Select All
  • Snapchat | Vkook
    24.8K 3.3K 12

    𝗍𝖺𝖾𝗍𝖺𝖾95 : بیبی بوی 𝗃𝗄𝗈𝗈𝗄𝗂𝖾: صدام زدی؟ددی 𝗍𝖺𝖾𝗍𝖺𝖾95 :لعنت بهت کوک 𝗃𝗄𝗈𝗈𝗄𝗂𝖾:کوک کیه؟ من فقط ددی و بیبیشو میشناسم ______ این اولین فیکیه که از ترجمه ورژن انگلیسیش ترجمه میکنم ورژن اصلی عربیش رو پیدا نکردم. ولی بازم ترجمه میکنم امیدوارم خوشتون بیاد.

  • One night_vkook
    88.5K 10.3K 25

    (کامل شده) Complete نام فیک:یک شب کاپل:ویکوک ژانر:عاشقانه، رومنس،اسمات،روابط BDSMاونقدر خشن نیست خلاصه:جونگکوک بعد از کات کردن با دوست پسر سابقش با دوستش به بار میره و اونجا با تهیونگ آشنا میشه و بعد از یه وان نایت میخواد فراموش کنه که تهیونگ به عنوان استاد دانشگاهی که جونگکوک در اون درس میخونه وارد میشه حالا روابط...

    Completed  
  • 🖤Be Mine🖤
    66.9K 6.9K 20

    جئون جونگ کوک پسربظاهرخشن ومغروری که برای امرارومعاش خودش وخواهروبرادرکوچکترش دریکی ازبزرگترین کلاب های سئول کارمیکنه وپسری به اسم کیم تهیونگ که پسری مفرح و پولداره که توشرکت پدرش مشغول به کاره،ملاقات میکنه... امااین ملاقات سرنوشت جفتشون رودستخوش تغییرمیکنه...

  • The tutor
    106K 16.8K 38

    یونگی به شدت به یه معلم ریاضی نیاز داره تا ریاضیو پاس کنه.جیمین دوستشو بهش پیشنهاد داده.چه اتفاقی میفته وقتی یونگی شروع میکنه به پیشرفت دادن احساساتش نسبت به معلم مرد ریاضیش؟

    Completed  
  • Little One
    66K 9.8K 28

    دو تا آیس امریکانو با یه بستنی توت فرنگی... ^^ یعنی قرار اون کوچولو با چشمای بزرگ عسلیش هر روز به من خیره بشه و تا عمق وجودم سر بکشه؟ A Sope fanfiction Written by VIO Book 1 of The One series [Highest ranking so far] #1 in iran #1 in btsfanfic #1 in cute #2 in fluff #2 in sope #3 in suga #3 in jhope #4 in bangtan

  • sweet school's diaries
    183K 22.3K 48

    -جونگ کوکا کاش میتونستی لبای خودتو بچشی -نیازی بهش ندارم چون خودم یه چیز بهتر دارم ژانر:مدرسه ای،عاشقانه،زندگی روزمره کاپل:ویکوک-یونمین-نامجین وضعیت:تمام شده

    Completed  
  • Brothers (Taekook)
    233K 28.6K 27

    *به من نگو هیونگ،من برادرت نیستم* **پس چی باید صدات کنم؟** *ددی*

    Completed  
  • Wicked for Your Voice || Vkook √
    159K 19.5K 33

    عشق تو برای من یه سوال بود. یهو یه روز از یه جا پیدات شد و من رو عشق خودت صدا کردی. راه میرفتی و جار میزدی که من عشق توام با اینکه قبلا اصلا همدیگر رو ندیده بودیم. و تو نمیتونستی صدای اعتراض من رو بشنوی. نه اینکه مشکلی نداشته باشم، نه! حقیقت این بود که من نمیتونستم حرف بزنم. شرارت رو توی چشمات میدیدم. تو اون چشمای مشک...

