El sol de QishanWen☀️
Wei Wuxian o ahora conocido como "La nueva Madam Wen" pone en orden a todo el mundo de la cultivación.
Wei Wuxian o ahora conocido como "La nueva Madam Wen" pone en orden a todo el mundo de la cultivación.
Wei Wuxian muere salvando la vida de Jin Zixuan. Pero, ¿Quien diria que ese no era el final de las desgracias que estan por venir? El mundo se pone de cabeza por lo que esta a la vuelta de la esquina. ¿Una guerra entre sectas? ¿Lanling Jin quiere tomar el poder? ¿Wei Wuxian esta siendo controlado? Todos quieren venga...
SEAN BIENVENIDOS A ESTE NUEVO FANFIC. Resumen del fanfic: Después de la guerra, en una cacería nocturna. Wei Wuxian se encuentra con Nie Mingjue y termina siendo la noche en que todo cambiaría en sus vidas. _______________________________ La mayoría de los personas son de Mo Xiang Tong Xiu. Este fanfic está basado...
"I REFUSE TO GET MARRIED!" Wei Wuxian screeched loudly. A royal decree from the Palace arrived early morning, wishing for a marriage between the second daughter of Jiang House and the Second Prince of Gusu. Wei Wuxian, the second daughter did not like the good news and threatened her brother she'll run away, and becom...
Setelah kejadian dari Kuil Guanyin, semua orang percaya bahwa Wei Wuxian- lah yang mencoba membunuh Lan Wangji. Beberapa orang berbaju hitam masuk ke dalam kuil, mereka berkata bahwa Yiling Laozu memerintahkan mereka untuk membunuh semua orang di kuil. Lan Wangji melompat ke depan Wei Wuxian dan ditusuk oleh salah sat...
🎐یه کالکشن سه شاتی از کاپل وانگشیان به نام"سربندی محکمتر از رشتهی سرخ سرنوشت". 🧧 🎐𝐀𝐧𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫 𝐊𝐢𝐧𝐝 𝐨𝐟 𝐌𝐚𝐫𝐫𝐢𝐚𝐠𝐞 ✓ 🎐𝐓𝐡𝐞 𝐓𝐫𝐢𝐚𝐥𝐬 𝐨𝐟 𝐃𝐨𝐦𝐞𝐬𝐭𝐢𝐜 𝐁𝐥𝐢𝐬𝐬✓ 🎐𝐃𝐢𝐬𝐭𝐚𝐧𝐜𝐞 𝐌𝐚𝐤𝐞𝐬 𝐭𝐡𝐞 𝐇𝐞𝐚𝐫𝐭 𝐆𝐫𝐨𝐰 𝐅𝐨𝐧𝐝𝐞𝐫✓ 𐀔Author: ᴛɪᴛᴀɴꜱ_ʀ_ᴜꜱ 𐀔Translator: ᴀᴠʏ ➥All rights rese...
وییینگ تازه متوجه چهره ی بیمار لان ژان شد. رنگش پریده بود و خسته به نظر میآمد. «با خودت چیکار کردی؟ من چند روز مرده بودم تو چرا به این روز افتادی؟» لان ژان بالاخره به حرف آمد و گفت:چرا انقدر دیر؟ چهره ی وییینگ سردتر از قبل شد. «من دیگه نمی خواستم این زندگی و ادامه بدم. تو مجبورم کردی برگردم.» قسمتی از پارت ۳۱ اول...
نیه هوایسانگ و جین زیشوان و لان وانگجی سه پسر همخونه هستند که از قضا تو یه خانواده هم هستن!ولی داخل یه مهمونی خانوادگی به راز بزرگ خانوادشون پی میبرن!وجود یک گروه دیگه و بچه های دیگه که باهاشون تفاوت دارن!
Bound to a system without his consent, our MC begins his world-hopping journey. In the first world, MC: Oi, you said I am taking over an actor's body. System: *trembles in fright* MC: Then why am I fucking cat?!? In the second world, MC: Oi, you said I'm supposed to be the young master of the house. System: *cries* MC...
Heng Ming was just your average salary man from the 21st century who unfortunately died from falling down the stairs, yes ironic isn't it. He happens to transmigrate into his favourite bl novel only to realise his in the body of a minor character who was beaten to death. If that's not shocking enough he somehow gave b...
بعد از اینکه وانگجی برادرش رو که سالها بود ندیده بود رو پیدا کرد تصمیم گرفتند که برای مدتی جاهاشون رو با هم عوض کنن... شاید اینطوری بتونن از پس مشکلاتشون بر بیان... اما ایا موفق میشن؟
-من مقصرم وی ینگ... همه ی اینا تقصیر منه.. -لان ژان... -عمو حق داره منو مقصر بدونه... نفس عمیقی کشید -ای کاش.. میشد همه چیزو... از اول شروع کرد!
یه بخش برای ترجمه دوجینشی ها و مینی کمیک ها:)از ناولای محبوبم^^ لذت ببرید^^ ...... لطفا کپی نکنید ه هم کردید بگید از واتپد گرفتید🤦🏻♀️ظلمه ظلم!!!
