hiddlesbatch/هیدلسبچ
وانشات هایی از شیپ هیدلسبچ(بندیکت کامبربچ/تام هیدلستون) وانشات های موجود در بوک: تنهام نزار: 6 پارت تکمیل منو ببخش: 3 پارت تکمیل باهم درستش میکنیم: 3 پارت تکمیل
وانشات هایی از شیپ هیدلسبچ(بندیکت کامبربچ/تام هیدلستون) وانشات های موجود در بوک: تنهام نزار: 6 پارت تکمیل منو ببخش: 3 پارت تکمیل باهم درستش میکنیم: 3 پارت تکمیل
پیتر پسر سال آخری دبیرستان از مدیر مدرسه تونی استارک باردار میشه ک این ماجراشون تا پایان خوشه. پایان خوش تضمینی. شم استارکر starker یکم سکسی با میزان زیادی بازی با احساسات.
[کامل شده] "میدونی... ویلیام احمقترین آدمیه که دیدم. تو بهش آسیب زدی. دوباره، و دوباره، و دوباره." با هر کلمهای که میگفت صداش بلندتر میشد. همزمان با کلمهی آخر، محکمترین مشتش رو به صورت مرد کوبید. اونقدری که استخوانهای انگشتهاش احساس درد و سوزش کردن. نگاه کوتاهی به پشت دستش که به خون هانیبال آغشته شده بود اندا...
▴⸼ᓚ«¦ཻ ❥𝐌𝐘𝐒𝐓𝐈𝐂 𝐇𝐈𝐋𝐋𝐒 ꪴ❥ꦿ⃭〤ıl🩸[🔪⃤ -چه اتفاقی میوفته اگه، دو تا شهر عجیب یکی بشن؟! 𝘀𝗲𝗮𝘀𝗼𝗻 𝗼𝗻𝗲 :: تموم شده 𝘀𝗲𝗮𝘀𝗼𝗻 𝘁𝘄𝗼 𝗰𝗼𝗺𝗶𝗻𝗴🔜 خلاصه: -استایلز در یک شب درحال رانندگی در جاده ی وسط جنگل هست که با دیدن نور عجیب وسط جاده کنترل خود را از دست میدهد و با یک درخت تصادف میکند. در این...
اینجا قراره کلی وانشات از دراری ترجمه کنم^^💚❤ Credit to : _the_drarry_life_
خلاصه داستان : جنسن و میشا اکلز دعواشون میشه و میشا از خونه میره بیرون و ... فنفیک توسط : HeartBeatNovel کاور توسط : HeartBeatNovel
~ برای یه پروژه، دین وینچستر و کستیل نواک، دو تا غریبه، مجبورن 36 سوال رو با صداقت کامل به هم دیگه جواب بدن. ولی سوالا خیلی شخصین و ممکنه بیشتر از اون چیزی که فکرشو میکردن راجب همدیگه بفهمن و با احساسات بیشتری رو به رو بشن. کتاب اصلی در پیج نویسنده: @laurenABlack سوال ها از کتاب ویکی گرنت برداشته شده: "36 questions t...
کس و دین در دنیای رو به ویرانی بعد از برخاستن لوسیفر برای بقای خود و سایر انسان ها تلاش میکنند. داستان پایان ، تاریک و غمگین و در دنیایی بدون ذره ای امید اتفاق می افتد. داستان کامل شد 💙
دین و کس و سم هر سه به دنبال نفلیم لوسیفر می گردند. ولی دست های پشت پرده ای در کار هست که باعث میشه وارد ماجرای خطرناکی بشن. تمام باور ها زیر سوال می ره و رابطه کس و دین هست که به خطر می افته. ایا کس رو به موقع از دست شیاطین نجات می دن یا کس از اول دشمن واقعی اونا بوده؟
"نیمه تاریک من" میشا با صدای لرزونی گفت:"اینکه بخوای از دست خود واقعیت فرار کنی خیلی سخته، از دست صداهای توی سرت، احساساتی که توی رگهات جریان داره. کی میدونه راه درست چه راهیه؟چی سفیده چی سیاه؟واسه من همه چی فقط خاکستریه." جنسن دستشو روی گونهی میشا گذاشت و به چشماش زل زد:"پس خودتو ازاد کن میشا، بزار توعه واقعی زندگی...
