ارزش‌ها:شجاعت پند اصلی: بسیاری از شایعات و گفته‌های روزمره بی اساس هستند اما واقعیت پنداشته می‌شوند و بدون اینکه مورد سوال و تردید قرار بگیرند. موقعیت: غار رازآلود کاراکتر: هیولا و دختر جوان خلاصه: غاری بود که هر کس وارد آن می‌شد بر نمی‌گشت. مردم اعتقاد داشتند هیولا مانستر در آن غار زندگی می‌کند. روزی دختری که او را و...
کاری به کار دیگران نداشت، در دنیای خودش غرق بود تا اینکه شبی ... به دو زبان فارسی و انگلیسی. بعد از داستان مقاله‌ای علمی برای هم‌داستان‌های بزرگتر ارانه شده است.
پند اصلی: آنچه افراد بسیار آموزش دیده به آن دست می‌یابند به آسانی به دست نیامده است. با آموزش و تلاش کم به آن هیچگاه نخواهند رسید. موقعیت: کاخ پادشاه در زمان‌های بسیار دور کاراکتر: پادشاه، شاهزاده، دختر فقیر، جادوگر، چنگ خلاصه: پادشاه پسری بیمار داشت. جادوگری برای بهبود حال پسر چنگی جادویی به پادشاه می‌دهد اما هیچ یک...
ارزش‌ها: بخشندگی و مهربانی پند اصلی: بهترین مهربانی، گذاشتن زمان و داشتن بهترین آرزوهای صادقانه برای مردم است، بدون اینکه پاداش و پاسخ آن‌ها در جبران آن، انتظار داشته باشیم. موقعیت: روستایی در جایی بسیار دور، مدت‌ها قبل کاراکتر: سه مرد ثروتمند خلاصه: سه مرد ثروتمند به روستای در فقر پاورتی می‌رسند. هر کدام به گونه‌ای ب...
دل ماه را شکسته بود. هرچند ماه چیزی به او نگفت. این داستان برپایه آموزش موارد زیر نوشته شد. ارزش‌ها: احترام و قدردانی پند اصلی: آن‌ها که به دیگران احترام می‌گذارند و قدردان هستند، پاداش قدرشناسی خود را خواهند دید. موقعیت: روستا کاراکتر: خارپشت، گرگ و ماه خلاصه: ولف گرگ، کارهای ماه را نادیده می‌گرفت و ماه را مسخره می‌ک...
سال‌ها پیش در قلعه‌ای، چند هیولای عجیب و غریب زندگی می‌کردند. آن‌ها دوست داشتند در زندگی آدم‌ها تاثیر داشته باشند. دوست داشتند بودن و نبودن‌شان برای آدم‌ها تفاوت ایجاد کند. دوست داشتند برای آدم‌ها مهم باشند. آدم‌ها آن‌ها را ببینند، به آن‌ها توجه کنند، درباره آن‌ها حرف بزنند. شعر کودک و داستان نوجوان "استرس کابوس" با...
مجبور قبول کند مبارزه با کسی که همه از او شکست خورده بودند. این داستان برای آموزش مفاهیم زیر نوشته شد: ارزش‌ها:سادگی و فروتنی پند اصلی: خودنمایی و فخر فروشی از موفقیت‌های گذشته توانایی و قوت نیست بلکه عاملی است که دیر یا زود باعث ناتوانی و ضعف میشود. یادگیری علمی: از اصول مبارزه دفاع شخصی، فرار از مبارزه در صورت قو...
به آینه نگاه کرد. دنیای سحرآمیزی پشت اون آینه بود. این داستان نیز مثل بیشتر داستان هایم هم به صورت ساده و در قالب شعری کودکانه و هم نثری کمی دشوارتر برای گروه نوجوان و جوان نوشته میشود. انسان امواجي را از خود مي پراکند که بارهاي منفي و مثبت خود را به جهان متافيزيک مي کشاند و بر اساس آن جهان متافيزيک به جنبش در مي آيد...
آن چیزی که او می‌خواست در تاریک‌ترین کوه هزار توی لابیرنت بود، جایی که هرکسی توان رسیدن به آنجا را ندارد این داستان با هدف آموزش مفاهیم زیر در قالب شعری کودکانه و رمان نوجوان منتشر شده است ارزش‌ها:صبر و بردباری پند اصلی: رسیدن به آرزوها راز دارد؛اگر صبر نباشد، سعی اثر ندارد. موقعیت: سال‌ها پیش در سرزمین خیالی لابیرنت...
داستان کودکانه برای تشویق کودکان به صبر دانلود فایل صوتی https://drive.google.com/file/d/0B6c6ByTAfw0IX0lPdkNVMWVPdFE/view?usp=sharing
