𝖳𝗁𝖾𝖶𝗈𝗋𝗅𝖽𝖮𝖿𝖳𝗁𝖾𝖬𝗈𝗈𝗇𝖠𝗇𝖽𝖳𝗁𝖾𝖲𝗎𝗇
-هیچکس از دنیای خورشید و ماه خبر نداره. +آره...خورشید و ماه همیشه عشق افسانه ای خودشون رو حفظ کردن... ───────────── Couples: JinHope , YoonMin, TaeKook , KrisHo Genre: romance , drama , angst Writer: OpalDie -Complited.
-هیچکس از دنیای خورشید و ماه خبر نداره. +آره...خورشید و ماه همیشه عشق افسانه ای خودشون رو حفظ کردن... ───────────── Couples: JinHope , YoonMin, TaeKook , KrisHo Genre: romance , drama , angst Writer: OpalDie -Complited.
جیمین پسر بچه امگای ۱۴ ساله ای که پدرش در ازای باختش به یکی از دلال های برده فروش اونو بهش تقدیم کنه ، و همون روز یک زن اونو از اون دلال میخره چی میشه اون زن سرنوشتش رو از این رو به اون رو کنه و در این میان جیمین با مین یونگی که سال بالاییش محسوب میشد اشنا شه .. . . Kapel: Yoonmin Genre: OmegaWarse , mpreg , Smut...
[Completed] "به شوهرم نگو، ولی قراره ازش طلاق بگیرم" تهیونگ مست در حال گفتن این حرف ها به جونگکوک بود. کسی که در واقع شوهرش بود! Genre: romance, General, Drama, Slice of life Couple: Kookv Writer: ongiepills Translator: Helen___aw 🥇angst 🥇Lgbt 🏅boyxboy 🏅Kookv 🥇Fanfiction 🥇Jungkook 🥇fic 🥇taekook 🥇Romance �...
وانگ ییبو ؛ بهترین افسر دایره ی جنایی ، یکسال تمام در تعقيب و گریز با رئیس مرموز باند مواد مخدریه که کسی چیزی ازش نمیدونه . از طرفی شیائو بزرگ نابغه کم سن و سال صاحب فروشگاه های زنجیره ای شیائو ، علاقه خاصی به ییبو داره ... دلیل این علاقه چیه ؟
Vkook [completed] -من از ماشینت سواری گرفتم کیم... -میتونستی با صاحبش انجام بدی جعون... ... -ازت خواستم بمونی... -اره ازم خواستی... اما قرار نیس خواسته هاتو براورده کنم... ... دو نفر... از دو خانواده ی متفاوت... پشت نقاب سادگیشون یه شیطان پرورش دادن... اما خب... کسی یادش نبود... اون دو شیطان هرشب باهم... میرقصن... ▪︎...
+عشق یعنی وقتی یه نفر قلبت و میشکنه و حیرت انگیزه که با قطعه قطعهی قلب شکستت دوستش داری ! جیمین خوناشامی که به عنوان پرستار به عمارت قدرتمند ترین روسای مافیا یعنی جئون جونگ کوک و کیم تهیونگ میره اما حتی تصورشم نمیکرد شخصی که باید ازش محافظت کنه پسر 18ساله شر و شیطونی باشه که هرکاری برای منصرف کردن و استعفا دادنش انجا...
در دنیایی که دیگر انسانی وجود ندارد کودکی متولد میشود که حتی برای ماورا هم عجیب است.کودکی که در حین پاکی خالص پلیدی خالص نیز در وجودش است. در این دنیا دیگر کشور های مختلف وجود ندارد ولی خب باز هم خاندان های سلطنتی ای برای اداره کشور وجود دارد.
به پرنده ای فکر کن که تو قفس بدنیا اومده و کل دنیاش تو قفس خلاصه میشه پرنده خوشحاله چون نمیدونه اون بیرون چه خبره تا این که یه روز یه پرندهی آزاد رو میبینه اون بیرون یه جایی اونطرف این میله ها و به نظرت زندگیش شبیه قبل میشه؟! کیم تهیونگ یه پسر حرف گوشکن و البته موفقه، همه چیز خوب پیش میره تا شبی که تو یه مهمونی...
• خـلاصـه: کیم تهیونگ مجبور میشه مدتی به جای مادرش توی محل کارش حاضر بشه؛ اما فکرش رو هم نمیکنه رئیسِ مادرش همون کسیه که قراره برای اولین بار عشق رو باهاش تجربه کنه. • بـرشی از داسـتان: - مثل اینکه یادت رفته چرا اینجایی. + مگه میشه بدبختیای که برام به وجود آوردی رو از یاد ببرم؟ زبونِ اون پسر همیشه همینقدر دراز بو...
Name:Hope (امید) Main Couple:kookv (Jungkook🔝) Genres:Omegavers,Daily Life,Smut,Mpreg,Angst, Romance,Happy End,... Version 2 : Taegi ...................................................... کیم تهیونگ یه امگاس که برای گذروندن زندگی نیاز به پول داره اما با وارد شدن به زندگی آلفا جئون جونگکوک و همسرش مسیره زندگیش تغییر...
