Selecionar tudo
  • Like Lambs Led
    19.8K 2.4K 28

    [ Former Wattpad Picks: Editor's Choice] [2019 ONC Ambassador Pick] [Open Novella Contest Longlist] [Completed] Moriah Hanlon is a new, biracial girl in Pachuck, Oklahoma trying to come to terms with her twin sister's death while also adjusting to her mom's psychotic episodes. When a foreign exchange student goes mis...

    Concluídas  
  • Daddy ~ h.s
    22.9K 120 9

    "Daddyyy..pleasee., fassterr." WARNING : 18++

  • Give Me Some Sugar, Daddy (Wattys 2017)
    8.9M 189K 60

    "Say my name," Harry said, his hands groping my butt and pushing me against the wall. "Say it." "H-Harry." I whined, and he abruptly pushed his pelvis against me, pinning me to the wall and pulling his head back to look at me. "That's not my name." He growled. His eyes were full of lust and his breathing was heavy on...

    Concluídas   Maduro
  • Half A Heart (Demi Lovato&Niall Horan/Diall)
    102K 6.8K 23

    Sorunları nedeniyle babasının üç ay önce rehaba yatırdığı Niall, pek konuşmayan, konuşunca da insanlara ters davranan bir kişiliğe sahiptir. Tek istediği rehabtan kurtulmak olsa da iyileşmek yerine daha da kötüleştiği için bu imkansızdır. Peki ya biri onu iyileştirmeyi başarırsa?

    Concluídas  
  • Black Virus | H.S ff
    6.9K 886 21

    هميشه تو فف ها ، پسره رئيس يه باند يا هر گروهي هست ، حالا چي ميشه اگه 180 درجه بچرخونيمش ؟! ~~~~~ ويروس سياه ؛ لقب دختريه كه چيزي براي از دست دادن نداره ... اما پادزهر اين ويروس كسي نيست جز ..?.. •••••• ولي يه سوال.... هميشه كه پادزهر ها نمي تونن ويروس ها رو بكشن ؟! ميتونن؟!؟ ~~~~ $ sexual content $

  • THE PACK (1d)
    45.3K 3.1K 54

    ما یه خانواده ی بزرگ و قوی هستیم و قراره بزرگتر و قوی تر شیم من این رو پیش بینی کردم

    Concluídas   Maduro
  • Boss [Persian translation]
    6.5K 251 6

    مالوری وایت یک دختر 20 ساله جوان، که تازه کالج رو تموم کرده و زندگی مستقل خودشو شروع کرده. کی میدونست که قراره انقدر سخت باشه؟ اون توی یک آپارتمان کوچک زندگی میکنه و فقط کمی از پولی که از پدر و مادرش گرفته بود براش باقی مونده، از وقتی که کالج رو تموم کرد شروع کرد به گشتن دنبال کار . وقتی که اون یه کار پیدا کرد، اون رئ...

  • Be Scared [Persian translation]
    12.1K 2.2K 11

    Highest ranking : #1 in horror استوری های کوتاه ترسناک شاید با شیپ های دوست داشتنی متاسفانه !

  • Daddy //HS (+18)
    80.6K 2.1K 19

    "اقای استایلز،این اشتباهه" "هییششش،تو منو دَدی صدا می کنی بیبی گِرل" [Sexual content]

    Maduro
  • Game
    10.9K 1.4K 17

    بازی با یازده نفر شروع میشه اما چند نفر زنده میمونن؟ ..... این فن فیک توی اینستاگرام گذاشته شده بود و حالا کاملش اینجا گذاشته شد

    Concluídas  
  • Pure Love [Z.M fanfiction]
    44.4K 4.9K 51

    یه دختر هفده ساله که وارد یه دبیرستان جدید میشه،"افراد جدید و اتفاقای عجیب غریب" اون زندگی آرومی داره و عشق هم به همین آسونی و بی پروایی وارد دنیای جذاب اون میشه... Zayn Malik Fanfiction Written by Iamnotshadi

    Concluídas  
  • {PUNISH} H.S
    79K 6.3K 46

    میبوسمت و اسلحه ارو رو سرت نشونه میگیرم من رو میکشی و نوازشم میکنی بهم لبخند میزنیم و از هم متنفریم سکس میکنیم و شمع روشن میکنیم نفرین میکنیم و دعا میخونیم امروز هستی و فردا نه فردا دشمن من هستی و امروز جونت رو برام میذاری امروز من و توییم علیه دنیا فردا من علیه توام مقابل دنیا میبازم و برنده میشی هردوی مارو به دار...

  • Roommates(Persian Translation)
    105K 10.2K 29

    چیکار می کنی اگه هم اتاقیت کسی باشه که بیشتر ازهمه ازش بدت میاد؟امی الان داره زندگی می کنه با دشمنش ،کسی که قلب اونو شکسته و اون ازش بدش میاد اون کسی نیست جز هری استایلز .

    Concluídas  
  • Slave [ Zayn Malik ]
    6.7K 588 7

    من شگفت زده شدم وقتي اين زيبايي رو تو وجود همچين شيطاني ديدم.