🔯یک پایان متفاوت برای سریال سوپرنچرال💙💚 برای کلمه «Evanescence» معانی زیر تعریف شده: فقدان تدریجی، محو تدریجی، غیب زدگی، زوال تدریجی این لغت به معنای ناپدید شدن سریع و ناگهانی چیزی میباشد. حال میتواند زوال تدریجی یک امید باشد... یا فقدان تدریجی یک عشق... یا شاید محو تدریجی خاطراتی که سعی در زنده نگه داشتنشان است...
Story by mishcollin available on ao3 Art by jackiedeeart on Instagram دین همون هیولاکُش 22 ساله ی همیشگی ایه که مادرشو از دست داده تا زمانی که توی یکی از شب های سپتامبر یه بارونی پوش غریبه به شیشه ی ماشینش می خوره و ادعا میکنه که یه فرشته است که اونو از آینده می شناسه و الان در حال فراره. یا... این داستان درباره ی کست...
" همه یه روز ترکت می کنن. یا با خیانت، یا با مرگ و هر چیز دیگه ای.. دست خودشون نیست، احتمالا یکی از قوانین مزخرف دنیا و کارما باید باشه. تو جفت روحی من بودی و هستی، بعد از تموم تراژدی هامون هنوز به این باور دارم. اما مشکل اینه، مردم فکر می کنن جفت های روحی حضورشون کنار هم ابدیه، مقصر اونا نیستن، منم یه زمان جزوی از ای...
جنسن اکلس ،پسر دوست خانوادگی کایلی،اتفاقاتی رو میگذرونه که تو زندگی هیچکس بوجود نمیاد
" فقط اون کلمات نیستن که میتونن بهم آسیب بزنن. گاهی آسیب هایی که سکوتت، اون نگاه پر از نفرتت، نفرتی که هرگز نفهمیدم از کجا اومد، و حتی بوسههایی که با هر کسی غیر از من تجربه میکنی، دراکو.. جبران ناپذیر تره. " this book is being edited. Plz, wait to read.
دیمن و استفن دو تا برادر خون اشام هستن که دیمن عاشق استفنه از همون نوجوونیش ولی استفن نمیدونه و طی یه اتفاقی نامزد استفن کشته میشه و استفن فکر میکنه کاره دیمنه و بعد اون یه اتفاقاتی برای اونها میوفته که.... ________________________________________ کلاوس و الایژا و کول باهم زندگی میکنن و الایژا و کلاوس باهم رابطه دار...
سلام گایز ! خیلی با خودم فکر کردم که خب کاپل دراری بزارم یا نه و خب بلاخره به این نتيجه رسیدم که بزارم🤌 .... داستان از اونجایی شروع میشه که ، دراکو مالفوی از دنیای جادو اخراج میشه و به دنیای ماگل ها تبعید میشه و یک کتابخانه سیار و البته جادویی رو میسازه. حالا چی میشه اگر بعد از دوسال زندگی توی دنیای ماگل ها یک نوزا...
[COMPLETED] حتی اگه از هم دیگه دور هم باشیم بازم قلب من برای تو میتپه و اینو میدونم که تیکهای از وجود تو هم دقیقا همینو میخواد. (فصل دوم: Some Guy)
✅کامل شده این داستان در واقع یه رمان بلنده که از اول تا آخرش موضوعای مختلفی رو پشت سر میزاره, گمونم هر چی که دوست داشته باشید تو یه فف بخونید اینجا جمع شده, از اولش که خشن شروع میشه تا آخرش که عاشقانه و درام تموم میشه... و باید بگم صد پارت اول این فف فصل اول داستانه و صد پارت دوم فصل دوم با موضوعات خاص خودشه.
