Select All
  • Zayn's real Dream
    4.8K 194 12

    معرفي كتابهاي بي نظيري و غير كليشه اي زين كه هيچوقت اونجوري كه بايد خانده نشد و طرفداراش خيلي محدود و كمن و شايد با وجوود شما بتونيم به نويسنده هاشون انگيزه بديم اگه ماهم از خاننده هامون انتظار انگيزه داريم اين جانب نويسنده هايي كه از زين مينويسن را خيلي دوس *-*

  • the moon[L.S]
    44.9K 6.3K 40

    گاهی اوقات بعضی ها فقط متولد میشن تا میزبان تاریکی محض باشن... میزبان شیطان... زندگی... اون به هیچ وجه چیزی که توی قصه‌ی پری ها تعریف میشه نیست... زندگی واقعی اینجاست... بین هرم سرد نفس هاش... بین این بازوهایه امن و بی احساس... بین این لب هایه سردو شیطانی... بین تاریکی ای که خنجر انعکاسش با بیرحمی در قلب همه فرو میره...

  • Frinds or fights
    3.1K 310 30

    اين سخته توسط يه مشت پسر پولدار رد و بدل شي وقتي پاك و ساده...

  • Completed books !
    438K 19.5K 157

    خيليا تا وقتي فن فيك كامل نشه نميخوننش نميدونم اين چقدر به دردتون ميخوره اينجا پيج و اسم فن فيك های لری كه پابليش شدن رو ميگيم 🌟⚠️🌟: خب اینجا خیلی از فن فیکشن هارو گذاشتم که برای سه چهار سال پیش ان! طبیعیه خیلی ازینا پاک شده باشن یا آیدی هاشون رو عوض کرده باشن. به هرحال پیداشون نمیکنید ؛ پیشنهادم اینه که از آخرین...

  • I Lost You (Harry Styles)
    60.1K 6.6K 74

    شب از جایی شروع میشه... که تو... چشمات و میبندی! By:@FreakBita

  • Till Sunrise
    1.1K 35 2

    يكى از جذاب ترين پسرايى بود كه ديده بودم. به اينكه دخترارو بعد از كشوندن توى تخت ول ميكنه معروف بود، ولى با اين حال دخترا بازم خودشونو به پاش مينداختن. و من به خودم قول داده بودم از اون و آدماى مثل اون دورى كنم..

  • Half-Blood
    117K 29.4K 162

    «دورگه» پایبند اقوام و اماکن نشو. انسان باش. بدون مرز! A Louis Tomlinson Fanfiction highest ranking: #4 in fanfiction

    Completed  
  • Dead Awake (H.S AU)
    56K 4.6K 31

    [+18] من همیشه تنها بودم یه دختر یتیم که یه غریبه بزرگش کرد یه غریبه که زود رفت و بعد من موندم و خرابه ها ، من موندم و تاریکی ، من موندم و درد... میخواستم زنده بمونم پس باید یه کاری میکردم من تبدیل به کسی شدم که ازش متنفر بودم شدم اون سایه ای که بدون نور زنده میمونه.. من احساساتمو گم کردم ولی این زیاد طول نکشید من م...

  • Slave [ Zayn Malik ]
    6.7K 588 7

    من شگفت زده شدم وقتي اين زيبايي رو تو وجود همچين شيطاني ديدم.

  • I'M YOURS [harry styles]
    76.9K 6.4K 59

    -چى اذيتت ميكنه؟ -گذشته!!! -انقد تو گذشته نمون اميلي!!! اون ديگه تموم شده!!!

  • Haunted (H.S Persian Teranslatoin)
    17.1K 2.2K 38

    ~وقتی که اون مرد، اونو بگیر و به قطعاتی اندازه ستاره ببر. اون صورتی از بهشت خواهد ساخت که کل عالم عاشق شب خواهند شد و دیگر کسی خورشید شعله ور را نخواهد پرستید.~ _ویلیام شکسپیر ۱۹ ژوئن سال ۱۹۲۴ رو زناگواری برای دهکده ی کوچکی که در چند مایلی لندن قرار داشت بود. یکی از خانواده های محلی ، خانواده استایلز، به‌طرز وحشیانه ا...

  • Monarchy (h.s Persian Translate)
    2.5K 333 8

    جهان در حال حاضر تغییر کرده و توسط چهار سلطنت متفاوت حکومت ميشه. هري استایلز پادشاه سرنتیل چشم های فریبنده ی سبزو موهای تیره رنگ آشفته ای داشت. شعارش: عشق هیچ قدرتی نداره و خشم از قدرت مطلق برخوردار است. ملودی، خیلی زود قراره ملکه النیا بشه، نفیس ترین خانمی که تا حالا دیدین؛ شجاع، تزلزل ناپذیر و نیازهای همه مردم سلطنت...

