Select All
  • It's Zoey
    79.7K 6.2K 98

    "جاي تو،خونه ي تو بغل منه! مگه از همون اول غير از اين بوده؟اين آغوش براي تو ساخته شده! چرا نميذاري من خونه ات باشم؟" 1 #Completed

    Completed  
  • Hidden( translated to persian )
    405K 37.5K 96

    He was like a moon part of him was always hidden. اون شبیه ماه بود قسمتی از اون همیشه مخفی بود.

    Completed  
  • ☆ادلاید☆
    311K 20.2K 123

    "ادلاید"دختر خاکی ومهربونی که حتی معنی غرور رو نمیدونه زندگی براش چیزهایی رقم میزنه. زندگی ادلاید رو از عرشش زیرسایه مرد مغروری میکشه که همه چیزش غرورشه. این سایه غرور ممکنه باعث بدبختی وننگ ادلاید بشه ویا ممکنه باعث خوشبختی وسعادتش بشه.

    Completed   Mature
  • Back To Life (ZAYN)
    43.7K 7.6K 53

    +چرا زندگی انقدر مزخرفه؟ -نمیدونم درباره ی چی حرف میزنی، خیلی وقته زندگی نمیکنم! • زمستان فرا میرسد و با سرمای سوزناک خویش راه چاره ای برای پناه گرفتن را زمزمه ی بادها میکند..باید پناهگاهی ساخت •

  • Dark heart
    10.1K 897 27

    اون یه فرشته بود...یه فرشته با بالهای سوخته...

  • Daddy (Z . M )
    15.6K 1.2K 52

    همیشه فکر میکردم چون بابام یه خواننده ی جوون و معروفه خیلی خوش بختم حد اقل تا زمانی که زندگی ثابت کرد کاملا در اشتباهم

    Completed   Mature
  • Best Mistake(Zayn Malik)
    15.1K 1K 56

    شاید با انتخاب تو بزرگترین اشتباه زندگیمو مرتکب بشم ولی برام مهم نیست.من دیگه نمیتونم جلوی قلبم رو بگیرم و فراموشت کنم.تو انتخاب قلب منی!

    Completed  
  • Stupids
    116K 16.7K 49

    «احمق‌ها» من معمار نیستم ولی می‌دونم پیش از این که قصر بسازی باید آلونکت رو خراب کنی. نمی‌تونی روی همون زمینی که آلونک داری قصر رو هم بخوای. قبل از این که برجت ده‌ها متر بالا بره... اول باید چند ده متری رو پِی بکنی و پایین بری. من معمار نیستم ولی زیاد تو حرفه‌ی این و اون سرک می‌کشم : ) A Zayn Malik Fanfiction

    Completed  
  • Upstairs
    114K 15.1K 50

    «طبقه‌ی بالا» من تنهای تنها بودم! یادم نبود چند وقته... سال‌ها... خاطرات کم‌کم پاک شدن. حتی اسمم رو به سختی به یاد می‌آرم. شب و روزها می‌گذرن. یادم نیست به چه گناهی این جا حبس شدم. هیچی یادم نیست... تنهایی، تنهایی، تنهایی... ...و بعد، یه روز در صدایی کرد و من به جای صورت روانپزشک، چهره‌ی یه دختر جوان رو توی چارچوب در...

    Completed  
  • Alien [Z.M]
    66.8K 6.5K 44

    [COMPLETED] - ما تنها نیستیم ! -

    Completed  
  • Perfect Disaster (Z.M)
    24.7K 3K 30

    [ C O M P L E T E D ] اون مثل یه گرگ، توی جنگل تاریک شکارشو دنبال میکرد. هرچقدر که ادگار در دنبال کردن زین مهارت داشت زین هم در فرار کردن ماهر بود. اونا همو خنثی میکردن نه ادگار میتونست زین رو بگیره.... نه زین میتونست تا ابد فرار کنه..... pErFeCt dIsAsTeR (ZaYn MaLiK) Copyright © 2016 Kiki_kogarashi Completed on Wedn...

    Completed  
  • 2 A.m
    1.7K 365 6

    ...حتی میدونی در واقع این نوشته ها هستن ک ذهن ما رو میخونن!

  • [ sᴍᴏᴋᴇ ᴀɴᴅ ᴍɪʀʀᴏʀs ]+18
    6.5K 498 26

    هر کس توی زندگیش یک سری اشتباهاتی داره ...🥀🕸 و بعضی از اون ها میتونن سرنوشتش رو به کلی تغییر بدن !! و بزرگ ترین اشتباهی من عاشق اون شدن بود... من عاشق زین مالیک شدم .. قاتلی شدم که با تمام "گناهکار" بودنش... " بی گناه " بود 🍾

  • " 𝑽𝒆𝒏𝒕𝒖𝒓𝒐𝒖𝒔 " | Zayn Malik |
    4.6K 425 10

    اونقدر غرق قمار و شرط بندی بودم ، که بدون اینکه حواسم باشه زندگی ام به " زین مالیک " یکی از قوی ترین قمارباز ها باختم ! و من شدم برده دست های اون !🔞 Cover by @infectedfantasy