فصل اول فیک توییت و فیک چت ~^دوستان اتفاقی^~ •| دوتا داداش مجبور میشن سر یه بازی برای کراش و الگوی زندگیشون نود بفرستن. همه چیز خوب و فان پیش میره تا اینکه معلوم میشه کیم تهیونگ، مدل معروف و حرفهای کرهای عادت داره توی تنهایی هاش دایرکتاش رو چک کنه... •|کاپلمون توی فصل اول (فرندشیپ مکنه لاین) پس کاپل: ویمینکوک ژانر:...
جیمین پسری که تو بچگیش از مادرش به دلایلی جدا میشه و با دوستش تهیونگ به امریکا سفر میکنه اما یهو چی میشه بعد از سال ها جیمین دوباره به کره برگرده و با برادر ناتنیش روبرو بشه ....
▪︎ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ▪︎ خلاصه: اون الان دیگه یک مجرد نبود. جونگکوک نمیدونست که با انتخاب کردن کیم تهیونگ به عنوان همسر قراره از تمام رویاهای یک زندگی مشترک دلزده بشه. تهیونگ مردی نبود که درابتدا خودی نشون داده بود، درست لحظهای که از کلیسا خارج شدن تغییرات شخصیتی همسرش شروع شد. پرخاشگری، بیعلاقگی، آوردن هرزههای مختلف به خو...
فصل دوم فیک توییت، فیک چت ~^دوستان اتفاقی^~ •| بعد از اتفاقات فصل اول و معروفیت دوچندان تهیونگ، حالا حواشی و شایعات هم در موردش دو چندان شده. •| با معروفیت، حواشی هم تا مغز استخوان زندگیت نفوذ میکنه؛ ولی اونجایی خطرناک میشه که خودتون بشید بزرگترین شایعه. مثل تهیونگی که نمیدونست در جواب نگاهها و لنز دوربینها چی ب...
- گریه کردی؟ نگاه تهیونگ واقعا تغییر کرده بود. نسیم شبانهی سئول زیر سرمهایِ موهاش میزد و اونها رو تاب میداد. کاش میتونستم این نگاه نگران رو همیشه برای خودم داشته باشم. - چیزی نیست. بازم دروغ بود اما حداقل گریه کردنم رو انکار نکردم. ~~~~ - پرستو ها رو دوست داری؟ - عاشقشونم.اگه وقت کنم چند تا عکس ازشون میگیرم. ...
{ رَحِــم } 5 سـال زنـدگـے، 5 سـال عـشـق بـا خـیانـت بـہ پـایـان رسیـد. پسـرے ڪـہ بـراـے عـشـقـش بـہ خـودشـ آسـیـب زد، پسرے ڪـہ از خـودش گـذشـت تـا آرزوے عـشـقـش بـہ حقـیقـت بـپیـونـده. چـطـور قـرار بـود بـاور ڪنـہ ڪـہ دیـگـہ عـشـقـے در کـار نبـود؟ چـطـور بـایـد قـبـول مـےکـرد ڪـہ حـال فـقـط عـشـق یـکـ طـرفـہ خـود، مـ...
[پایان یافته] چی میشه اگر جونگکوک بفهمه رستورانی که سرآشپز مورد علاقهاش توش کار میکنه، دنبال یک گارسون میگرده؟ ژانر: عاشقانه، کمدی کاپل: ویکوک نویسنده: 🐿️ این فیکچت در چنل ویکوک چایلد کاملاً آپ شده و اگه خواستید میتونید از اونجا هم بخونیدش @Vkookchild9597
Sweet trouble~ دردسر شیرین~ ఌ︎༄ 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝒔𝒍𝒊𝒄𝒆 𝒐𝒇 𝒍𝒊𝒇𝒆-𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆-𝒔𝒎𝒖𝒕 تهیونگ فقط میخواست سفارش کیکش و ببره تو ساختمون شرکت معروف(golden dream)اما اشتباهی به شخصی برخورد میکنه و از قضا اون شخص رئیس اون شرکت از آب درمیاد،تهیونگ درمقابل خراب کاریش باید بهایی بپردازه اما چه...
