TWO WORLDS (Persian Translation)|Larry Stylinson|Mpreg
دو دنيا متفاوت كه هري و لويي يكيش ميكنن...
Brooklyn Moore has a crush on Louis Tomlinson but he doesn't even know that she exists. Surprisingly, she takes up courage and expresses her feelings toward him in a love letter. Instead of rejecting her kindly, Louis being the jerk he is, reveals love letter in front of the whole school with the intentions of humilia...
√متن و ترجمه آهنگ ها √ترجمه های معتبر √آهنگهای تاپ(بِست و نیو) √ادد تو یور لایبریری پلیز 🔽ترجمه های درخواستیتونو کامنت بذارین .
لويى و هرى هر دوتاشون تو مدرسشون معروف بودن و اين باعث ميشد كه اونا از هم بدشون بياد ولى همه چيز با يه بازى ساده ى شجاعت يا حقيقت برعكس ميشه،شايد اين بازى باعث بشه اونا به هم نزذيك بشن يا شايد هم برعكس. "شجاعت يا حقيقت استايلز؟"همه چيز با اين جمله ى ساده شروع ميشه.
تو میخوای چی رو نقاشی کنی؟" "تو رو" "original story by @boytoys" "cover story by @HarrietStylse
هری یه پسر خوب و درس خونه و خیلی به خونواده اش اهمیت میده ولی همه ی اینا وقتی عوض میشه که خانواده اش اونو به یه مدرسه جدید میفرستن و هری توسط یه پسر بد از شر یه دعوای بزرگ خلاص میشه ولی نمیدونه که این تازه شروع یه دعوای بزرگتره *-*آویسا
ه...هری ...تو مطمئنی ؟_ _اره توماس ...مطمئن باش خونه لویی قراره برامون بهترین جای دنیا باشه ... _ ولی ...صلا می دونه که داریم میریم اونجا ؟ هری نخودی خندید و گفت : _ نه ... این یه سورپرایزه . _ قبولمون میکنه هری ؟ _ البته که قبولمون میکنه ...اون عاشق منه ...ما عاشق همیم ... _ولی ما الان هیچ پولی نداریم...
در لندن هتلی وجود داره که زنها و مردهای زیبا مثل پرنده های تو قفس،ازشون نگه داری میشه و زندانی ها ی اون مکان ملزمن عمیق ترین و تاریک ترین خواسته های شما رو براورده کنن.......
***تو کل زندگیش پوچ بوده،بی معنی بوده،یه عوضی بوده! اگه بخواد حساب کنه با چند تا دختر خوابیده و بدبختشون کرده،حساب از دستش در میره! حالش از رابطه با دخترا بهم میخوره ولی دیگه عادت کرده هرشب با یکی بخوابه! پدرش یه سرمایه دار خیلی بزرگه که میخواد پسر 20 سالشو یه کم عاقل کنه!چجوری؟به عنوان نماینده ی خودش تو یه بیمارستان...
-اين پسر دپرسه كيه ؟ -اوه. اون هريه. اون دپرس نيست فقط يكم ساكته . -خيلى عجيب به نظر مياد ... همه چيز تغيير كرد وقتى يه روز لويى تصميم گرفت تا از مدرسه اى كه دوست دخترش ، النور، توى اون كار ميكرد ديدن كنه .. به غير از همه ى اون چيزايى كه ميتونست براى لويى جالب باشه ، يه پسر اروم و ساكت نظرش و جلب كرد ... پسرى كه اسم...
یه دنیای دیگه که توش هری برای افراد پولدار و معروف حیوون نگه داری میکنه و لویی پولدار و معروفه. ترجمه ی این http://archiveofourown.org/works/997974
"ددی ...همون *پت نیمِ جنسی نیست؟" "اگه تو بخوای میتونه باشه"
آدم باید برای به دست اووردن عشقش تلاش کنه وبجنگه و من تا قسمتی از زندگیم اینو درک نکردم ولی اون چشمای زمردی باعث شدن تا براشون بجنگم بااین که میدونستم اون چشما به کس دیگه ای نگاه میکنه
He was like a moon part of him was always hidden. اون شبیه ماه بود قسمتی از اون همیشه مخفی بود.
فكر كن يه روز بيان به يه بچه يتيم بگن كه پدر و مادرت زنده بودن اما الان مردن و مسوليت ٣ تا بچه ي قد و نيم قد كه تا حالا نديدي رو بهت بسپرن. **************************** يه پسر ساده كه به زور پول براي خودش درميا ه حالا بايد خرج سه تا دختر دیگه رو هم بده .
لويي به عنوان يه توالت شور ميخواد پيشه هري كار كنه اما يه سري اتفاقاتي ميوفته كه اون از يه توالت شور به يه دوست پسر دوس داشتني تبديل ميشه !
صبر کن، چی؟! همین الان لوییس تاملینسون سلفیمو لایک کرد! این یه داستان متفاوت از لریه. و من واقعا از ترجمه کردنش لذت بردم. امیدوارم شما هم همون اندازه از خواندنش خوشتون بیاد.
نگاه های متفاوت به زندگیه که تورو میسازه شاد... قوی... ضعیف... ناراحت... وچی میتونه اونقدر قوی باشه که نگاهت به جهنم،به شکل بهشت باشه؟ شاید عشق... شاید نفرت...
زندگی کردن تو دنیا یعنی سختی کشیدن... یعنی واسه به دست آوردن چیزی که بهش علاقه داری باید تموم تلاشت و بکنی... باید واسش بجنگی؛ چون دنیا بهشت نیست!! عشق، یعنی علاقه ی شدید! و من برای به دست آوردن کسی که عاشقشم، در برابر دنیا می ایستم... . . . بالاترین رتبه(فن فیکشن های فارسی) : #1