Select All
  • ˚HIM [ZIAM']
    11.1K 1.5K 17

    ❞ عجیب بود ، عجیب..شاید مثل چشمهاش.. ❞ •Ziam Ficthion, •Start 12 º 5 º 1397⚚

  • difficult rules[complete]
    77.9K 9K 69

    همه چیز عوض شد زندگیم اخلاقم خودم زندگیت اخلاقت خودت

    Completed  
  • love beyond the galaxy
    20.5K 1.6K 12

    larry+ziam مسئولیت کسب این افتخار بر دوش شماست... علم،کشور و دنیا به شما مدیونند. و این وظیفه شماست... کره ی زمین و هر چیزی که دوستش دارید رو ترک کنید.

  • Room [Ziam](Mpreg)
    22.6K 3.2K 20

    زین مالیک!پسری که خودشو تو اتاق تاریک حبس کرد تا دوباره روی کسی که مقصر زندگی سیاهش بوده رو‌ نبینه! اما حالا اون برگشته...برگشته تا کارایی که قبلا نکرده رو انجام بده و بتونه زین مالیک رو!عشق ابدیش رو دوباره بدست بیاره! و این لیام پینه که چیزایی رو میفهمه که شاید زندگیشونو عوض کنه! همه چی سریع اتفاق میوفتاد و اونا هر ل...

  • light it up and fall in love •|ziam|• COMPLETED
    388K 44.2K 84

    Highest ranking : #1 in fanfiction +بیا نور ها رو روشن کن اینجا خیلی تاریکه -نترس بپر +تاریکه -نترس نورت میشم بپر +بپرم اونجایی تا منو بگیری? -درست همینجام همیشه

    Completed  
  • The night's black wolf
    350 33 2

    توي داستان ما جايي براي عشق نبود همه چيز توي پول خلاصه ميشد اما ليام و نايل اون دوتا لعنتي قواعد بازي و بهم زدن

  • Me after you .narry.
    665 70 20

    - عشق؟ چیزیه که خیلی عجیبه! و این اسمی بود که نایل روی هری میذاشت! اون نیازش داشت. برای همیشه کنار خودش... برگرد هری، اون بعد از تو... -Horan

    Mature
  • Driven from heaven
    5.4K 711 8

    نایل ابدا از ازدواج دوباره ی مادرش خوشحال نیست چه برسه به اینکه مجبوره هر چی برادرای جدیدش میگنو گوش کنه -من من واقعا نمی تونم -چراعزیزم؟ -چون ...تو برادرمی نایل تیکه ی آخرو با بغض گفت وبعد از اون صدای خنده ی هری فضا رو پر کرد......

  • Behind the mask(ziam AU)
    76.2K 13.7K 35

    وقتی که اون ماسکش رو برداشت اتفاقات زیادی افتاد. اما تنها چیزی که لیام میتونست ببینه چشمای عسلی اون بود و از همون موقع همه چیز عوض می‌شد. لیام مطمئن بود زندگیش قراره عوض بشه.

    Completed   Mature
  • You Are Mine |narry|
    20.4K 2.1K 48

    ─"Highest Ranking : #1 in NarryStoran #4 in narry ازت متنفرم... ازت متنفرم که هنوزم دوست دارم... ولی دیگه هیچوقت قرار نیست به زبون بیارمش..." Complete🚫

    Completed  
  • ps, I love You |Z.M| • |L.S|
    126K 18.2K 61

    Highest Ranking : #1 in zayn malik #1 in liam payne #2 in romance پایم را روی مین گذاشته‌ام! اگر تِکان بخورم مرده‌ام... باید همینجا که هستم بمانم تا آخر دُنیا دُرست وضعیت ِسرباز جنگی را دارم، کنار تو و زیبایی‌ات... 👈🏻 لیام پین عاشق دو تا گوی خورشیدی بی احساسه‌‌.. چشم هایی که قراره زندگیش رو نابود کنن :) #liamTop #Ha...

    Completed   Mature
  • Wings (l.s Mpreg) [persian translation]
    78.7K 11.4K 22

    [Completed] هری روی پله های یه مدرسه ی شناخته شده در دنیا رها شده بود و توسط مدیرش بزرگ شد. اون همه چیز و همه کس رو تا وقتی که پدرش نباشه انکار میکنه؛ تا وقتی که لویی تاملینسون از راه میرسه و هری هیچ وقت همچین چیزی رو حس نکرده بود....

    Completed  
  • Trouble mark •|L.S•|•Z.M|• COMPLETED
    353K 59K 79

    Highest ranking : #1 in fanfiction -خدای من... تو بلدی خفه شی? -باور کن نه!

    Completed  
  • Need · [ Ziam ] ·
    4.6K 570 5

    تو دقیقا انقدر مهمی تو زندگیم که کشیدن ماشه اسحله روی به روی پیشونیم مهمه !

  • ilysm [ZIAM]
    73.4K 13.7K 68

    [translation] "خیلی دوست دارم عزیزم" "میدونم و منم دوست دارم.وتورو به حضرت عباس ، برو بخاب ." ■■■■■ فنفیکی از چت های زیام و یکمم بقیه‌ی کاپل ها 4 in Fanfictions

    Completed  
  • color
    2.5K 230 6

    یه عشق یا احساس همیشه قرار نیست شروع خوبی داشته باشه... گاهی وقتا اون شروع افتضاحه... بد،اونقدر بد که تصورشم نمیشه کرد... منظورم بهم افتادن،همو نخواستن،یهو هم اتاقی شدن با یکی که ازش متنفری یا اینجور چیزا نیست... یه بچگی کردن خالص... یه اشتباه که روح و جسم یکی از طرفینو تا مرز نابودی میبره...عذاب وجودان که تو وجود طرف...

