🧸𝑻𝒆𝒅𝒅𝒚🧸
پارک چانیول آلفایی بود که قلبش رو متعهد به هیچکسی نمیدونست. درسته که بدجوری از امگاها خوشش میومد اما اونها رو فقط برای یک شب میتونست تحمل کنه نه بیشتر...درست در بین ریتم بهم ریختهی زندگیش، یک روز و کاملا ناگهانی خودش رو وسط ماجرایی دید که هیچ راه فراری براش وجود نداشت. و منشا این دردسر هم امگا کوچولویی با رایحهی...