Melinda // H.S
[ Completed ] " هر جا که علاقه وجود داشته باشد، آتش هم خواهد بود و ... هر جا که آتش باشد، یک نفر باید بسوزد! "
[ Completed ] " هر جا که علاقه وجود داشته باشد، آتش هم خواهد بود و ... هر جا که آتش باشد، یک نفر باید بسوزد! "
اونا یادشون نمیومد که من کیم و هویتم براشون فقط درد بود پس گذاشتم تو فراموشی بمونن و خودم... سرم به انتقام گرمه
[ C O M P L E T E D ] مورین؛ دختری جنگنده، جنگجویی در مبارزه با زندگی... دختری که بعد از همه ی دردهای زندگیش تو روی اون لبخند میزنه و میگه: "فقط همین؟ دیگه چی تو چنته داری؟!" هری؛ پسر مغرور و مهربونی که مورین انتقام زندگی رو ازش میگیره و هری... "ميدونی چيه هری؟!؟ تو فق...
دستشون و از دهنت مى برن پايين و پايين تر و وقتى به قلبت رسيدن دم گوشت آواز سوگواريت و مى خونن.وقتى لا به لاى زمان گمشدى واقعا چى كار مى كنى تا دقيقه ها رو سريع طى كنى و به حال برسى؟
«امپراتوریِ هیچ» -«تو فکر کردی کی هستی بدبخت؟ یه قهرمان؟ قهرمانها یا پا به توپ دارن، یا دست به میکروفون یا چشم به دوربین! قهرمانهایی از جنس تو هیچی نیستن! تو تبدیل میشی به نیم خط توی کتاب تاریخ دبستان!» -«برام مهم نیست کسی اسمم رو به خاطر نیاره. همین که بدونم یه قطره از یه دریا بودم نه یه مرداب، برام بسه...» A Harr...
تو نميتوني به رقصيدن با شيطان ادامه بدي و بپرسي چرا هنوز تو جهنمي داكوتا. [ sexual contact ] [ Harry Styles AU ]
«آزادی گناه» من یک انسان آزادم! من اجازه دارم تمام قوانین انسانیت رو درهم بشکنم... از مخالفانم بهرهکشی کنم... هر کس سر راهم بایسته رو بکشم... اعتقاداتی که از نظر خودم غلطه رو نابود کنم... چون من یک انسان آزادم! A Harry Styles Fanfiction
[COMPLETED] به ما میگن رویاپرداز ! اما این ما نیستیم که خوابیم.. مدلین دختری رویاپرداز با خیال هایی دور از انتظار که به بند هری استایلز راه پیدا میکنه..
"جاي تو،خونه ي تو بغل منه! مگه از همون اول غير از اين بوده؟اين آغوش براي تو ساخته شده! چرا نميذاري من خونه ات باشم؟" 1 #Completed
من پا برهنه به دنبال رویاهام در تاریک ترین نقاط زندگی دویدم.وقتی به خودم اومدم که لبه پرتگاه بودم.من به ارزو هام رسیده بودم.اماده دیدن جهنم بودم.ولی عشق توی دفتر سرنوشت من جایی نداشت.انگار کسی چیزی رو غلط گیر گرفته بود و عشق رو بهش اضافه کرده بود.پس همه چی بهم ریخت. فک میکنین چی میشه اگه در مرده ترین لحظات زندگیم بیشت...
کار کردن برای مافیا اى که دنیا رو اداره میکنه باعث شده هری بدونه که چطورى بُكشه ، چطورى قربانی هاش رو شکار کنه و چطورى از خرج كردن هرگونه رحم و مروتى خوددارى كنه. اون به محیط تنها، ساکت و خشن عادت داره. اون در کاری که انجام میده بهترینه. ولى وقتی که اون برای حفاظت از دختر رییس در برابر قاتل هاى جهانى انتخاب ميشه...
میبوسمت و اسلحه ارو رو سرت نشونه میگیرم من رو میکشی و نوازشم میکنی بهم لبخند میزنیم و از هم متنفریم سکس میکنیم و شمع روشن میکنیم نفرین میکنیم و دعا میخونیم امروز هستی و فردا نه فردا دشمن من هستی و امروز جونت رو برام میذاری امروز من و توییم علیه دنیا فردا من علیه توام مقابل دنیا میبازم و برنده میشی هردوی مارو به دار...