《 شورش 》 فصل دوم فیکشنِ "شاهدخت" برای جیمین، همه چیز فقط از نیازمندی و بیچارگی خودش و خانواده‌ش شروع شده بود... اما کسی چه میدونه؟ شاید اگه از همون اول میدونست قراره از وسطِ بزرگ‌ترین خیانت های سلطنتی و براندازهای بی‌رحمانه ی سیاست سر در بیاره، شاید همون نیازمندی و بیچارگی رو ترجیح میداد! ~.~ ~.~.~ (⛔این فیکشن با کاپل...
Jimin is a 21 year old, human living in Seoul in his apartment by himself and already out of college, working at a restaurant. He lives one block away from Grandma and his little sister, who are human too. His Adopted brother, Alpha, Park Namjoon is the head of the police of Seoul and Busan and very protective of his...
A story in which Alpha soccor player Jungkook and Alpha football player Jimin are arch enemies until Jimin crosses the line and Jungkook digs too deep and finds out his darkest secret. Jimin is a sub Alpha, and he'll do anything to keep that secret hidden.
༺شاهدُخت༻ جیمین از مرد بودن شرمی نداشت... از یک مردِ متفاوت بودن هم شرمی نداشت. اما نمیتونست بشینه و ببینه که تک تک اعضای خانواده ش جلوی چشم هاش پر پر میشند! پس توی دنیای لباس های پر زرق و برق و جواهرات گرون قیمت غرق شد و خودش رو به جای یک دختر جا زد و پا به قصرِ سلطنتی گذاشت... اما هیچوقت فکر نمیکرد شاهزاده ی کشورش ب...
﹝جفت مقدر شده﹞ +خدایان اشتباه میکردند... خوبی و بدی همو کامل نمیکنن بلکه همو ذره به ذره از بین میبرن من باید نابود شم تا تو کامل شی تهیونگ کاپل اصلی:ویمین ژانر: تاریخی(اروپایی نه چوسان) سلطنتی اسمات تخیلی رمنس وضعیت:فصل اول اتمام یافته، فصل دوم درحال اپ نویسنده:پارک کارینا
Park Jimin's first encounter with his new teacher wasn't the best. No, for sure it was the worst. He hated the older man. But the thing is, Mr. Jeon was smoking hot. - [FETUS WRITING] - Can't handle grammatical errors? Don't fucking read. I wrote this 3 years ago. I was a kid. You've been warned. 23 in #jikook 4 in #...
Confession: Omegaverse is honestly life. Jimin is and Omega who has not mated. He has 3 Alphas fighting over him but he only wants one. One that doesn't want him back. Hoseok, Namjoon, and Yoongi fight hard and try their best, but Jimin knows that he'll never love them. He wants Jungkook.
Jungkook is straight and dating one of the prettiest girls in the kpop industry but what happens when he ends up sleeping with someone else. A boy perhaps? #2 in fanfiction
❝I'm not fucking calling you daddy. ❞ Ranked #1 in #Jikook COVER BY @yoonienetflix <3
Two wealthy men were forced into marriage by their strict parents. They hate each other and feel uncomfortable anytime their skins come into contact. Jungkook is well known in the city as a playboy, whereas Jimin is known as a cold and mute man. How are they going to win each other's hearts?
[COMPLETED] [JIKOOK] [SOPE] [NAMJIN] [omegaverse] "I hate you so much." Jimin spat as he stared at the taller alpha that could easily rip out his throat in a second or two. "The feelings are mutual, you omega trash." Jungkook retorted with an undeniable amount of hatred and annoyance. But no matter how harsh or crue...
|completed| "من دوستت دارم جونگکوک. بیشتر از یه ساله که دوستت دارم..." "بهت گفتم که! پسره دوستت داره!" دوستش فریاد زد. "چقدر تو احمقی." یه خنده دیگه و سکوتِ جونگکوک... _______________ •جیمین بالاخره تموم سعی خودش رو میکنه تا تو روز ولنتاین به کراشِ چند سالش اعتراف کنه. ولی تمام تلاش هاش، وقتی با خنده های تمسخرآمیز دو...