خلاصه: هری و دراکو در بُعدی از زمان با اتفاقات بدی مواجه خواهند شد و تنها سفر در زمان و اصلاح بُعد زمانی میتونه عشقه اونارو حفظ کنه. وضعیت فصل یک : به اتمام رسیده✔️ وضعیت فصل دوم : درحال آپ 🔜 شیپه فف دراریه و دراکو تاپه. ❌ اسمات و روابط عاشقانه داره. ❌ اگر حساس هستید پارتای اسمات رو نخونید.🔞
همه چیز از اعتراف عاشقانه ی هری شروع شد...اعتراف عاشقانه به یک پسر...پسری که در بازه ای از زمان، به اجبار دشمنش بود. " کنار گذاشتن رابطه مون برای تو کار آسونی بود. ولی برای من نه. من جون کندم تا فراموشت کنم. میفهمی؟" *** Gener: dram, angst, enemy to lover main couple: drarry writer: nastaran
تو میتونی بهم اخم کنی. بهم بیمحلی کنی. بخاطر ضعیف بودنم مسخرم کنی. میتونی بهم گشنگی بدی. میتونی کاری کنی گریه کنم. کاری کنی که از درد زجه بزنم. تو میتونی خوردم کنی. زیر پات لهم کنی. تو میتونی منو به خاک سیاه بشونی لیام اما با همهی اینا من بازم عاشقتم :))))
مردم از عشق صحبت میکنن، در حالی که قلبشون آکنده از تنفره. دلی که عشق واقعی رو تجربه کرده باشه، تا ابد عاشق میمونه. اون شبی که زیر ماه و ستارهها نوازشم میکردی، و من تورو غرق در بوسههام میکردم، من عاشق بودم، من صادقانه عاشقت بودم.
ستاره ی شباهنگ ژانر:رومانس،تخیلی،ماجراجویی و... کاراکتر ها:جیمز پاتر،سیریوس بلک،لیلی ایوانز،سوروس اسنیپ و...
_اوم.... خب، مادرت مثل تو بود. خوشگل، زیبا، با چشمای سبز و موهای سرخ... همه او را بد خطاب میکردند... "کسی که نفرتش از گریفیندور شهره بود" اما مگر مردم خوب یا مرگخوار اند؟ "ردای سیاهش... " آیا کسی که خوب است نمیتواند مرگخوار باشد؟ "همیشه ولدمورت را لرد سیاه خطاب میکرد" آیا تمام مرگخواران بد اند؟ "نفرتش از پاتر در لحظ...
همه چیز توی داستان از اتفاقات تا دیالوگا عوض میشد اگه سوروس اسنیپ میتونست یه رفیق پایه و دیوونه کنار خودش داشته باشه.
سال هشتم. هاگوارتز. اتاق ضروریات. مکان سری دو پسر که میخوان تنها باشن ولی پیش هم. Drarry, drama, romance, smut. درری، دراری. یه درام انگست-فلافی.. بیشتر فلافی. اگه معنی میده؟ Word count: 27000 + 8000 (after)
بعد از پیروزی نور بر تاریکی، ریتا اسکیتر ، نویسنده ی معروف دنیای جادوگری برای آیندگان نوشته هایی بر جا گذاشت. چه میشود اگر ریتا جزییات مهمی را به کتاب ها اضافه نکرده باشد؟ آیا نا نوشته هایی از قهرمان دنیای جادوگری، هری پاتر و دراکو مالفوی، به نقل از کتاب های ریتا " دشمن " هری پاتر، هست که آیندگان از آن خبری ندارند؟...
پاتر چیزی از روی زمین کند:《نگاه کن دراکو! یه شبدر چهار برگ!》 خندیدم و گفتم:《شبدر چهار برگ من تویی هری!》 (این فن فیک رو با همکاری نیتا نوشتم.)