[ تمام شده ] تهیونگ خسته از دست دخترایی که بهش پیشنهاد میدادن یه دروغ بزرگ میگه و این وسط مجبور میشه از دوست صمیمیش بخواد که نقش دوست پسرش رو بازی کنه اسم داستان: Starting With A Lie《 با دروغ شروع شد 》 کاپل ها : Kookv , Yoonmin ژانر: عاشقانه، فلاف، کمدی ♡اقتنباس از یک مانهوا با همین نام♡
[ تمام شده ] جونگکوک بعد از 6 سال دیگه تحمل نداره عشقش به تهیونگ رو توی قلبش نگه داره... اسم داستان: Little Boy [ لیتل بوی ] کاپل اصلی: Kookv ژانر: عاشقانه | درام | لیتل ◾️مینی فیک◾️
[تمام شده] جیمین به جونگکوک تاکید میکنه که روی برادر کوچیکترش حرکتی نزنه ولی آیا جئون جونگکوک قراره از اون بتای خوشگل بگذره؟ اسم داستان: My Exception [ استثنای من ] کاپل اصلی: Kookv کاپل فرعی: Sope ژانر: طنز | فیکچت | عاشقانه | امگاورس [ کار توی چنل TaeKook_Eternity هم آپ شده ]
یتیم خونه هایبرید ها ... جایی که گونه های مختلف هایبرید رو بزرگ میکنن تا وقتی ۱۸ سالشون شد اونهارو بفروشن ... اما بکهیون نمیخواست به این سرنوشت دچار بشه برای همینم وقتی ۱۴ سالش بود تصمیم به فرار گرفت اما یه ملاقات اتفاقی باعث شد یه خرگوش کوچولوهم تو این فرار شریک بشه اما بعد از گذشت ۱۵ سال بکهیونِ پاپی معتقده که درست...
خلاصهی قصه این است: ²⁰¹⁸ «_ اونقدر قویای... که حتی منو هم زمین انداختی... اونم بدون اینکه کار خاصی کنی... فقط با ساده ترین سلاحی که داری انجامش دادی... چشمات! ~~~ _ ازت بدم نمیاد، تا حالا هم انقدر به گرایشم فکر نکردم که بخوام به این نتیجه برسم که فقط از دخترا خوشم میاد... فقط... زندگی کوفتیم همیشه بهم ثابت کرده نبای...
تهیونگ نفس سنگینی کشید و با حس کردن درد همیشگی آهی کشید: جونگ کوک... دستمو بگیر... جونگ کوک دست امگا رو محکم بین انگشت های سردش گرفت و گفت: من اینجام... امگا با نگاه کردن به صورت نگران آلفا لب زد: جونگ کوک... اگه من چیزیم شد... لطفا مراقب... خانواده م باش. باشه؟... من... فک نمیکنم بتونم از پسش... بر بیام...دارم می میر...
➳ Nicolay تمامشده. ✔️ تهیونگی که عاشق سفرکردنه، بالأخره شرایط سفر به کشور مورد علاقهاش رو پیدا کرده و قراره چند روز دیگه پرواز کنه؛ درحالی که فرماندهی ارتش روسیه همون موقع داره خودش رو برای حمله به اوکراین آماده میکنه... کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، درام، انگست، اس.مات، جنگ
تلخ شده بود اما تقصیری نداشت، حداقل نه تا وقتی که قلبش با درد، گوشه قفسهی سنیش مچاله شده بود و داشت با تمام وجودش مینالید. -توئه لعنتی احساسات منو به بازی گرفتی، نه؟ تیله های مشکی و بزرگش مثل همیشه براق نبودن، فقط از فرطِ غم، خیس و لرزون به نظر میرسیدن... و همین نفس مرد رو میگرفت. -فکر میکردم رها کردنت سخت باشه...
-کوکوی>>کاپل اصلی _یونمین>>ساید کاپل _نامجین>>ساید کاپل _حضور افتخاری جی هوپ ژانر=فانتزی_فان_اسمات_امپرگ_ماجراجویی_ مجیک_فلاف..... ادیتور و سازنده عکس کاور بوک:crystala1234
☘️𝑵𝒂𝒎𝒆 : 𝑳𝒐𝒔𝒕 𝑰𝒏 𝑻𝒉𝒆 𝑱𝒖𝒏𝒈𝒍𝒆 ☘️𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝑻𝒂𝒆𝑲𝒐𝒐𝑲/𝑲𝒐𝒐𝑲𝑻𝒂𝒆 𝒀𝒊𝒁𝒉𝒂𝒏/𝒀𝒐𝒐𝒏𝑴𝒊𝒏 ☘️𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝑨𝒅𝒗𝒆𝒏𝒕𝒖𝒓𝒆/𝑪𝒐𝒎𝒆𝒅𝒚/𝑫𝒂𝒊𝒍𝒚 𝑳𝒊𝒇𝒆 ☘️𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓 : °•𝔂𝓪𝓭𝓮𝓰𝓪𝓻•° ☘️ گمشده در جنگل☘️ ☘️خلاصه: جین هیونگ قراره با دوستانش به یه سفرِ مجردیِ قبل از ازدواج بره..ام...
بوک ها و جملات / سناریو های مورد علاقه من ୨୧ اینجا بوک های ویکوک/کوکوی رو معرفی میکنم که لایق خونده شدن هستن
"Full" بعد از گذشت ده سال نفرت تنها چیزی بود که تهیونگ نسبت به عشق قدیمیش احساس می کرد. میخواست باهاش بازی کنه؛ به گریه بندازتش و زمانی که بیچاره و ناتوان شد اون رو به حال خودش رها کنه. اما حتی روحش هم خبر نداشت جونگکوک چقدر میتونه خطرناک باشه.