Select All
  • People change(fanfic H.S)
    79.7K 8.7K 100

    اين داستان درمورد دختريه كه تو كشور خودش نميتونه تواناييش رو به نمايش بذاره پس استعدادش تو يه كشور ديگه شناخته ميشه و تو سن تقريبا كم وارد دنياي هاليوود ميشه... اون مثل يه نوجوون معمولي نبود... ميدونست زندگيش قراره عوض بشه... ميترسيد... ميترسيد دلش واسه خانواده ش تنگ بشه... ميترسيد خيلي چيزا ازش گرفته بشه... ولي اگه...

    Completed  
  • Feel gone with the wind
    21.9K 2.8K 36

    اون منو نابود کرد.... احساساتم رو زیر پاهاش له کرد... با این که میدونست چه قدر عاشقشم....

    Completed  
  • Colonel.
    567 44 3

  • I'll be ur savior(persian translation)
    290 13 1

    خیلیا فقط برای سرگرمی از عشق استفاده میکنن...اما کسایی هم هستن که به عشق حقیقی امید دارن...امید دارن به اینکه کسی میتونه با عشق اونارو از دست وحشت و تنهایی نجات بده... . . . پاملا(pamella)یه دختر شر و شیطونه و مهمتر اینکه اون دختر شاهه...ولی دختریه که با پرنسسای دیگه یکم زیادی تفاوت داره...اون دختریه که اهل بیرون رفتن...

  • Again!!! (Fanfic H.S)
    39.2K 4.6K 70

    اين داستان فصل ٢ داستان people change هست و يه جورايي اونو كامل ميكنه و عاقبت همه رو مشخص ميكنه ولي شخصيتاي اصلي نسل بعدشونه… ناتالي يا نيكي يه دختر بده كه به مرور زمان شخصيتش عوض ميشه…

    Completed  
  • Where we are
    615 59 3

    شانس اورد،یه شانس بزرگ،ولی تهش چی؟ ایا میتونه با پسرا کنار بیاد؟ ایا میتونه از پس تمام سختی ها بر بیاد؟

  • story of my life
    6K 563 34

    Mature
  • Hidden( translated to persian )
    404K 37.4K 96

    He was like a moon part of him was always hidden. اون شبیه ماه بود قسمتی از اون همیشه مخفی بود.

    Completed  
  • he is a vampire
    462 48 1

    من ابی هستم...همه چیز از رفتن من به یه خونه برای کار شروع شد...

  • Half A Heart (Persian)
    3.8K 319 5

    سلام.. نمیدونم چیشد دستم خورد داستان پاک شد.. دوباره گذاشتمش.. خخخخ.. راستی این داستان درباره ی زینه.. امیوارم لذت ببرید... بووووووووس

  • Once upon a time
    22.7K 3.2K 67

    داستان انگليسي فارسى اى درمورد آریانا پهلوان، دختری هجده ساله است که به تازگی از ایران به انگلیس مهاجرت میکند. او در لندن در مدرسه ای شبانه روزی ثبت نام می کند و. در كنار اتفاقات گوناگون، با پسرى به نام هرى استايلز كه عضو يكى از گروه هاى موسيقى دبيرستان هست آشنا ميشود...

    Completed   Mature
  • Worthless love
    2.3K 265 14

    داستان درباره ى دختريه به اسم كارلا.اين دختر خيلى بدشانسه.كلا طالع نحسى داره.ولى دست آخر بخاطر بدشانسى زيادش با اعضاى وان دايركشن روبرو ميشه.باهاشون دوست ميشه ولى ....(خلاصه داستان)

  • Just Begun(On Hold)
    3.6K 384 15

    وقتي يه برگه جلوت ميذارن كه باهاش ميتوني سرنوشتتو عوض كني ؛ امضا كردنش آسونه اما اگه يكي بياد كه بخواي به خاطرش از كاري كه زندگيتو نجات ميده دست بكشي چي؟ كسي كه هر لحظه كه كنارشي از بهشت بهتره ... كسي كه شيطان هاي درونتو از اعماق وجودت بيرون ميكشه و هر لبخندش لبخندت ميشه و هر ثانيه اش ، زندگيت...

    Mature
  • love ruined my life
    10K 947 27

    گاهی وقتا فکر میکنی عشق تنها چیزیه که بهش نیاز داری و با تمام توانت سعی میکنی تا زنده ای عشق رو با چشمای خودت ببینی و وقتی یه نفرو پیدا میکنی که فکر میکنی میتونی عشق رو باهاش تجربه کنی،با هر مشقتی که شده،اونو با چنگ و دندون نگه میداری اما دقیقا زمانی که فکر میکنی همه چیز داره خوب میشه «عشق زندگیت رو نابود میکنه.»

    Completed  
  • Wild territory
    3.7K 453 14

  • In regret your arms
    8.5K 1K 23

    این داستان درباره دو تا دختره که تازه خواننده شدن و توی یه ماجرا با وان دایرکشن آشنا میشن و اتفاقاتی بینشون میافته... *در حسرت آغوش تو*

    Completed  
  • drama love
    5.7K 328 8

    عشق پشت صحنه های خاک گرفته ی غرور و اشتباهی که تا ابدیت در پس دنیای تاریک ماندگار شده و از خود گذشتی تنها ناجیه ان است .... چه چیز در پس شهرت نهفته ؟ .... و چه چیز را میتوان پیدا کرد .... ای داستان عشق ممنوع فرشته و شیطان است .

  • elected
    460 27 2

    این یه فن فیکشن درباره ی لیام پین ه . تخیلی هم هست . امیدوارم خوشتون بیاد.

  • Fear
    17.3K 1.2K 8

    الکساندرا بلک، دختری که بخاطر حمله ی خون آشام ها سرزمینش نابود شده، توسط پرنس سیاه، زین مالیک، به بردگی گرفته میشه و مجبوره که تمام نیاز های پرنس رو برطرف کنه...که یکی از این نیاز ها خونه و...قلبش. پ.ن:این داستان دوممه دوستان:) خیلی عالیه و کاملا متفاوته.بهتون قول میدم که عاشقش میشید.فقط بهش یک فرصت بدید ^-^ پ.ن2: شرم...

  • valerie
    2.3K 258 7

    عشق ! یه حس عجیبیه .... نمیتونم توصیف کنم ....

    Completed  
  • Don't let me go [persian fanfiction_ by bahar!]
    18.6K 2.3K 35

    تنهام نذار... تنهام نذار... تنهام نذار که از تنهایی خوابیدن خسته شدم.

    Completed