʜᴏʀ: #sakura ⋆ᴀᴜᴛʜᴏʀ ᴏғ ᴛʜᴇ ʀᴇsᴛᴏʀᴇᴅ ᴠᴇʀsɪᴏɴ: #Mini ⋆ɢᴇɴʀᴇs: BDSM, Rape, Harsh, Angst, Drama, Pedophile and ... ⋆ᴜᴘ: نامنظم ⋆ قسمتی از فیک ⋆ @مینهو تک پسرم . _ن نه... نانا تنبیه نمیخواد . ÷لعنتی داره تشنج میکنه . ٫ حالش خوبه مین ... تو چت شد یهو ؟ _چی ... چیکار ..ش .. ک .. کرد...
مینهو به سرعت پیراهن او را بالا زد و اجازه اعتراض را به جیسونگ نداد. از دیدن آن کبودی های وحشتناک، بالاخره حالت چهره اش تغییر کرد و چشمانش کمی نگرانی را نشان داد ولی دوباره احساساتش پنهان شدند. جیسونگ از آن حرکت متحیر شده بود. برای لحظاتی بی حرکت ماند و به صورت او خیره شده بود... بعد چند لحظه به خودش آمد. دستان مینهو...
「 نمیخوام باهات وارد رابطه بشم، کجای این جمله رو نمیفهمی؟ 」 ꪻ 𝗠𝘂𝗹𝘁𝗶𝗦𝗵𝗼𝘁 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲 : 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾 - 𝖣𝗋𝖺𝗆𝖺 - 𝖲𝖺𝖽 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲 : 𝖬𝗂𝗇𝗌𝗎𝗇𝗀 𝗨𝗽 : 𝖢𝗈𝗆𝗉𝗅𝖾𝗍𝖾𝖽
توی این بوک هر چند وقت یه بار Oneshot , imagine,Diaries , scenario با ژانر های متفاوت از کاپل های مختلف آپلود میشه :))) امیدوارم از خوندن ایده هایی که خلق کردم لذت ببرید و نظر بدید... منم سعی می کنم هر داستان رنگ منحصر به فرد خودش و توی این بوک داشته باشه ؛)
لینو،ولیعهد بهشت، فرزند یه خدا و یه شیطانه ولی بی توجهیش به قوانین بهشت کار دستش میده و برای جبرانش باید به زمین بیاد! کاپل: مینسونگ، چانمین، چانگلیکس و هیونین
مینهو خوناشام نود ساله که طلسم شده و تنها راه شکستن طلسمش، نوشیدن خونِ شاهرگ معشوقشه تا جایی که معشوقش جونشو از دست بده. پس مینهو قلبشو قفل و زنجیر میکنه تا هیچ وقت دلبسته کسی نشه. اما آیا سرنوشتش اینجوری رقم میخورد؟ شاید یک پسربچه عجیب وارد زندگیش بشه و قلب خوناشام سرد و غم دیده قصه رو به اسارت چشم های آبیش در بیاره...
[Full] پسر 21 ساله ای که توی قفس بیمارستان حبسه و میخواد با وارد شدن فرد جدیدی به زندگیش حالا نفس بگیره و زندگی کنه. اما این نفس گرفتن بدونِ هیچ بهایی خواهد بود؟ ✧══════•❁🦋❁•══════✧ 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑴𝒊𝒏𝒔𝒖𝒏𝒈 𝑮𝒆𝒏𝒈𝒂𝒓: 𝑻𝒓𝒂𝒈𝒆𝒅𝒚.𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆.𝑫𝒓𝒂𝒎𝒂.𝑨𝒈𝒏𝒔𝒕. 𝑺𝒕𝒂𝒓𝒕: 20 𝑨𝒖𝒈𝒖𝒔𝒕...
" صدای تو " دو سال بود کسی صدای هان رو نشنیده بود. درست بعد از اتفاق تلخی که توی دریا افتاد. یعنی کسی میتونست هان رو نجات بده؟ کاری کنه که دوباره مثل قبل با صدای بلند بخنده؟ کسی میتونست حس زندگی رو به خونه هان برگردونه؟ یا بهتره بگم... کسی منتظر شنیدن صدای هان بود؟! 𓆝 𓆟 𓆞 𓆝 ژانر: عاشقانه، مدرسه ای، رومنس، ملودر...
کاپل اصلی: minsung _ hyunlix _ chanmin کاپل فرعی : changsung _ 2min ژانر: عاشقانه ، اسمات ، امپرگ ، درام ، کمی طنز 🔞 روز های آپ : یکشنبه لی مینهو یه فرد پولدار و صاحب یه شرکت بزرگه ، با اینکه دوست پسر داره ، عاشق پسری میشه که به زودی میخواد ازدواج کنه. حالا مینهو تصمیم داره که اون پسر رو مال خودش کنه اما چطوری؟؟؟
(چشمان درخشان) couples: minsung _ changlix خلاصه : کثیفی و بزرگی این دنیا رو جیسونگ از همون یک ماهگیش فهمید ، امگا کوچولوی ما مظلوم تر از اونی بود که بتونه از خودش دفاع کنه . اما همیشه یه جفت چشم بود که دنیای کوچیکش رو روشن میکرد ___________________ مینهو : سونگی من باز چرا لپاش باد کرده و برق تو چشماش رفته ؟ جیسونگ...
ژانر: عاشقانه،هیجان انگیز کاپل اصلی:مینسونگ پسر بچهای که به امید ایدل شدن زندگی میکنه اما مانع بزرگی که سر راهش بود باعث میشه از خونه فرار کنه و چهار سال سختی رو تحمل میکنه به امید اینکه ایدل بشه..... اما با پیدا شدن اون مرد به کل زندگیش تغییر میکنه....الان تنها آرزوش خلاصی از دست مینهویی بود که آرزوش رو ازش گرفته بو...