Good Years [Zayn Malik]
همه اون فکت رو یادمونه که میگفت یه روز زین عاشق یه فن شد و اون فن چند هفته بعد مرد... ولی واقعیت چی؟ همین بود؟ ~دنیای شهرت به اون سادگی که میبینیم نیست~
همه اون فکت رو یادمونه که میگفت یه روز زین عاشق یه فن شد و اون فن چند هفته بعد مرد... ولی واقعیت چی؟ همین بود؟ ~دنیای شهرت به اون سادگی که میبینیم نیست~
Lauren Jauregui a part of the band fifth harmony and Zayn Malik is (formerly) part of one direction! For sake of the story it takes place before the separation! They meet on the X factor and continuously meet each other. Will love bloom or will crushes be crushed!l?.?..
شاید با انتخاب تو بزرگترین اشتباه زندگیمو مرتکب بشم ولی برام مهم نیست.من دیگه نمیتونم جلوی قلبم رو بگیرم و فراموشت کنم.تو انتخاب قلب منی!
زندگي ما مثله يك شطرنج بود و ما تنها مهره هايه اون بازي بوديم ولي مگه ميشه يك مهره عاشقه صاحبش بشه. شايد تويه زندگيه ما اره شايدم نه كي ميدونه. ولي يك چيز حتميه قلبه شكسته ما به اين اسوني ها درست نميشه و ما بايد انتقام بگيريم اره اين كارو ميكنيم.
'زین باید ازم متنفرشه' با خودش تکرار کرد و قبل از اینکه بدونه بغضش ترکید و موبایلش از دستش افتاد اشک هاش روی گونه های اسیب دیدش سر می خوردن و دردی که داشت رو بدتر می کرد... درد..درد..درد چرا نمیخوان تموم بشند؟چرا زندگی نمی خواد به کاتیسیا لبخند بزنه؟ چرا رویاهاش این شکلی تموم شد؟ اره این اخرشه...پایان رویای اون... {...
مگان تیلور دختری دانشجوست که در واشنگتن دیسی، تنها توی یک آپارتمان کوچیک زندگی میکنه. او ناخواسته شاهد یک قتل میشه... و همین زندگی ساده و تکراریشو عوض میکنه. میفهمه که قاتلها، اون طور که هممون فکر میکنیم نیستند... قلب دارند و میتونند عاشق بشند...
A Zauren fanfic, where family means nothing, truth is your escape, leaving is your only option, love is your healer, and new beginnings are not enough to make you forget. Lauren has to find the truth. she has to start a new life, with the people she supposed to be with, the people whom left her to suffer from all of t...
Trailer: https://www.youtube.com/watch?v=NfKIqhj-30k ...This is all you need to know... ᶫᵒᵛᵉ Z➄renizer ♥
❝Oh, Zayn, i don't have enough middle fingers to show you how i feel about you.❞ ― Cᴏᴘʏʀɪɢʜᴛ © itshannaboo
Lauren and Zayn strike up a deal to aid both their careers by agreeing to date for the publicity. And they're good at it. Only when real feelings get involved does this relationship turn bittersweet. A Lauren and Zayn fic ✨
After the flame from her nearly two year relationship fizzles out in an abrupt end, Lauren doesn't want another relationship. She very quickly finds that fate had other plans, and her spark was ignited by a very cute british boy who shows up at her job on her birthday, and he's her gasoline.
[...وارد شدن به عمارت بزرگ مالیک به عنوان یک برده ...🍷⛓] [شاید اولش مثل یک کابوس ترسناک بود و خب ..🌚🌿] [کی مُیدِونه پشت دیوار های بلند اون عمارت چه چیز هایی مخفی شده ؟ 🏹👣]
[ عمارت مالیک ] - همینطور که حتما متوجه شدی من تو رو خریدم پس تو از الان متعلق به منی ، روشنه ؟ قبل از اینکه سرم رو تکون بدم هشدار داد - تو باید کاملا در برابر من مطیع و مودب باشی اما سر تکون دادن اصلا مودبانه نیست - بله - بذار کمکت کنم ، تو باید همیشه از کلمه آقا یا رئیس استفاده کنی ! - بله آقا ... * همه فکر میکردند...