کاپل : کوکمین ژانر : اسمات / ددی کینک/ عاشقانه/ وانیلا / کمی خشن/ +25🔞😈 پارک جیمین پسر ۱۸ ساله ای که بخاطر بیماری و فوبیایی که دارد در جامعه ضعیف و آسیب پذیر است و چی میشه اگه با جئون جونگکوک پروفسور و پزشک معروف ملاقات بکنه و مسیر زندگیش تغییر کنه........... 😈🔞لطفا رده سنی رعایت شود🔞😈 😁که میدونم هیشکی رعایت نم...
" Just because we're married doesn't mean you own me" the omega said. " Deny it all you want, you are my mate so technically you are mine" smirked the alpha. Started : 2 June 2020 Ended :on going DO NOT ASK FOR TRANSLATION, YOU WILL GET IGNORED AND IF YOU POST WITHOUT MY CONSENT, GET READY FOR THE CIRCUMSTANCES 😘
Jimin was an infant when he was given away to a middle class family on a condition that the baby shouldn't be adopted legally. Jeon Dae-Hyun accepted the baby according to the agreement and raised Jimin like his own three weeks older son, Jeon Jungkook, with his wife. Being grown up together with his Jungkook Hyung a...
زندگي هميشه طرف شما نيست نه حتي خانواده اتون يا دوست ها هيچكس،توي اون لحظه نميبينه كه شما داريد از چه چيزي گذر ميكنيد وقتي كه ترس ها بر شما غلبه ميكنند و عشق ميميرد يك قول،ميشكند و خاكستر يك رز همچنان روي زمين باقي مي ماند يك بوسه سهم هر فرد شده اما جدايي نزديك است ....................... كاپل اصلي : يونمين كاپل فرعي...
❝What? No. Guys don't kiss.❞ ❝C'mon. It's not like it'll mean anything.❞ | When Jimin finally gets noticed by his crush, he realizes just how unexperienced he is. He's never kissed, dated, or even touched a girl, and the specific girl he finally got the attention of would never be with a guy like that. It's a myster...
ابتدا هیچ بود و هیچ، سپس خاموشی و جاوادن و بعد از آن سرزمین متحد.. اتحادی بر علیه عشق. نگاهم به آن طرف میدان افتاد، چشمانش مرا طلب میکرد و لبانش نامم را بر لب می‌آورد. نگاهم را دزدیدم، به سرزمینم چشم دوختم و بعد از آن به زمین سرد. دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتم، از آسمان خون می‌بارید و میدان بوی خاک خون خورده می‌د...
"مولن روژ" نویسنده: "پانیکا" ژانر: "جنایی،رمنس،انگست،اکشن،اسمات" کاپل: "کوکمین/جیکوک،سپ،ناممین،نامجین، چانبک" ~•~•~•~•~•~•~•~• با آرامش شمع مشکی رنگ رو روی سکو گذاشت: _از کدوم خدا حرف میزنی پدر؟ وجود خدا توی زندگی من حتی یک لحظه ام حس نمیشه! کشیش به آرومی لب باز کرد: _خدا برای هر کسی به اندازه ای وجود داره که اون شخص...
Jeon Jungkook is a soon to be king of a kingdom called Sephadonia. He lives with his father and mother along with his brother namjoon, Jungkook is an alpha who loves to explore and learn new things. But one day he sneaks out of the forest of sephadonia to find a whole different world. Unlike Jungkook's kingdom this pl...
Where a homophobic 18 years old, name Park Jimin were forced to go to all boys high school and turns out 90% of the student there are GAY. And on top of that he was chased by two Hot GUY. ( 𝑆𝑡𝑖𝑙𝑙 𝑏𝑎𝑑 𝑎𝑡 𝑤𝑟𝑖𝑡𝑖𝑛𝑔 𝑑𝑒𝑠𝑐𝑟𝑖𝑝𝑡𝑖𝑜𝑛𝑠) 𝐇𝐢𝐠𝐡𝐬𝐜𝐡𝐨𝐨𝐥 𝐀𝐔. Toxic character alert! No censoring ⚠️...
