Select All
  • life goes on ✥ Taekook [ vkook ]
    173 36 2

    "تهیونگ باید برای در آوردن خرج زندگیش مراقب پسری باشه که اون هم به تازگی دچار مشکلهای جسمانی شده... یک چیز بینشون مشترکه، هیچکدوم امیدی به بهتر شدن اوضاعشون ندارن..." Name: life goes on Wr: Yakamoz Genre: slice of life, angst

  • 𝐕𝐞𝐭𝐢𝐯𝐞𝐫🌱
    766 294 4

    داستانِ یک پسرک امگای شیرین و پدر آلفاش که قراره به دست دکتری جوان و کاربلد به نام کیم تهیونگ رقم بخوره؛ دکتری که با دل‌سوزی و مهربانیِ دل‌نشینش، جایگاه مهم و ارزشمندی در دل پدر و پسر ایجاد خواهد کرد!~ 𝀤𝀤𝀤 «جه‌هویا می‌دونه که آقا سفیده خیلی دوستش داره!» «تو نمی‌تونی این‌قدر تهیونگ رو دوست داشته باشی! من حسودی‌ام م...

  • ✻Ethereal✻
    3.2K 846 10

    کیم تهیونگ، معلم هنر و ادبیاتی که از قضا دبیرِ محبوب دانش‌آموزش، جئون جونگ‌کوک بود. امگای بزرگ‌تر، مرد پخته و روزگاردیده‌ای هستش که بعداز یک سال، گذر زمان اون رو مجدداً با دانش‌آموزِ کوشا و موردعلاقه‌اش آشنا می‌کنه. 𝀤𝀤𝀤 «هنوز هم فکر می‌کنی که می‌تونی دوستم داشته باشی؟ با اینکه من قبلاً عاشق مرد دیگه‌ای بودم؟» «قب...

  • Homeless | vkook
    3.3K 624 14

    جونگکوک‌ همیشه میدونست که نمیتونه و نباید با پسرداییش، تهیونگ همراه بشه اما انگار که از کودکی توی یه قرارداد بدون بازگشت خودش رو پیدا کرده بود، چون شده بود تنها کسی که از تهیونگ نمیترسید و همین موضوع اون رو برای پسربزرگتر دوست‌داشتنی میکرد. هر چند که هزینه‌ی دوست‌داشتنی بودن برای پسر تبدیل شدنش به پاک‌کن جنایات یه جنا...

  • Payback|kookv|
    183K 11.4K 33

    |انتقام| تهیونگی که تازه از لندن برگشته،مجبور به ازدواج با پسر داییش جئون جونگکوک میشه __________ جونگکوکی که به صورت پنهانی تحت درمان بخاطر مشکلات روانی ناشی از ترومای کودکیش قرار دارد! __________ نامه از دستش سر خورد،توی بهت فرو رفته بود،به سختی گردنشو چرخ داد و نگاه شوکه شو به بچه های خوابیده توی کالسکه انداخت. بچ...

  • solace ✥ taekook [ vkook ]
    97 21 1

    -من حتی... دومین عشق زندگیت هم نیستم؟ -با این واژه‌ها خیلی وقته غریبه شدم... نمیدونم عشق چیه، زندگی چیه... تنها چیزی که می‌دونم اینه که تنها دو نفر هستن که همیشه خواستم زندگی خوبی داشته باشن، پسرم و تو... همین. _________________ ژانر: روزمره، انگست، عاشقانه _________________ این داستان فقط متعلق به تخیل نویسنده هست و...

  • Ecstasy (kookv)
    3.6K 755 16

    [با هدف کمک به انسان‌ها، از بهترین دانشگاه آمریکا فارغ‌ التحصیل شد اما اون پسر برای کمک خواستن زیادی تخس و لجباز بنظر می‌رسید، باید کمکش میکرد یا مشتش رو می‌کوبید توی صورتش؟] "رومنس، فلاف، اسمات، هپی‌اند." کاپل: کوکوی.

    Mature
  • Compartment 303 (Kookv)
    5.3K 1.3K 10

    ➳ Compartment 303 درحال آپ؛ ✍🏻 روزی که تهیونگ یکی از کیف‌هاش رو توی قطار جا گذاشت و برگشت تا اون رو برداره، هرگز فکرش رو نمی‌کرد به محض اینکه واردش می‌شه قطار حرکت کنه؛ هرچند این اتفاق بد موجب شد با مردی آشنا بشه و یه سفر دونفره و فراموش‌نشدنی رو باهاش تجربه کنه! کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، درام، اس.مات

  • Susuo Onya (Kookv)
    5.7K 1.7K 13

    ➳ Susuo Onya درحال آپ؛ ✍🏻 آرزوی یه شاهزاده‌ی سوار بر اسب سفید فقط مال دخترها نیست؛ درواقع این فقط یه استعاره از شخص یا چیزیه که با ورودش به زندگی یه نفر، اون رو از بدبختی بیرون می‌کشه و همه چشم انتظارشن. شاهزاده‌ی سوار بر اسب سفید می‌تونه یه آدم باشه، می‌تونه معشوق باشه یا حتی یه شغل خوب؛ اما یه پسر لالِ منزوی؟ این ح...

  • Gray Shade
    2.4K 244 9

    شب زمان نشون دادن خودشون بود .. شایدم تاریکیِ شب یک پوشش گمراه کننده بود ! کسی راجبش حرف نمیزد ؛ صدای شلیکِ گلوله و بوی ِ خون .. همه چیز غیر منتظره بود و تنها چیزی که به جا می موند سایه افسارگسیخته مافیاهای شهر و ردِ خون و انتقام بود ! Couple: KookV , Taekook / secret... داخل داستان مت...