Select All
  • Ichor
    8.1K 1.5K 30

    وقتی توی قلمرو ساحر ها خون خدا باشی اوضاع برات خوب پیش نمیره ولی چه میشه کرد؟خدایان اینجور بازی هارو دوست دارن!مین شوگا تمام تلاشش محافظت از پسرخاله و دخترخاله اش جیمین و جناست اما وقتی خدایان تصمیم میگیرن دوباره بازی کنن شوگا چیکار میتونه بکنه؟

    Completed  
  • It's hurt
    238K 33.2K 34

    اشکی از گوشه ی چشمش پایین چکید و لیسی به لبش زد = کوکی نمی خوای این بازی رو تموم کنی من...متاسفم با لحن غمگینی گفت و روی زمین زانو زد =گوکی این درد داره ..وقتی برای منی ولی...نمی تونم لمست کنم کوک من بوسه هات رو می خوام...هق...لمس هات رو و اون...بیبی بر صدا زدن هات رو . هق ..می خوامت. .جئون جونگ کوک...جئون تهیونگ...

    Completed  
  • Bloom of the innocent Flower
    109K 20K 105

    زندگي هميشه طرف شما نيست نه حتي خانواده اتون يا دوست ها هيچكس،توي اون لحظه نميبينه كه شما داريد از چه چيزي گذر ميكنيد وقتي كه ترس ها بر شما غلبه ميكنند و عشق ميميرد يك قول،ميشكند و خاكستر يك رز همچنان روي زمين باقي مي ماند يك بوسه سهم هر فرد شده اما جدايي نزديك است ....................... كاپل اصلي : يونمين كاپل فرعي...

    Completed  
  • TaeGi - Silent Tears 🎭
    30.5K 3.9K 21

    فیک اشک های خاموش • کاپل اصلی : تهگی ( سوییچ ) ، یونجین • کاپل های فرعی : نامجین ، کوکمین ، هوپمین • ژانر : درام ، روانشناسی ، مافیا ، رمزآلود ، اسمات • نویسنده : Fallen Wolfie • موضوع : یونگی پسر مستقل ولی منزوی ای که تنها دوست صمیمیش جین هست زندگی ساده ی دانشجوایش رو میگذرونه که متوجه توجه عجیبِ تهیونگ که گل سرسب...

  • ◇ heal me ◇[taegi]
    8.9K 1.2K 7

    اگه واقعا میخواستی خودتو نابود کنی حرف میزدی .... اما تصمیم گرفتی که چیزی نگی تو میخوای زندگی کنی ، یونگی

    Mature
  • Suga
    2.9K 323 7

    نامش را شوگا نهادند تا همه بدانند، رام نشدنی ست " چرا مثه مامانا حرف می زنی؟... نکنه به خاطر اون دردسر؟ نترس چیزی از من عایدش نمی شه. شک دارم انقد پول داشته باشه. " پوزخندی زدم و نگاه خطرناکی تقدیمش کردم " یه بار دیگه حرفش رو بزن تا جرت بدم. " خدا می دانست، تا حالا چند بچه بی گناه را به هوای خوش گذارانی معتاد و بی آبر...