Half-Blood
«دورگه» پایبند اقوام و اماکن نشو. انسان باش. بدون مرز! A Louis Tomlinson Fanfiction highest ranking: #4 in fanfiction
«دورگه» پایبند اقوام و اماکن نشو. انسان باش. بدون مرز! A Louis Tomlinson Fanfiction highest ranking: #4 in fanfiction
"خشکشویی کوییک کلین! وقتی چیزی کثیف باشه ما تمیزش میکنیم، ملیسا صحبت میکنه." "اه..." "سلام؟.." "من از یه دختر کیوت شماره تلفنش رو خواستم و این چیزیه که اون به من داده." #1 in short story Book 1 From Texts And Calls Series Original Story By: @taledust
:همونطور كه تو تاريكي نشسته بود ،پك عميقي به سيگارش زد و بي مقدمه گفت تو شبيه برفي - خوشگل و سرد
زیباترین آدم هایی که تا کنون شناخته ام، آنهایی بودند که شکست خورده بودند، رنج میکشیدند، دچار فقدان شده بودند و با این حال راه خود را از اعماق درد و رنج گشودند و بیرون آمدند این افراد، یک حسی از قدردانی، حساسیت و فهم زندگی داشتند که آنها را پر از شفقت، ملایمت و توجه عمیق و عاشقانه میکرد زیبایی این افراد، اتفاقی و بی س...
لی لی: عشق وجود نداره زین: پس اسم این قدرتی که باعث میشه کنارم بمونی و بهم اعتماد کنی چی میتونه باشه؟ لی لی: منظورت چیه؟ زین: شاید این خوده عشقه
دختری به اسم تیلور که یکی از دوستاش شغل پرستاری از بچه رو بهش پیشنهاد میکنه، و تیلور پرستار بچه ی زین مالیک میشه و اون بچه...
پول… اين كلمه كثيف… دليل بدبختي منه! منو مجبور به احترام گذاشتن به كسايي كه اصلا لياقتشو نداشتن كرد… منو مجبور به سكوت در برابر خيلي چيزا كرد… اين سكوت و احترام بيجا،آينده منو به آتش كشيد!
اين كتاب يه ليسته از تموم كتاب هايى كه توى واتپد ، به فارسى نوشته ميشن. براى اطلاعات بيشتر ، "توضيح" رو بخونيد. Copyright © kimiyamdstories & Wattfa
" خیلی خب الکس ما ميريم خونه و تو اون لباساي لعنتی رو توی نیم ساعت می پوشی چون ساعت هفت باید خونه لو باشیم " " اون اسم فاکي. اگنس ه " " برام مهم نیست الکس " " باشه نیلی " " منو به اون اسم صدا نزن " " برام مهم نيست ... همون طور که تو منو الکس صدا میزنی منم دوست دارم نیلی صدات کنم ( یعنی ناخنی ) " " برام مهم نیست من هر...
آریانا دختر هیجده ساله و حرفه ای در اسکیت روی یخه که آینده ی درخشانی در انتظارشه. اون با مادرش زندگی میکنه که در هر چیزی پشتیبان دخترشه. آیس اسکیت بزرگترین عشقیه که آری تا این سن میتونست داشته باشه. اما کسی وجود داره که بدون اینکه آریانا بفهمه وارد زندگیش میشه. لیام، دانشجوی تنهاییه که زندگی خیلی معمولی ای داره؛ ولی...
بازی با یازده نفر شروع میشه اما چند نفر زنده میمونن؟ ..... این فن فیک توی اینستاگرام گذاشته شده بود و حالا کاملش اینجا گذاشته شد
خب من میدونم نویسنده ی خوبی نیستم مخصوصا تو داستان های اینگیلیسی بخاطر همین تصمیم گرفتم یه داستان به فارسی بنویسم. این داستان درباره ی یه دختر 16 سالس که مامان و باباش از هم جدا شدن و هیچ اعتقادی به عشق نداره ولی یه روز یه کسی رز میبینه که زندگیشو تغییر میده.
چوسر پيتس در حال گذروندن سال اخر دبيرستان، توى دبيرستان "ريور ريج" هست كه بيرون از شهر "نيو اورلى" قرار داره اون يه يه شاعر بلند پروازه و داره براى رفتن به كالج با بهترين دوستش اماده ميشه يه انتخاب زندگى چوسر رو براى هميشه تغيير ميده. آيا اين ارزششو داره؟ _____________________ اين فنفيك جديد نويسنده ى كتاب افتر،انا...
A short story of a broken girl and a boy who secretly watched over her. My entry to the #MidnightSunMovie contest.
"مقدمرو بخونین حتما" صدای قدمای پاش با ضربان قلبم قاتی شد. ساعت نزدیک ۱۱ شب بود. گوشیمو چک کردم. بابام ۴ بار زنگ زده بود. نزدیک تر رفتم و روی میز پریدم و نشستم. -چیشد که بعد از اینهمه مدت به من سر زدی؟
اون دختر منو شیفته خودش کرد ....روز به روز من عاشق تر از روز قبل می کرد ...من این دوست داشتم ...این حس عجیب ... توی این کاخ می خوام کنارتو باشم تا اخر عمرم....