I'm here L.H ( persian translation)
عشق؟ تصادف؟ اين دوتا كلمه فقط كلمه هستن اما كلي اتفاق پشتشون ميوفته!
عشق؟ تصادف؟ اين دوتا كلمه فقط كلمه هستن اما كلي اتفاق پشتشون ميوفته!
داستان عشق غم انگیز دختری غمگین و پسر مرده ای که باید با هم در میان دل شکستگی و راز ، قاتل اون رو پیدا کنن و بفهمن که شاید مرگ پایان نیست written by :@seasidestyles cover art by :@hotteas
اون (هري) عاشق يه دختر شد كه مي دونست در آخر بايد بذار اون بره. اون دختر عاشق يه نفر شد كه قابليت اينو داشت كه همه چيزو از اون بگيره.دوتا داستان عاشقانه بين دو نفر كه گم شده بودن در بي گناهي تا به اين فك كنن كه هردوشون سرنوشت بدي دارن.
"You're different Louis. I..it's something about you that makes me feel connected to you and I don't know. You seem like you need a friend and I would love to be that person." "I don't need anybody." "Everyone needs somebody." "Not me." "Yes, even you. If you won't let anybody in you'll stay stuck and never move on f...
لیریکس اهنگای وان دایرکشن با ترجمه ی فارسی
من نمیتونم حرکت کنم،ببینم،حرف بزنم یا بشنوم و اینجا تمام مدت خیلی تاریکه. اگر میدونستم انقد تنها میتونه باشه، ترجیح میدادم سوزونده بشم. .... . از هیولاها نترسید فقط دنبالشون بگردید.سمت چپتونو نگاه کنید،سمت راستتون،زیر تختتون،پشت کشوهاتون،توی کمدتون رو نگاه کنید ولی هیچ وقت بالا رو نگاه نکنید چون اون از دیده شدن متنفره...
❌Original Name: Hoping This Cold Blue Water Scrubs Me Clean And Spits Me Out Again❌ "بمون" هری با ناامیدی زمزمه کرد و لب هاش رو به شقیقه ی لویی چسبوند، طوری که انگار میتونه دردی که اونجا رشد میکرد رو تسکین بده. ولی اون نمیتونه درد رو متوقف کنه، و مهم نیست که چه قدر تلاش کنه... اون نمیتونه کاری کنه که لویی بمونه.
زین: "بهم تکست نده لیام،وات د فاک؟! [a.m 2:03] " لیام: "من هنوزم دوستت دارم،خیلی ناامیدم میکنه،ولی من کدوم خریم که به این نه بگم؟خواهش میکنم دوستم داشته باش!...[2:06 a.m] " Cover : @SweetSoog
در لندن هتلی وجود داره که زنها و مردهای زیبا مثل پرنده های تو قفس،ازشون نگه داری میشه و زندانی ها ی اون مکان ملزمن عمیق ترین و تاریک ترین خواسته های شما رو براورده کنن.......
نگاه های متفاوت به زندگیه که تورو میسازه شاد... قوی... ضعیف... ناراحت... وچی میتونه اونقدر قوی باشه که نگاهت به جهنم،به شکل بهشت باشه؟ شاید عشق... شاید نفرت...
این داستان شامل نوشته های جنسی، استفاده از الکل و خودآزاری میشه. اگر اذیت میشید، من خیلی جدی بهتون پیشنهاد میکنم که یه داستان دیگه بخونید. لویی تاملینسون همیشه باور داشت یا مجبور بود باور کنه که استریته. ولی وقتی که یه پسر چشم سبز به اسم هری استایلز شمارشو براش میزاره، هیچ نظری درمورد اینکه زندگیش چطوری تغییر میکنه ند...
لويي به عنوان يه توالت شور ميخواد پيشه هري كار كنه اما يه سري اتفاقاتي ميوفته كه اون از يه توالت شور به يه دوست پسر دوس داشتني تبديل ميشه !
"......تو لیاقت موندن تو وان دایرکشن رو نداری ، تو باید بمیری" cover by @HarrietStylse
"دلیلی که من اینجام تویی هری، من باید از تو مراقبت کنم و اهمیتی نداره که چه اتفاقی برام میفته. تو کسی هستی اما من نه. کسی اینجا به من نیازی نداره.این شغل منه که از تو مراقبت کنم" من، من بهت نیاز دارم، تو کسی هستی. من میخوام که تو کسی باشی نایل" " orginal story by @Onlythosewho cover by @HarrietStylse
"you're so small." as if to prove his point, louis squeezed harry tightly in his arms, and harry just scrunched up a little bit, snuggling his head impossibly farther into louis' chest. "my pretty paper doll." and when louis squeezed him again, placing a shaky, yet warm kiss on harry's cold forehead, harry felt his he...
گى بودن گناهه. تتو كردن گناهه. سكس داشتن قبل از ازدواج گناهه. بودن با لويى گناهه، هرى اينو ميدونه. اون ميدونه بودن با اون مرد مخالف هر چيزيه كه اون باور داره. اما حتى اگر اون مذهبيه ولی هنوزم كنجكاوه. *** *this book is translate by page and its not allowed to copy*