BABY GIRL [AU] Book1
"اگه تا الان دیوونه نبودم .. فک کنم دارم مجنون میشم!"
Terminée
این داستان یه مثلث عشقیه بین یه دختر ساده و درس خون به نام کامیلا، بهترین دوستش کلی که یه پسر درس خون مثل خودشه و یه پسر هات و جذاب و به قول معروف بچه بد (bad boy) مدرسه به نام هانتر که یه راز بزرگ داره که هیچ کس ازش خبر نداره.
خلاصه ی داستان: . من دوسش داشتم و دوسش دارم. اون از نظر من بی نقصه ولی خیلیا اینجوری فکر نمیکنن. اون فرشته ی منه! فرشته ی پاکی که منو از کابوسام دور میکنه... اون ماله منه. ماله خودمه. اگه اونو از دست بدم... نمیتونم دیگه زندگی کنم.... یعنی یه روزی میرسه اون از پیشم بره؟؟؟ نه حتی نمیتونم بهش فکر کنم...