Love in bare 2
اين فصل دوم love in bar هستش ولي از خودم چون خواستم ادامش بدم و اينو فهميدم كه يجورايي اين ف.ف محبوب شده خب و اينكه نظر و راي فراموش نشه ميخوام از اولي هم بيشتر طرفدار داشته باشه لذت ببريد
اين فصل دوم love in bar هستش ولي از خودم چون خواستم ادامش بدم و اينو فهميدم كه يجورايي اين ف.ف محبوب شده خب و اينكه نظر و راي فراموش نشه ميخوام از اولي هم بيشتر طرفدار داشته باشه لذت ببريد
I Didn't Want To Fall In Love Again I Knew i Would Break Again And Now I'm In Pieces Again
khob guys in Y fanfic dar morede 1d mibashd. hameye pesara hm hastn. shakhsiat ha ro hm bad az Chapter1 mizarm ta bahashun ashna shin. nazaretun ro ham dar morede dastan Bgin plz... omidvarm az FF khoshetun Biad! ;-)
مدل معروف آمریکایی به قتل رسیده و کارآگاه تازه کار ربکا جونز میخواد معمای این پرونده رو حل کنه و تازه این آغاز ماجراست...
اون منو نابود کرد.... احساساتم رو زیر پاهاش له کرد... با این که میدونست چه قدر عاشقشم....
اولين فن فيك من!! وقتي در زندگي لويي و هري يك اتفاق غير منتظره ميوفته!
چیکار می کنی اگه هم اتاقیت کسی باشه که بیشتر ازهمه ازش بدت میاد؟امی الان داره زندگی می کنه با دشمنش ،کسی که قلب اونو شکسته و اون ازش بدش میاد اون کسی نیست جز هری استایلز .
A few months ago I was approached by a boy....he wasn't an actual boy....he was like a ghost. He wasn't actually white like a normal ghost should be.....it was more of the boy's silhouette. He told me that I should stay sunlit. I have absoulutely no idea what that's supposed to mean, maybe it's like some sort of riddl...
هری، لویی، زین، لیام و نایل با بهترین دوستشون یاسی میان که دور ایران رو بگردن، به امید اینکه یه سفر بی سر و صدا، بی خطر و آروم داشته باشن. ولی مگه میشه؟
این داستان در باره ی هری و تیلور هست و یک داستان متفاوته این نوشته خودم نیست من فقط ترجمه میکنم براتون
one direction lyrics : Midnight memories album Four Album Take me home album Up all night album
آخرین روز زمین بود. اخبار گفته بود امروز همه چیز تمام می شود.پایان نزدیک بود و بالاخره زمان مرگ فرا رسیده بود. در خیابان قدم می زدم و به سمت خانه می دویدم. قرار بود زمین در ساعت ده و سی و سه دقیقه شب، از بین برود.
غیر ممکن؟؟!! بعد همه اینا میتونم بگم هیچ چیز تو این دنیا غیر ممکن نیست... من دختری که تو یه کشوری بزرگ شدم که شاید خیلی ها اونو به سختی و به طرز بدی بشناسند ولی یه روز دختر داییم منو به پنج تا پسر فوقالعاده آشنا کرد، من تو نگاه اول عاشق یکی از اونا شد ولی این غیر ممکن بود، رسیدن به اونا.... ولی وقتی بخاطر شغل پدرم...
اين داستان داستانى مهيج ,عاشقانه و درام هست که پسرا (١d)تمامى اونا در اين داستان نقش هاى زيادى دارن و هر قسمت اين داستان تيک هاى تلخى از زندگى دخترى رو نشون ميده که علاقه شديدى به نقاشى داره ولى از شانس بدش تقدير اون جورى بود که خانواده خوبى نداشت و ادامه داستانم به طرز شگفت انگيزى پر از هيحان خواهد شد ولى ازتون...
مثل اینکه سرنوشت برای اونا اینو رقم زده ولی اون ها فرار میکنند و با فرار اونهاست که داستان ما شروع میشه وماجرا ها و اتفاقات جدید به وجود میاد.و اینکه بزودی شخصیت اصلی هری معلوم میشه.ماه همیشه پشت ابر نمیمونه.