  • The Bullets (Harry styles)
    52.6K 3.2K 34

    -از دوست داشتن من دست بکش من بهت اسیب میزنم -میخوام ولی نمیتونم... وابسته بودن بدترین بیماری هست که یک فرد میتونه مبتلا شه:) Harry styles fanfiction by sky girl

  • Loveland (COMPLETED)
    184K 17.3K 82

    زمانی که والدین پرنسس الیزابت در جنگ کشته میشن ، اونو به عنوان غنیمت می برن پیش پادشاه (فن فیکشن هری استایلز)

    Completed   Mature
  • Complicated[H.S][EDITING]
    118K 8.2K 50

    :همونطور كه تو تاريكي نشسته بود ،پك عميقي به سيگارش زد و بي مقدمه گفت ‎تو شبيه برفي - ‎خوشگل و سرد

  • Upstairs
    114K 15.1K 50

    «طبقه‌ی بالا» من تنهای تنها بودم! یادم نبود چند وقته... سال‌ها... خاطرات کم‌کم پاک شدن. حتی اسمم رو به سختی به یاد می‌آرم. شب و روزها می‌گذرن. یادم نیست به چه گناهی این جا حبس شدم. هیچی یادم نیست... تنهایی، تنهایی، تنهایی... ...و بعد، یه روز در صدایی کرد و من به جای صورت روانپزشک، چهره‌ی یه دختر جوان رو توی چارچوب در...

    Completed  
  • different worlds
    174K 8.5K 41

    _ما خیلی شبیه به همیم ... ولی یکم که دقت کنی میبینی ما متفاوت ترین ادمایه رویه زمین هستیم دوتا ادم با دوتا دنیای متفاوت!

    Completed  
  • sorcery school
    65.9K 7K 40

    شارلوتا مککنزی دختریه که ساله چهارمشو توی مدرسه ی جادوگریه هاگوارتز میگذرونه. دختری که تنهاست،هیچ دوستی نداره و دختره محبوبی نیست.............! اما یک ساله جدید چیزای جدیدی همراهه خودش میاره که کنار اومدن باهاشون اصلا آسون نیست اتفاقات جدید،مشکلاته جدید،آدم های قدیمی با رفتار های جدید!!! همه ی این چیزای جدید یه ماجرای...

  • i am NORMAL
    6.6K 514 10

    با ادمايى كه دورم وجود دارن فك نكنم بتونم تا اخرش همينى كه هستم بمونم...

  • Blue
    7.2K 887 32

    خلاصه داستان: عجیب ترین موجود زندگیم بود... و هست... و خواهد بود...

    Completed  
  • Climb
    5.6K 870 35

    كارا ميدونه كه قراره نويسنده ي بزرگي بشه همچنين ميدونه كه خودشو عشق بچگيش هري استايلز باهم از پس موانع بر ميان.اما وقتي هري براي رسيدن ب هدفش كارا رو تنها گذاشت،دنياي كارا از هم پاشيد،رفتن هري باعث شد كارا راضي به ازدواج با مردي شود كه عاشقش نيست.......درون كارا در جست جوي چيزيه.آيا كارا قله هاي "صعود"رو طي...

    Completed   Mature
  • SerVanT (+18)
    111K 5.8K 35

    هیجانی ، عاشقانه و درتی +18 "همه چیز بایه تصادف شروع میشه که اول خیلی تلخ به نظر میومد !" داستانه یه دختره فقیره که یه روز توی خیابون با یه ماشین تصادف میکنه و از اونجایی که توانایی مالی برای پرداخت خسارت ماشین طرف مقابل رو نداره قبول میکنه هرچیزی که صاحب ماشین گفت رو قبول کنه.. و وقتی صاحب ماشین،یا همون لیام پین ازش...

  • vampire of UK (L.S)
    46.3K 6.3K 86

    کی میدونه ؟؟؟ ... فاصله بی تفاوت بودن تا وابستگی و دوست داشتن فقط یه خط باریکه ... اونا وابسته شدن ... همدیگرو دوست داشتن ... انسان و خون اشام ..... قانون مرگ رو نادیده گرفتن ... بهش اهمیتی ندادن ... اهمیتی ندادن به چیزی که بین عشقشون فاصله مینداخت ... انجامش دادن ... حالا اونا عاشق بودن ... خون اشام در برابر خو...

    Mature
  • Violet Love
    7.2K 377 19

    کی گفته کسی که بدبخته،همیشه بدبخته؟ اتفاقات تازه و عجیب همیشه زندگیتون رو دگرگون میکنن،درست همونجایی که انتظارش رو نداری! دختر قصه ما با مردی با دنیای متفاوت بهم میرسن.و این شروعی میشه برای تغییر زندگی هر دونفر...

  • Soloist (My Angles series) L.T
    1.8K 193 4

    من که میدونم برای کسی ارزشی ندارم ...می فهمم که کسی منو نمی خواد اما شنیدن این حقیقت ازکسی که دوسش دارم اونم هر روز...خیلی دردناک تره. اون درک نمیکنه حرفهایی که برای اون فقط شوخی و خنده میزنه، چطوری آروم آروم داره منو می کشه.

  • Hex [h.s]
    3.3M 136K 84

    "To break the curse is to kill the one who casted it upon you." Book #1 Trailer is made by: @BoundToLove Highest rank: #51 in Fanfiction

    Completed  
  • You And I ◦ZIAM◦completed
    184K 15.7K 59

    |همه احساس من توی تو خلاصه میشه و منم احساسمو زندگی میکنم|

    Completed