    Completed  
  • Now Or Never
    118K 14.3K 43

    داستان درمورد تهیونگ پسر غمگینی است که عشقش را بخاطر قمار از دست داده و بعد از مدت زیادی عذاب وجدان پسری با شباهت بسیار به آن عشق مرده در زندگی او وارد میشود ...

  • ⌌ One Kiss ⌏
    86K 10K 10

    "FULL | کـامل شـده" "فقط یک بوسه کافیه تا عاشق من بشی !" "عآشقت شدم " ژانر : دراما - اسمات - رازآلود ♕ Best Ranking : 1 #Vkook 1 #Persian 1 #Farsi 4 #KookV

    Completed  
  • SILENT | VKOOK
    137K 23.1K 29

    "هی جونگ کوک میشه لطفا باهام حرف بزنی؟" ''م_من هم_همیشه باهات ح_حرف میز_زنم ته ته'' چی میشه اگه پسر بد مدرسه، کیم تهیونگ، بخواد به جونگ کوکی که نمیتونه حرف بزنه کمک کنه؟ اما تهیونگ یه راز کوچولو داره... +این فیک روند اصلیش از پارت 7 به طور جدی شروع میشه و پر از سوپرایزه! پارتای اول بیشتر جنبه ی طنز و کیوت داره>~< خودم...

  • This is Kim Family
    169K 19.9K 20

    ده سال از ازدواج کیم نامجون و کیم سئوکجین گذشته حالا اونا والدین پنج تا بچه قد و نیم قدن کیم یونگی هشت ساله به عنوان بزرگترین برادر به دنبالش کیم هوسئوک هفت ساله دومین هیونگ کیم جیمین و کیم تهیونگ چهار ساله دوقلوهای پر دردسر و در نهایت کیم جانگ کوک یک ساله این داستان روزمرگی ها و مشکلات خانواده پر جمعیت و دوستداشتنی ک...

  • Our Omega Leadernim!
    1.6M 232K 213

    کیم تهیونگ،لیدر ترسناک گروه،در واقع یه اومگاست که پنهانش کرده!برای 3 سال اون هویتشو به عنوان یه آلفا به خاطر ابرو از طریق داروهای شیمیاییه خاص جعل کرد.وقتی که داروها دیگه اثری ندارن و هورمونا دارن بهش غلبه میکنن،آیا اون تسلیم غریزش میشه؟

    Completed   Mature
  • Mafia's babyboy(Completed)
    425K 43.7K 63

    (Completed) خاطرات مبهم! خاطراتی که باعث شد پسر بی گناهی مثل جیمین وارد بازیِ ناعادلانه ای بشه . بازیی که فقط مافیایی مثل جانگ کوک برنده میشدن . جیمین فقط میخواست به خواسته اش برسه ، خواسته ای که برای براورده کردنش باید به جانگ کوک نزدیک میشد. نزدیک شدن به جئون جانگ کوک ، رئیس بزرگترین باندِ مافیا یک تصمیم غلط بود ول...

  • 『 Lovely colleague 』
    70.2K 9.5K 22

    __________•__________•__________ جونگ کوک به خاطر وصیت نامه مادرش که گفته بود باید تو یه فیلم گی بازی کنه، تصمیم میگیره داخل فیلم ( گی) که بهش پیشنهاد شده بازی کنه و موضوع وقتی جالب میشه که کوک نقش مقابلش رو میبینه و..........

  • Seraphic
    1K 80 2

    داستان كوتاه -------------------- ١. بالاخره پشت سر پسر ايستاد.بزاق دهانش رو قورت داد و نگاهي به نقاشي انداخت.تابلو از رنگ هاي مشكي و سفيد و قرمز پر شده بود.رنگ هاي درهمي كه انگار بدون دقت و هدف بر روي بوم ريخته شده بودن. • ٢. ميخواست حساب كنه.صندوق فقط يكم ازش فاصله داشت اما همون جا بود كه قولش رو به ياد اورد.ديگه از...