این کار متعلق به من نیست (◍•ᴗ•◍)✧* من از رمان ❌سیستم نجاتشخصیت منفی بی مصرف ایده❌ گرفتم و فیک مینویسم^^
[COMPLETED] حتی اگه از هم دیگه دور هم باشیم بازم قلب من برای تو میتپه و اینو میدونم که تیکهای از وجود تو هم دقیقا همینو میخواد. (فصل دوم: Some Guy)
شیائو ژان به همراه دوستش وارد معروف ترین ناول دنیا می شن استاد تعالیم شیطانی آیا اونا می تونن خودشون رو با اوضاع وفق بدن؟ cople wangxian hualian writer :coco
"فردا بهش میگم دوستت دارم" شب بود نان فنگ توی تخت خواب این جمله رو با ذوق زیرلب تکرار کرد "فردا بهش میگم دوسش دارم" ووت و کامنت یادتون نره•-•💕✨
✾ Novel Name : ↬ The Demon King Always Thinks I'm Secretly In Love With Him 👀👹 ✾ Anthor(s) : ↬ Dong Fang Huang Gua 🌿 ↬ Eastern Cucumber ✨ ✾ English Translator : Chrysanthemum Garden ⚡️ ✾ Geners : Action , Adventure , Comedy , Fantasy , Martial Arts , Romance , XianXia , Yaoi 🍁
🦋𝐼 𝓌𝒶𝓈 𝒷𝑜𝓇𝓃 𝒻𝑜𝓇 𝒶 𝓇𝑒𝒶𝓈𝑜𝓃 🦋 [completed] 《وقتی هوانگوانگ جون و ایلینگ لائوزو در روز های اوج شکوهشون به دست تعلیم دیده هایی گمنام کشته میشن، روزگار چه تقدیری رو برای اون ها در نظر میگیره؟ آیا دوباره شانسی وجود خواهد داشت تا اون دو به هم بپیوندن و صلح و آرامش رو برای مردمشون به ارمغان بیارن؟ این رمان د...
He is a villain ★او یک شرور است★ °•°•°•°ـــــــــــــــــــــــ°•°•°•° جلد اول: باور °°°°°°°°°°°°°°°°° Ganer: #Bl #Derama #woxia #Historical °_°_°_°_°_°_°_°_° آپ: ♥دوشنبه ها♥ *|•|•|•|•|•|•|•|•| خلاصه: لو تیان لان سومین استاد حزب فنگ هوانگ تیان کودکی را نجات میدهد. سرنوشت آن دو با هم گره میخورد و پشیمانی های زیادی به...
در من گرگی است زخمی و خسته از نبرد های پی در پی برای زندگی در گوشه ی غاری نشسته و زخمهایش را می لیسد! وای از روز انتقام... همه را غار نشین خواهم کرد!...
بوم بوم بوم بوم.. صدای ضربان قلبش بود که به گوش می رسید. سریعتر از قبل میزد... نفساش آرومتر شده بود و بدنش گزگز می کرد. قفسه سینش میسوخت و نمیدونست کجاست و چند وقته تو این حالته. سردی آب و حس می کرد و دستگاهی که روی دهنش بود.. هوای خنکی که وارد ریه هاش میشد و چشم بندی که مانع از باز شدن چشم هاش میشد و در آخر... ◇◇◇ ...
همه چیز از وقتی شروع شد که من اخرین ماموریتم روی زمین رو از ارشدم دریافت کردم فک میکردم اینم مثل بقیه ماموریتاست اما.... نمیدونستم قراره گیر کابوسی به اسم لان وانگجی بیوفتم. خب سلام این یه فیک راجب ویووشیان و لان وانگجی که داستان اصلیه و میشه گفت یه فیکم راجب لان شیجن و جیانگ چنگ هستش البته فیک لان شیجن و جیانگ چنگ ب...
بعد از اینکه خاندان جیانگ به خیانت محکوم و رئیس خاندان و همسرش اعدام شدند...ووشیان ، یانلی و چنگ به عنوان برده ی دولتی شناخته شدند... اما... سرنوشت اونها قرار است چطور تغییر کند؟
••°میان انگشتهایت°•• اگر وانگجی،با دادن ساز قتل بتونه به گذشته ای که به نابودی رسیده بود برگرده،چه تغییر هایی ایجاد میشه؟ ایا لان ژان دوباره خودش رو تسلیم وقایع میکنه،یا باهاشون میجنگه؟ [بکشید،اون خیانت کار رو بکشید!] [اون خانواده خودش رو کشته،باید سرش رو بزنید!] [تو...چرا تو انقدر عوض شدی لان ژان؟] [برام مهم نیست اگ...
وقتی که ووشیان اونقدر از در اوردن پول نا امید شده بود،ناگهان یه شغل بهش پیشنهاد شد!مراقبت از دوقلو های شیطون سه ساله!ووشیان این شغل رو سریع قبول کرد.اما مراقبت از اون دوقلو ها با وجود پدر شون راحت نخواهد بود.یا شاید هم؟
زندگی شبیه بازی "شطرنجه" اگه بلد نباشی همه میخوان یادت بدن وقتی هم که یاد گرفتی همه میخوان شکستت بدن... این رو جیانگ چنگی که کل خانوادش رو از دست داده بود خیلی خوب متوجه میشد الان فقط خودش مونده بود و پسر بچه 16 ساله تخس که یادگار خواهرش بود... با اینحال...فکر نمیکنم خیلی هم تنها بوده باشه:)