[ C O M P L E T E D ] اون مثل یه گرگ، توی جنگل تاریک شکارشو دنبال میکرد. هرچقدر که ادگار در دنبال کردن زین مهارت داشت زین هم در فرار کردن ماهر بود. اونا همو خنثی میکردن نه ادگار میتونست زین رو بگیره.... نه زین میتونست تا ابد فرار کنه..... pErFeCt dIsAsTeR (ZaYn MaLiK) Copyright © 2016 Kiki_kogarashi Completed on Wedn...
-"اگه میخوای دربرابر قلبت کمر خم کنم،باید بذاری احساساتم مثل گلوله به قلب اصابت کنه و از پا درت بیاره.این عشق ه!"
فقط ادامه بده و هیچ اهمیتی نده که بقیه چی میگن و چی فکر میکنن هر کاری میکنی فقط بخاطر خودت بکن این که یکبار سقوط کردی به معنی این نیست که قراره دوباره شکست بخوری تو دختر گم شده ای این موقعیه که سکوت, زیادی پر سر و صدا میشه ••••••••••••••••••••• کتاب نوشته خودمه خوشحال میشم اگه حمایتم کنین
داره میتپه ... گاهی تند و گاهی آروم میترسم ، میترسم که دیگه نتونه ادامه بده داره کم میاره من میتونم ، باید بتونم دوست دارم ادامه بدم ، ولی وقتی آروم میتپه امیدمو از دست میدم مثل یه نوار نازکه بین منو زندگی میتونه وایسته و نخواد با من بیاد شاید دیگه خسته شده ولی من چی ؟! خودم تحملشو دارم ؟ تحمل این همه سختی . ...
میبوسمت و اسلحه ارو رو سرت نشونه میگیرم من رو میکشی و نوازشم میکنی بهم لبخند میزنیم و از هم متنفریم سکس میکنیم و شمع روشن میکنیم نفرین میکنیم و دعا میخونیم امروز هستی و فردا نه فردا دشمن من هستی و امروز جونت رو برام میذاری امروز من و توییم علیه دنیا فردا من علیه توام مقابل دنیا میبازم و برنده میشی هردوی مارو به دار...
She thought he was a normal boy. She was so naive and innocent. The perfect target for him. 1st Book of the Darkness Series Cover Credit: @saltea_ STARTED 8/2/2016 COMPLETED 1/28/2017
اونقدر غرق قمار و شرط بندی بودم ، که بدون اینکه حواسم باشه زندگی ام به " زین مالیک " یکی از قوی ترین قمارباز ها باختم ! و من شدم برده دست های اون !🔞 Cover by @infectedfantasy
سیاهی تمام اونو فرا گرفته بود اما اون زیبا ترین صورتو داشت پس کی به اون سیاهی اهمیت میده وقتی اون زیباست؟! و زيبايى ... زیبایی تنها کلمه ای بود که میشد باهاش اونو توصیف کرد! اما اون اشتباه بود! زین مالیک زیبا ترین اشتباهی بود که هر کسی میتونست مرتکب بشه!
زندگی همیشه اون جوری که میخوای پیش نمیره ... و یه چیزایی اتفاق میوفته که مجبوری خودت رو با اون شرایط وفق بدی ... و گاهی وقتا عشق نمیزاه اینا بهت آسیب بزنه و درمان دردهات میشه... ...گاهی وقتا که نه ... همیشه ...
"- so, I offered her a relationship. However, she gave me so much more in return." ⇒ In which Zayn Malik and Lauren Jauregui find themselves in a compromising position.
Zayn Malik and Lauren Jauregui. Best spies in the industry at Medi Interprices. They're polar opposites and don't get along at all. With Zayn having a girlfriend who's a news reporter and a lawyer, doing his job is hard. And with the horrible past of the Jauregui and Malik family, adds more reasons as to why Zayn and...