Select All
  • different worlds
    172K 8.4K 41

    _ما خیلی شبیه به همیم ... ولی یکم که دقت کنی میبینی ما متفاوت ترین ادمایه رویه زمین هستیم دوتا ادم با دوتا دنیای متفاوت!

    Completed  
  • memories
    6.2K 483 17

    اون فقط منتظر بود تا مردی که دوست داشت (هری استایلز)بهش چند جمله رو بگه... "من واقعا متاسفم ،من رو ببخش بخاطر همه چیز،من هنوز عاشقتم بیا صفحه اخر کتاب عشقمون رو دوباره بنویسیم با پایانی شاد...و...فقط یه چیز میخوام... با من ازدواج میکنی؟" اما اون چقدر باید منتظر بمونه و فرصت هایی که برایه خوشبخت شدن بهش داده میشد روناد...

    Completed  
  • I Wish I Was Beside You
    1.3K 56 1

    هاى گايز :)) من هستى ام و داستان Don't Let Me Go... هم مال منه ؛) همونطور كه ميدونين اين پيج شريكى منو دوسمته كه ما فن فيكشن مينويسيم. منم امروز يه داستان كوتاه و غمناك براتون از زين نوشتم. اميدوارم خوشتون بياد ؛)

  • Mr.Malik (my angels series) Z.M
    37.6K 2.7K 34

    هیچ وقت فکر نمی کردم یه لجبازی کوچولو با یه غروره مسخره انقدر بهم صدمه بزنه

  • Shadow Of Love (persian.Zayn Malik)
    6.1K 656 19

    زندگی همیشه اون جوری که میخوای پیش نمیره ... و یه چیزایی اتفاق میوفته که مجبوری خودت رو با اون شرایط وفق بدی ... و گاهی وقتا عشق نمیزاه اینا بهت آسیب بزنه و درمان دردهات میشه... ...گاهی وقتا که نه ... همیشه ...

  • lover killer ( Z . M )
    23.5K 2.2K 43

    -کارشو تموم کن نمی تونم -چرا ؟ چون اسیر اون چشمای کریستالی شدم

    Completed  
  • over than love(L.H & Z.M)
    39.1K 4.2K 52

    زندگی پر از پستی و بلندی دختری که به سختی از ایران به آمریکا بورسیه میشه و تحت تاثیر روش زندگی مردم اونجا قرار میگیره و با ورود دو پسر هات به زندگیش هدف و آیندش از یادش میره و حالا اون درگیره...تصمیم سخته...دروغ سخته...دوراهی دردناکه... "فراتر از عشق" 1394/6/27

    Completed  
  • Pure Love [Z.M fanfiction]
    44.5K 4.9K 51

    یه دختر هفده ساله که وارد یه دبیرستان جدید میشه،"افراد جدید و اتفاقای عجیب غریب" اون زندگی آرومی داره و عشق هم به همین آسونی و بی پروایی وارد دنیای جذاب اون میشه... Zayn Malik Fanfiction Written by Iamnotshadi

    Completed  
  • labour(zayn malik)
    10.4K 1.6K 30

    عشقم من چیکار کردم که تنهام گذاشتی؟؟ گناهم چی بود؟؟ هیچ کدوم از این اتفاقات تقصیر تو نیست، تو بی گناهی،

  • Glassy Eyes
    9.5K 1.4K 30

    دنیای پیچیده ی من...آروم باش روزی میرسه که اون میاد و میمونه و اون روز، روزیه که میتونم بگم اون مال منه، فقط مال من.

  • I Will Be [Niall Horan]
    17.4K 2.6K 42

    _خستم! +خب استراحت کن! _نه،تو نمیفهمی...

    Completed  
  • numb life//B1
    21.7K 3.4K 55

    من دختری،با احساس و خندون و مهربان بودم ولی منو شکستن،از عزیزترینهام گرفته تا کسایی که حتی نمیشناختم. ولی میگن که فردا بهتر خواهد شد، یعنی فردایی هم وجود داره؟

    Completed  
  • The Reason [persian]
    292K 24.2K 97

    |H.S fanfiction| "كى فكرشو مى كرد و عشقمون كارساز باشه؟"

    Completed  
  • Drunk In "Love"
    11.3K 1.2K 23

    صبر کن ببینم مگه همه چیز یه بازی نبود پس چرا مست عشق شدم!

    Completed  
  • love ruined my life
    10K 947 27

    گاهی وقتا فکر میکنی عشق تنها چیزیه که بهش نیاز داری و با تمام توانت سعی میکنی تا زنده ای عشق رو با چشمای خودت ببینی و وقتی یه نفرو پیدا میکنی که فکر میکنی میتونی عشق رو باهاش تجربه کنی،با هر مشقتی که شده،اونو با چنگ و دندون نگه میداری اما دقیقا زمانی که فکر میکنی همه چیز داره خوب میشه «عشق زندگیت رو نابود میکنه.»

    Completed  
  • bad blood
    4.5K 329 6

    سلام من پارمیسم فن فیکم راجب یه دختر 19 ساله به نام تیلور که وارد دانشگاه میشه و.............

  • Just Begun(On Hold)
    3.6K 384 15

    وقتي يه برگه جلوت ميذارن كه باهاش ميتوني سرنوشتتو عوض كني ؛ امضا كردنش آسونه اما اگه يكي بياد كه بخواي به خاطرش از كاري كه زندگيتو نجات ميده دست بكشي چي؟ كسي كه هر لحظه كه كنارشي از بهشت بهتره ... كسي كه شيطان هاي درونتو از اعماق وجودت بيرون ميكشه و هر لبخندش لبخندت ميشه و هر ثانيه اش ، زندگيت...

    Mature
  • BAD END LOVE
    378 27 1

    همیشه قرار نیست یه زندگی خوب باشه مثه زندگی من و هری... قرار نیست همیشه شاد باشی... قرار نیست همیشه بخندی... قرار نیست توی بهترین شرایط ممکن زندگی کنی... ولی همیشه یه چیزو باید بدونی... باید قدر شناس باشی... تا مثه من نشی...

    Completed  
  • Forever (Persian)
    8.4K 729 10

    «متاسفم و...خدافظ.» لویی گفت و چشمش رو بست تا اشکش روی گونش بریزه. «خدافظ لویی.» «تا ابد نگهش میداری؟» اون ازم پرسید «تا ابد» اون لبخند ضعیفی زد و توی خیابون محو شد. تا ابد

    Completed  
  • Sin (persian translation)
    363K 51.5K 58

    گى بودن گناهه. تتو كردن گناهه. سكس داشتن قبل از ازدواج گناهه. بودن با لويى گناهه، هرى اينو ميدونه. اون ميدونه بودن با اون مرد مخالف هر چيزيه كه اون باور داره. اما حتى اگر اون مذهبيه ولی هنوزم كنجكاوه. *** *this book is translate by page and its not allowed to copy*

    Completed  
  • Competitor
    1.6K 144 7

    اون یه دزده.... اون همه چیه منو میدزده.... حتی عشقمو.... ولی اون خواهرمه.... نمیدونم باید از کدوم بگذرم.... عشقم یا خواهرم؟؟