  • DADDY (Mpreg) - L.S (Persian translate)
    102K 7.8K 40

    لویی توی یه رستوران کوچیک به اسم جیجی تو دانکستر کار میکنه. هری هم معلم جدید کلاس دومه. ملاقاتشون زندگیه لویی رو زیر و رو میکنه اما اون عاشقه هر قسمت از این تغییره +هری تاپه اسمات هم زیاد داره و اینکه حاملگی مرد و اینا هم داره اگه بدتون میاد نخونید

  • Wolve [L.S]
    121K 14.3K 56

    من آسیب دیده ام این زخم از بین نمیره و بزرگتر و دردناکتر از قبل میشه زنجیر اختیارم دست خودم نیست حمله کردن و اسیب زدن به اطرافیانم قسمتی از وجودم شده من انسانی ام از جنس تاریکی گرگها به کسي رحم نميکنن ميکنن؟ حتی وقتی مقابل چیزی قرار بگیرن ازش کم نمیارن اما چرا من تو اقیانوس چشماش سقوط کردم ؟ * این داستان توسط...

    Completed  
  • But I'm a boy {Mpreg} [ Persian Translation ]
    116K 13.2K 28

    "تبریک میگم اقای استایلز، شما حامله این!" "اما من پسرم!" "خب درسته... نه، نه از نظر تکنیکی" Written by @throughthedark97

    Completed  
  • Entertainer [Z.M] (mpreg)
    191K 26.4K 55

    من عاشق شغلمم. وقتی دور میله می‌چرخم، این تویی که سرگرمم می‌کنی لیام!

    Completed  
  • Unfelling |ziam|
    67.7K 8.1K 37

    _زین به نفعته تسلیم شی وگرنه شلیک میکنم ... +تو این کارو نمیکنی لیام.... ما تفنگارو به سمت هم نشونه گرفتيم اره ما قلبامون براي هم ميتپيد ولي تفنگارو به سمت هم نشونه گرفتيم صدای شلیک بلند شد سکوت همه جارو فرا گرفت ... خون ريخت رو زمين... لبخند زدم ...و زیر لب گفتم : "تفنگ من تيري توش نبود من همیشه عاشق تو بودم لیام...

  • made up//ziam
    12.1K 1.3K 14

    _تو یه عوضی هستی لیام پین..تو شب هارو با اون دختر سر میکنی در حالی که میگی عاشقه منی. +هی هی آروم باش زین..⁦عشقی که من به تو دارم هیچ وقت قرار نیست تغییر کنه...حتی به خاطره شغلی که من و مجبور به رابطه با اون دخترا میکنه.

    Mature
  • 52 Reasons Why I Love You | Narry | Persian Translation
    1.5K 208 5

    ۵۲ دلیل که چرا دوستت دارم! [ N A R R Y S T O R A N Fan-fiction ]

    Completed  
  • It's Greener When You're Here | Narry | Persian Translation
    2.7K 422 11

    || It's Greener When You're Here || Book One نايل هوران صاحب يه بار در انتهای خيابان هادسونه و به طرز وحشتناكی عاشق كتاب خوندنه. تو يکی از روزها يه پسر جوون با يک کارت شناسایی جعلی و يک ژاكت چرمی قهوه ای وارد بار ميشه و دست نايل كتابيو ميبينه كه نويسندش رو ميشناسه. نايل نمیدونه که این پسر چی میخواد، ولی پيشه خودش ميگه...

    Mature
  • TORNADO | Narry | Persian [Unfinished]
    2.3K 247 8

    He was like a tornado that destroyed me... تورنادو جدال قلب و روح پسری به اسم نایل هورانه! و طوفانی که تمام وجود اونو نابود میکنه و معلوم نیست با خرابه هاش چیکار میکنه! طوفانی به اسم "هری استایلز"! "UNFINISHED"

    Completed  
  • Beg For It | Narry Smut | Persian translation
    4.7K 354 5

    When Niall cant handle the pain under his pants and harry just...

    Completed   Mature
  • Big Brown Eyes(ترجمه)
    23.5K 3.2K 40

    زین مالیک همیشه متفاوت بوده.از بچگی تا الان که هفده ساله شده.مردم هیچ وقت اون رو نفهمیدن و در مقابل هم اون هیچ وقت مردم رو نمیفهمیده.پس اون توی رویاهاش زندگی میکنه.جایی بین رنگ های قشنگ قشنگ و نقاشی های توی دفترش. اون بالاخره علاقش رو به پسر قد بلند و موفرفری،هری استایلز،نشون میده.اما هری محبوب و معروف چطور به پسر ساک...

  • Don't leave me
    628 69 4

    هیچ فکرشو نمیکردم نفس کشیدن انقد سخت باشه. + کمکم میکنی؟! اون چشماشو روی هم میذاره و بعد یه فشار کوچیک که انگار یه شاپرکو بین پلکاش لمس کرده اونارو از هم باز میکنه... : باتو!

  • I'm just like You(narry)
    213 18 1

    if you only know :) _تو میتونی انجامش بدی؟!؟! +شت! اون خیلی شبیه منه... _میتونی؟! +آره ولی نمیخوام

  • Narry's Chats (persian)
    2.1K 297 11

    +امروز یه اتفاق افتاد! _چی؟! +حس کردم دلم واست تنگ شد!!!!!! _ اوه...