Select All
  • افسونگر
    251K 21K 127

    بسی گفتند: دل از عشق برگیر که نیرنگ است و افسون است و جادوست! ولی ما دل به او بستیم و دیدیم،که این زهر است اما نوشداروست...

    Completed   Mature
  • Half-Blood
    117K 29.4K 162

    «دورگه» پایبند اقوام و اماکن نشو. انسان باش. بدون مرز! A Louis Tomlinson Fanfiction highest ranking: #4 in fanfiction

    Completed  
  • Dead Awake (H.S AU)
    55.9K 4.6K 31

    [+18] من همیشه تنها بودم یه دختر یتیم که یه غریبه بزرگش کرد یه غریبه که زود رفت و بعد من موندم و خرابه ها ، من موندم و تاریکی ، من موندم و درد... میخواستم زنده بمونم پس باید یه کاری میکردم من تبدیل به کسی شدم که ازش متنفر بودم شدم اون سایه ای که بدون نور زنده میمونه.. من احساساتمو گم کردم ولی این زیاد طول نکشید من م...

  • Blood Bank [L.S]
    16.3K 2.4K 16

    دنيايى كه خون آشام ها در اون حكومت ميكنند به بانك خون خوش اومديد ، پر از خون هاى تازه و درجه يك ! وان (one) يك بانكدار سخت كوشه كه تحت تاثير فرومن خون آشام ها قرار نميگيره يك روز ، ارباب هرى ، پسر ارباب درد براى بازرسى بانك مياد درحين گذارشى كه وان داشت به ارباب ميداد ، ارباب ؛ تمام مدت به اون زل زده بود و بعد ... او...

  • Loveland (COMPLETED)
    184K 17.3K 82

    زمانی که والدین پرنسس الیزابت در جنگ کشته میشن ، اونو به عنوان غنیمت می برن پیش پادشاه (فن فیکشن هری استایلز)

    Completed   Mature
  • Dominant
    150K 8.7K 55

    به قراردادی که رو به روش بود نگاه کرد و فقط به یک چیز فکر میکرد، فقط میخواست با اون باشه و مهم نیست که عواقبش چی باشه "امضاش میکنم" اخطار: این کتاب شامل روابط جنسی، فحاشی و روابط بی دی اس ام میباشد. ❌داستان خصوصيه ، قبل از خوندن پيج رو فالو كنيد❌ (Harry Styles AU) [Persian Translation] All Rights Reserved ©z...

    Mature
  • Force And Hate(L.S/BDSM)
    664K 52.6K 87

    هری لبای خشکش رو از هم باز کرد ولی صدایی ازشون خارج نشد.لویی گفت من یه قرارداد نوشتم تو اونو امضا میکنی و بعد منم اجازه میدم بهت غذا بدن و بعدشم میتونی بخوابی.نظرت چیه فرفری؟ هری دندوناش رو از خشم روی هم فشار داد.

    Completed   Mature
  • (شاهزاده دزد دریایی (لویی تاملینسون
    129K 14.7K 69

    لیلین شِی، وارث تاج و تخت انگلستان در کشتی درحال مسافرت به فرانسه بود که کشتی اش توسط لویی تاملینسون، بدنام ترین دزد دریایی معروف به شاهزاده ی هفت دریا مورد حمله قرار گرفت. در ضمن داستان مطالب بالای 18 سال داره...با اطلاع بخونید لطفا اگه خوشتون اومد داستانو به دوستاتونم معرفی کنید تا همینجا بخونن...ممنون

    Completed  
  • Sniper | Complete
    76.7K 6.6K 60

    [ C O M P L E T E D ] مورین؛ دختری جنگنده، جنگجویی در مبارزه با زندگی... دختری که بعد از همه ی دردهای زندگیش تو روی اون لبخند میزنه و میگه: "فقط همین؟ دیگه چی تو چنته داری؟!" هری؛ پسر مغرور و مهربونی که مورین انتقام زندگی رو ازش میگیره و هری... "ميدونی چيه هری؟!؟ تو فق...

    Completed   Mature
  • Boss | Complete
    119K 8.7K 22

    [ C O M P L E T E D ] مالوری وایت یک دختر 20 ساله جوان، که تازه کالج رو تموم کرده و زندگی مستقل خودشو شروع کرده. کی میدونست که قراره انقدر سخت باشه؟ اون توی یک آپارتمان کوچک زندگی میکنه و فقط کمی از پولی که از پدر و مادرش گرفته بود براش باقی مونده، از وقتی که کالج رو تموم کرد دنبال کار گشت. وقتی که اون یه کار پیدا ک...

    Completed  
  • جادوي عشق
    87.4K 9.8K 60

    بوسه‌هایت مرگ را به تأخیر می‌اندازند. مرا ببوس!

    Completed  
  • Mysterious
    67.6K 7.1K 84

    جای بعضی زخم ها هیچوقت خوب نمیشن..حتی با گذر زمان... اگه هم خوب بشن هیچوقت فراموش نمیشن... اما..! -باید فراموش کرد تا بتونی زندگی کنی- Vampire story Harry styles #1vampire

    Completed  
  • Defining Love (GirlxGirl) (P.T)
    1.2K 105 1

    آندی تصمیم گرفت زندگی هترو سکشوالی داشته باشه بعد از اینکه 17 سال پیش دوتا مادرهاش از هم جدا شدند . اما آیا اندی میتونه رو سر حرفش بمونه وقتی یک مدل و بازیگر جذاب اعتراف میکنه که بهش علاقه داره؟ ---------------------------

  • Hidden( translated to persian )
    405K 37.5K 96

    He was like a moon part of him was always hidden. اون شبیه ماه بود قسمتی از اون همیشه مخفی بود.

    Completed