𝖥𝗂𝖼 𝗇𝖺𝗆𝖾: 𝖲𝗐𝖾𝖾𝗍 𝖺𝗌 𝖧𝗈𝗇𝖾𝗒 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: 𝖪𝗈𝗈𝗄𝗆𝗂𝗇 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾: 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾 - 𝖥𝗅𝗎𝖿𝖿 - 𝖲𝗆𝗎𝗍 · · ─────── · · ⟨ 𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝 ⟩ پارک جیمین،دانشجویِ خجالتیِ رشته عکاسی، بهترین مدلش رو توی کافی شاپ ملاقات میکنه. چی میشه اگر عاشق مدل جذابش، جئون جونگکوک بشه؟!
نام فیک : forced kiss ( بوسه اجباری ) کاپل اصلی : kookmin فرعی : vmin _ yoonmin بخشی از فیک : _شیفته یه کیس اجباری شدم +هیچکس تا به حال به مهارت اون منو نبوسیده بود
کوکمین/مافیایی/خشن/هپی اند جیمین پسر 18ساله ای که ناراحتی قلبی داره وباپدرخونده بدجنس ومادرمریضش زندگی میکنه چی میشه اگه جیمین بعدازخرید با ماشین جئون جونگ کوک بدترین وبی رحم ترین مافیای کشور تصادف کنه پایان یافته❌
نام فیک : جادوی عشق کاپل اصلی : کوکمین کاپل های فرعی : تهگی | چانبک | نامجین ژانر : رومنس | دراما | امپرگ | اسمات وضعیت : در حال آپ ✍🏻 برشی از فیک : [ _عاشق همه چیزتم... تک تک جزئیاته وجودت... همه‌ی اون چیزایی که عیب صداشون میکنی... تو چیزی جز بی‌عیب و نقص برام نیستی... من تمامت رو دوست دارم...]
Genre: school life, romance, smut Couple: kookmin, Namjin, Vhope Writer: #TaeTee Channel: @GoldenFic اپ:جمعه من نویسنده ی این فیک نیستم.
Jeon family 🔞🔞 کاپل : kookmin ژانر : family . fluff . smut خلاصه : جیمین و جانگکوک دو فردی که به اجبار خانواده هاشون تن به ازدواج دادند و هیچ علاقه ای بینشون وجود نداره ، با افتادن یه اتفاق عجیب همه چیز متفاوت میشه ، اتفاقی مثله دوتا بچه !!! Cover by : @writter_in_purple
تو مثل سحر گاه بودی . دنیا را در من بیدار میکردی تودرخشان ترین تششع نور خورشید بودی که به چشم دیدم ** یونگی در حالی که به هوسوک نگاه میکرد گفت"منظورم یه الهه یا یه مدله..کسی باعث بشه عکس هایی که میگیری احساس داشته باشن" جانگ کوک پوزخندی زد و گفت " تو دیگه از دست رفتی" "شاید" یونگی چشمکی زد و ادامه داد " ولی ارزشش رو...
• 𝑵𝒂𝒎 𝒇𝒊𝒄𝒕𝒊𝒐𝒏 : 𝐇𝐲𝐮𝐧𝐠 𝐨𝐫 𝐦𝐚𝐭𝐞❦ • 𝐌𝐚𝐢𝐧 𝐜𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝑲𝒐𝒐𝒌𝒎𝒊𝒏✞ • 𝐆𝐞𝐧𝐞𝐫: 𝐀𝐧𝐠𝐬𝐭 , 𝐒𝐦𝐮𝐭 , 𝐈𝐧𝐜𝐞𝐬𝐭, 𝐌𝐩𝐫𝐞𝐠 ,𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬 , 𝐃𝐫𝐚𝐦𝐚❦ زمان آپ نامعلوم 🖤🧸