1D funny chats
یه بخش متفاوت... درسته فن فیک نیست ولی مطمئنم دلتونو شاد میکنه
وقتی که سال دو هزار و چهل شده و پسرا هنوز هم مناسب سنشون رفتار نمی کنن من کیمیام و این ها تصورات من از واندایرکشن سال دو هزار و چهل ئه Cover by:sstylik
جايى كه توش زين و ليام هر آخر هفته با هم فيلم مى بينن. يا وقتى زين به فيلم ديدن، نترسيدن و دوست داشته شدن و دوست داشتن عادت نداره، و ليام به همه ى اينها عادتش ميده. ziam mayne fanfiction copyright © frogmd 2017-20
[completed] عروسک باربی رفت. و همچنین پسری با موهای مشکی و مژگان بلند. همه میرفتند. what do you do when a chapter ends? Do you close the book and never read it again?
جایی که هری برای لویی جوک میگه تا کاری کنه عاشقش بشه. Original Story By: @tjeffsandsniffles
پنج تا پسره هیفده ساله که بعد از دست دادن پدر مادرشون تصمیم به زندگی با هم گرفتن و میخوان زندگی عادی خودشون رو داشته باشن اما زندگی هیچ وقت عادی نمی مونه زندگی اونها وقتی تغییر میکنه که توی یکی از روزهای پاییزی در خونشون به صدا در میاد پشت در.........
زالزالک بهترین میوه ی دنیاست.. البته اگه بتونیم میوه به حسابش کنیم.. چون شیرینیش یه جور خاصه..مثل بقیه شیرینی ها نیست!مزه اش نابه..ناب مثل عشق! *completed* Cover by @kimiyamd ❤
The boys are on hiatus and Harry and louis start to finally interact again after years of being forced not to. Instagram layout --------- Just a classic cringey Larry stylinson Instagram fic (: I don't own any of the photos in this story unless stated otherwise.
هرى و لويى ٢٠ ساله كه باهمن، كه هرى خيانت ميكنه، و لويى ميشكنه، و هرى يك سال مهلت داره تا ازدواجشون رو درست كنه.
[Completed] وقتی یه نویسندهی سریالهای آبکی تلویزیون روی خوانندهای که هر هفته توی بار مورد علاقش اجرا میکنه کراش داره و نمیتونه جلو بره و باهاش حرف بزنه چیکار میکنه؟ درست حدس زدید راجع بهش مینویسه! ششمین نوشته Cover by lovely @IWontBeTheOne
.بخاطر من...بخاطر من و هری... باز هم دووم بیار اقای چارلز...دلم برات تنگ میشه و به زودی به دیدنت میام _لویی_
[Completed] [ هرى ادوارد استايلز ، اونطورى بهش نگاه نكن شما فقط دوتا دوستيد ]
[OnGoing] استایلزها و تاملینسون ها. این دو خونواده به دلیل اتفاقی در گذشته، هیچوقت باهم کنار نیومدن. به همین دلیل لویی تاملینسون از هری استایلز متنفره، به همین سادگی. هرچند چیزی که لویی -یا هرکسی توی خونوادشون- نمیدونه اینه که هری از لویی متنفر نیست، درواقع کاملا برعکسش. اون همیشه از پسری که موهاش مثل پر نرم بود خوش...
[Completed] هری قاعدتا باید یه سال خیلی ملایم و بی دردسر توی کالج میداشت ، ولی یه نفر اونو ازین قاعده دور کرد کسی که حتی اونو به یاد نمیاورد...
"هری،عشق،بازم که اومدی اینجا!" سرش رو بلند می کنه و به سمت صدا بر می گرده. "نمی خوای فراموش کنی؟" آدم ها همیشه پیش خودشون فکر می کنند چی می شد اگه یه شانس دیگه بهشون داده می شد.این شانس دوباره در واقع به لویی و هری داده می شه؛اما اون چیزی که نمی دونند اینه که،زندگی هیچ وقت اونقدر سخاوتمند نیست. (فصل دوم 10se...
"از اینجا که نگاه میکنی،همه چیز آروم و زیبا کنار هم قرار گرفته،از این بالا همه چی سر جاشه،ولی از نزدیک،هیچی سر جاش نیست؛از دور همه چی عالی به نظر میرسه و این خندهدارترین حقیقت دنیاست." cover by:mansurepotter
اگر دروغ گفتنِ من ، به داشتنِ تو ختم ميشد ، من حاضر بودم زود تر از اينا اين دروغ رو فاش كنم !
هری بیب بیب اوه تلاش میکنم تکون بخورم ولی سرم لرزش داره اوه نه همه تنم درد میکنه بیب بیب این چیه داره بیب بیب میکنه؟ سعی میکنم چشاموباز کنم نور چشامو میزنه .چشامو باز میکنم ولی حس میکنم یه چیزی رو پامه به پاهام نگاه میکنم یه پسر رو پامه فکر کنم خوابش برده بیب بیب بیب بیب ضربان قلبم تند تر میشه من این پسرو نمی...
" دوتا زندگی واسم ساختی : زندگی فوتبالی ، زندگی پر از عشق"