  • let me in
    110 15 2

    خب مرسی که این ف.ف رو واسه خوندن انتخاب کردین:) ژانر ف.ف ترسناکه و راجع به دختری به اسم ملیسا که ۱۷ سالشه و زینه ملیسا با عوض شدن خونش به کالجی میره که همه چیش عجیبه حتی آدماش و از همه بدتر و عوضی تر هم اتاقیش زین مالیکه پسر هات عوضی و دخترکش کالج

  • Fear
    17.3K 1.2K 8

    الکساندرا بلک، دختری که بخاطر حمله ی خون آشام ها سرزمینش نابود شده، توسط پرنس سیاه، زین مالیک، به بردگی گرفته میشه و مجبوره که تمام نیاز های پرنس رو برطرف کنه...که یکی از این نیاز ها خونه و...قلبش. پ.ن:این داستان دوممه دوستان:) خیلی عالیه و کاملا متفاوته.بهتون قول میدم که عاشقش میشید.فقط بهش یک فرصت بدید ^-^ پ.ن2: شرم...

  • Loveland (COMPLETED)
    184K 17.2K 82

    زمانی که والدین پرنسس الیزابت در جنگ کشته میشن ، اونو به عنوان غنیمت می برن پیش پادشاه (فن فیکشن هری استایلز)

    Concluídas   Maduro
  • This is love(H.S)
    36.1K 3.9K 31

    چی میشه عاشق شی درحالی که چهره ی عشقت رو ندیدی؟ (شامل بعضی از صحنه های جنسی اگر با این جور جیزا مشکل دارید فف و کنار بزارید)

  • afraid( Persian Translation)
    20.8K 2.4K 21

    " بهت اطمینان میکنم " اما وقتی که کلمات از دهنم خارج شدن پشیمون شدم. داستان توسط خودمون ترجمه شده و کپی ممنوعه بخونیدش خیلی داستانه عالیه ;) [رتبه 21 در فنفیک های واتپد]

  • Complicated[H.S][EDITING]
    118K 8.2K 50

    :همونطور كه تو تاريكي نشسته بود ،پك عميقي به سيگارش زد و بي مقدمه گفت ‎تو شبيه برفي - ‎خوشگل و سرد

  • Missing
    12K 1.7K 28

    پنج تا پسره هیفده ساله که بعد از دست دادن پدر مادرشون تصمیم به زندگی با هم گرفتن و میخوان زندگی عادی خودشون رو داشته باشن اما زندگی هیچ وقت عادی نمی مونه زندگی اونها وقتی تغییر میکنه که توی یکی از روزهای پاییزی در خونشون به صدا در میاد پشت در.........

    Concluídas  
  • پسر خاله لویی
    4K 277 10

    سلام. من جیلیان لی مستر (Leemaster ) ،متاسفانه یک پسرخاله دارم.یک پسر دست و پاچلفتی خنگ وصدالبته بچه ننه... نمیدانم من چه گناهی کرده ام که اولا خانه شان دیواربه دیوار ماست.دوما ،هم کلاسی هستیم و هرروز قیافه مسخره اش را می بینم. لعنتی .. ازاین بدتر هم می شود؟ ○_○

  • کریستینا
    186K 16.9K 105

    کریستینا(جلد دوم رمان: queen of my heart) چشم وا کردم و دیدم که خدایم "تو شدی" دفتر پر غزل خاطره هایم "تو شدی" درسرم نیست بجز حال و هوای تو و عشق شادم از اینکه همه حال و هوایم"تو شدی" گاهی عشق خیلی ساده در میزنه..خیلی ساده... فقط کافیه درو باز کنی.

    Concluídas   Maduro
  • Barbie Girl [H.S]
    111K 9.1K 41

    [Completed] داستان درمورد یه دختر ۱۷ ساله به اسم کلویی هست که بعد از روبرو شدن با یکی از پسرای مدرسه و وابسته شدن بهش زندگیش به خطر میوفته و...

    Concluídas  
  • sorcery school
    65.9K 7K 40

    شارلوتا مککنزی دختریه که ساله چهارمشو توی مدرسه ی جادوگریه هاگوارتز میگذرونه. دختری که تنهاست،هیچ دوستی نداره و دختره محبوبی نیست.............! اما یک ساله جدید چیزای جدیدی همراهه خودش میاره که کنار اومدن باهاشون اصلا آسون نیست اتفاقات جدید،مشکلاته جدید،آدم های قدیمی با رفتار های جدید!!! همه ی این چیزای جدید یه ماجرای...

  • Queen of my heart👑
    446K 34.2K 103

    گاهی برای ملکه بودن باید لشکر کشی کرد،باید جنگید،باید فتح کرد... و گاهی برای ملکه شدن کافیست؛قلب یک مرد را از آن خود کنی..آنوقت تو ملکه خواهی بود ملکه قلب او. گاهی تصاحب قلب یک مرد انقدر سخت است که حکم جنگ دارد وباید مرزها را برای فتحش در نوردید. دوشیزه مری اینبار باید بجنگه..بجنگه تا فتح کنه..شاید قلب یک مرد رو و...

    Concluídas  
  • Hidden( translated to persian )
    404K 37.4K 96

    He was like a moon part of him was always hidden. اون شبیه ماه بود قسمتی از اون همیشه مخفی بود.

    Concluídas