I'm A Demon
این یه داستان نیست. این شاید...واقعی ترین سرگذشتی باشه که تابه حال نوشته شده!
_اگه برای رفتنت بعدش فعل برگشتن باشه... محبت از بین میره خاطرات تداعی میشن و آدم شکسته میشه...
سلام به پاترهد ها تو این کتاب شما خواهید دید: 1# فکت ها 2# اشتباهات فیلم 3# صحنه های حذف شده/پشت صحنه 4# جوک 5# نقد ها، جمله های متفاوت که عوض شدن، چیزای هری پاتریه دیگه و اگه شما تا بحال هری پاتر رو ندیدید، هیچوقت معنی واقعی عشق یا دوستی رو متوجه نمیشید.. Original Book by: @TinaX2
[Completed] 《او یک خاطرهی سیاه بود...》 رنگها قسمت دوم : سیاه و کبود اون پیرهن مشکیش رو برام گذاشت و پیرهن آبیم رو با خودش برد و حالا من موندم و سیاهیها و کبودیهام... Thanks for Perfect cover: @IWONTBETHEONE
[Completed and Edited] 《او یک تمایز آبی بود...》 اون آبی بود ، من مشکی چه بد که ترکیب این دو رنگ چیز جدیدی خلق نمیکنه! Highest Rank #1 سومین نوشته Thanks for Perfect cover : @IWONTBETHEONE
Highest ranking : #1 in fanfiction -خدای من... تو بلدی خفه شی? -باور کن نه!
The Bad Boy and The Tomboy is now published as a Wattpad Book! As a Wattpad reader, you can access both the Original Edition and Books Edition upon purchase. Nicknames, a love of soccer, and school rumors are all the bad boy and the tomboy have in common. But if they give each other a chance, will they find something...
He just wants her booty, but she'll end up stealing his heart. ***** After pirates kidnap seventeen-year-old Ana in a case of mistaken identity, the orphaned housemaid prepares for the worst. Instead, between a shipwreck, mutiny, and her growing fee...
|| It's Greener When You're Here || Book One نايل هوران صاحب يه بار در انتهای خيابان هادسونه و به طرز وحشتناكی عاشق كتاب خوندنه. تو يکی از روزها يه پسر جوون با يک کارت شناسایی جعلی و يک ژاكت چرمی قهوه ای وارد بار ميشه و دست نايل كتابيو ميبينه كه نويسندش رو ميشناسه. نايل نمیدونه که این پسر چی میخواد، ولی پيشه خودش ميگه...
ما الان دوساله که با همیم ولی هنوز حتی همدیگرم نبوسیدیم .......
"اون کیه؟" "نایل ،یا یه همچین چیزی،اون عجیب غریبه" "عجیب؟" "اره ،اون حرف نمیزنه"
"دلیلی که من اینجام تویی هری، من باید از تو مراقبت کنم و اهمیتی نداره که چه اتفاقی برام میفته. تو کسی هستی اما من نه. کسی اینجا به من نیازی نداره.این شغل منه که از تو مراقبت کنم" من، من بهت نیاز دارم، تو کسی هستی. من میخوام که تو کسی باشی نایل" " orginal story by @Onlythosewho cover by @HarrietStylse
خاطره به کنار... حتی اسمم را هم فراموش کردی! همین روزهاست که یکی از عاشقانه هایم را برای کسی بفرستی و بگویی : ببین این متن چقدر شبیه ما دوتاست...
What happens at camp stays at camp. // est. July 26th, 2014 - #1 in fanfiction [cover by lex]
"این همون شکلیه که میخوای تموم عمرت رو زندگی کنی؟" با حرص پرسیدم و حس می کنم با ابرو های توهم رفته خیلی احمقانه به نظر میرسم. لبخند بزرگی میزنه و دست هام رو توی دست هاش قفل می کنه. "البته که نه..البته" Highest Ranking : #1 in Teen Fiction (persian)
" بهت اطمینان میکنم " اما وقتی که کلمات از دهنم خارج شدن پشیمون شدم. داستان توسط خودمون ترجمه شده و کپی ممنوعه بخونیدش خیلی داستانه عالیه ;) [رتبه 21 در فنفیک های واتپد]
دستشون و از دهنت مى برن پايين و پايين تر و وقتى به قلبت رسيدن دم گوشت آواز سوگواريت و مى خونن.وقتى لا به لاى زمان گمشدى واقعا چى كار مى كنى تا دقيقه ها رو سريع طى كنى و به حال برسى؟
narry storan persian fan fiction writed by:@ff_1d_iran *KIANA* ALL THE LOVE support story plz narry girls and narry shippers HELP me
رزا دختری تنهاست که یک زندگی ساده داره اما همه چیز عوض میشه وقتی یه موجود خبیث وارد زندگیش میشه آیا اون واقعا یه روحه؟
گاهی حس میکنم توی جمجمه ام خالیه. بس که افکاربار بار ها توی سرم میپیچن و عذابم میدن.
تا وقتی که بین رنگها غرق نشدی نمیتونی شرارت سفید رو ببینی... یا مظلومیت سیاه رو... آشوب آبی... و آرامش قرمز رو...
She's always been the shy girl that no one notices, but once she catches Harry's attention will things ever be the same again?
يه وقتايي هست كه خوابي ولي همه چيز ارو ميشنوي و گاهي اوقات ميبيني، بعضي وقتا دوس داري بلند بشي و جوابشونو بدي اما زمان هايي هست كه دوس داري خودتو به نشنيدن بزني،دوس داري به اون صداها بي توجهي كني و براي هميشه چشم هاتو ببندي.دوس نداري بيدار بشي٠