  • ••вℓαcк ρєαяℓ••[+18]
    7K 318 11

    [...وارد شدن به عمارت بزرگ مالیک به عنوان یک برده ...🍷⛓] [شاید اولش مثل یک کابوس ترسناک بود و خب ..🌚🌿] [کی مُیدِونه پشت دیوار های بلند اون عمارت چه چیز هایی مخفی شده ؟ 🏹👣]

  • better than words (Persian)
    32.1K 3.1K 25

    نمیتونستم ادامه بدم. همه رفته بودن. رفتم جلوی قبرش. به اسمش و عکسش که داشت میخندید نگاه کردم. صداش تو مغزم تکرار میشد. «میدونی چیه؟ میخوام عشقمو بهتر از کلمات بهت نشون بدم.» بهش گفتم. دستمو کردم تو جیبم. درش آوردم و گذاشتمش رو سرم. چشمامو بستم. «بهتر از کلمات..» زمزمه کردم و ماشه رو کشیدم.

    Completed  
  • Shadow Of Love (persian.Zayn Malik)
    6.1K 656 19

    زندگی همیشه اون جوری که میخوای پیش نمیره ... و یه چیزایی اتفاق میوفته که مجبوری خودت رو با اون شرایط وفق بدی ... و گاهی وقتا عشق نمیزاه اینا بهت آسیب بزنه و درمان دردهات میشه... ...گاهی وقتا که نه ... همیشه ...

  • love ruined my life
    10K 947 27

    گاهی وقتا فکر میکنی عشق تنها چیزیه که بهش نیاز داری و با تمام توانت سعی میکنی تا زنده ای عشق رو با چشمای خودت ببینی و وقتی یه نفرو پیدا میکنی که فکر میکنی میتونی عشق رو باهاش تجربه کنی،با هر مشقتی که شده،اونو با چنگ و دندون نگه میداری اما دقیقا زمانی که فکر میکنی همه چیز داره خوب میشه «عشق زندگیت رو نابود میکنه.»

    Completed  
  • Two Hunters
    802 73 7

    بعد سال ها پست جديد با يه كتاب كاملا جديد خيلي هيجان زدم واكنش هاتونو ببينم چون با اون يكي فن فيك كاملا فرق ميكنه كلا از هر جانري داره توش ولي بيشترش هيجانيه اميدوارم خوشتون بياد راستي اين داستان يه جاي ديگه هم پست ميشه پس جاي ديگه ديدين فك نكنين كپيه اونم برا خودمونه اينم لينك اولين قسمت اگه كسي ميخواد از رو سايت بخو...

  • The Dollhouse | Complete
    135K 14.3K 74

    همه عقلشون رو از دست دادن ، همه ديوانه شدن و به آرومى از لبه ى پيچ و تاب خورده ى روحشون به اعماق ذهنشون سقوط ميكنن. به نظر ميرسه كه هرى استايلز و هالى پاركر كمى عميق تر از بقيه سقوط كردن. [ بالا ترين رتبه : #1 فن فيكشن ] اخطار : اين كتاب شامل فحاشى مكرر ، خودكشى ، مرگ ، قتل ، رابطه ى جنسى ، مواد ، سوء استفاده و شكنجه...

    Completed  
  • Legends Never Die (persian translation)
    11.1K 773 39

    اســـطـــورهـــ هـــا نـــمـــیـــمـــیـــرنـــد. اونـــا بـــا جـــرعـــتـــ و حـــقـــیـــقـــتـــ بـــازیـــ مـــیـــکـــنـــنـــد Legends never die They play truth or dare بر اساس یک داستان واقعی

  • "END OF HER DREAM"
    2.7K 340 15

    'زین باید ازم متنفرشه' با خودش تکرار کرد و قبل از اینکه بدونه بغضش ترکید و موبایلش از دستش افتاد اشک هاش روی گونه های اسیب دیدش سر می خوردن و دردی که داشت رو بدتر می کرد... درد..درد..درد چرا نمیخوان تموم بشند؟چرا زندگی نمی خواد به کاتیسیا لبخند بزنه؟ چرا رویاهاش این شکلی تموم شد؟ اره این اخرشه...پایان رویای اون... {...

  • BadLands Lyrics (Persian Translation)
    18.5K 967 18

    متن و ترجمه ی آلبومBadlands Artist: Halsey

    Completed  
  • Hush! Keep it a Secret | Zayn Malik
    25.4K 2.2K 41

    مگان تیلور دختری دانشجوست که در واشنگتن دیسی، تنها توی یک آپارتمان کوچیک زندگی میکنه. او ناخواسته شاهد یک قتل میشه... و همین زندگی ساده و تکراریشو عوض میکنه. میفهمه که قاتلها، اون طور که هممون فکر میکنیم نیستند... قلب دارند و میتونند عاشق بشند...