Sin | Drarry
" تو كى هستى؟ " " هرى پاتر." جايى كه دراكو بايد با گرايشش كنار بياد، و جاى ترسيدن به كسى كه هست افتخار كنه. written by: @NoticeMePotter persian translation.
" تو كى هستى؟ " " هرى پاتر." جايى كه دراكو بايد با گرايشش كنار بياد، و جاى ترسيدن به كسى كه هست افتخار كنه. written by: @NoticeMePotter persian translation.
Painter Of The Night Season one • Vkook • جئون جونگکوک، پسری که از زمان تولدش استعداد بی نظیری توی کشیدن نقاشی های منحرفانه داشت. بخاطر همین با اسم مستعار چندین کتاب از نقاشی هاش منتشر کرده بود. کیم تهیونگ، نجیب زاده عوضی و منحرفیه که به شهوت بی نظیرش معروفه، مکان و زمان براش اهمیتی نداره و همیشه مشغول کثافط کاری هاش...
تلاش کردن برای استفاده از کلمات بیهودهست. در انتها، هیچ کلمهای قادر نیست میزان احساساتی که یک فرد تجربه رو میکنه رو توی خودش جا بده.
شاید همه چیز تغییر میکرد اگه نمیبوسیدمت ، اگه داخل چشمات غرق نمیشدم تو من رو دیوانه کردی ، دیوانه یِ کلاه دوزهِ تو!
...اون بی خبر از هرچیزی شروع کرده بود به بازی کردن با دل من و من هیچکاری نمیتونستم انجام بدم!!! مثل کسی که سرطان داشته باشه و با هرنفسش بیشتر بمیره؛ یا یه کسی که محکوم به طناب دار باشه درست قبل روزی که میخواد آزاد بشه!! اهل فلسفه بافتن نیستن من تو باتلاقی که خودم ساخته بودم گیر کرده بودم و با هر حرکتم بیشتر سر میخوردم...
من بیهوشت کردم از نزدیک ترین آدم های زندگیت جدات کردم با چاقو روی بدنت نقاشی کردم و تو انقدر شکسته بودی که به هر حال عاشقم شی باید فکرش و میکردی که من از چیزی که به نظر میام خطرناک ترم... #1 Gangster #2 Louis Tomlinson #2 Stylinson #3 Larry #3 Larrystylinson #14 Harry Styles
⛓برده تهیونگ بودن گردن کج میخواد و زبون کوتاه! ⛓چیزی که جونگکوک نداره... ---------------------------- - پس شاه دزد تویی! به کاهدون زدی... من هیچی ندارم! + تمام چیزی که میخوام رو به رومه... شاه دزد؟ گوشای من فقط باید کلمه ددی رو از زبون تند و تیزت بشنوه جونگکوک... --------------------------- + وقتی میخوای به یکی بگی...
+آقای پین، یا بچهی بوگندوتو از جلوی در خونهی من دور میکنی یا زنگ میزنم پلیس!! Highest ranks: #1 in fanfiction and #1 in onedirection 💛❤ با احترام به لیام پین و تمام خاطرات قشنگی که بهمون هدیه داد.
[ شیطان پرادا میپوشد. ] پایان یافته ژانر : رمنس/ انگست / فانتزی / سوپرنچرال / اکشن / حاوی اسمات کاپل : اصلی ؛ تهکوک - فرعی ؛ یونمین "این چرخهی تکراری تا ابد ادامه داره و درمان عشق نافرجامی که هر روز و هر روز بهت یادآوری میشه، دست نیافتنیه! برای همینه که عشق برای ما درست نیست، ما نمیمیریم تهیونگ؛ هزار سال من رو حبس ک...
تفنگو روی گونه ش فشار داد " خودت چی فکر میکنی ؟" کاپل : کوکوی ژانر : جنایی ، اکشن ، روانشناختی ، اسمات محدودیت سنی +18 [[ بعلت استفاده از خشونت ، کلمات رکیک ، موادمخدر و ... ]] وضعیت : پایان یافته ✔ [I don't own the cover !]
به آرام ترین شکلی که میشد بهم نزدیک شدی، آنقدری حرفه ای و چیره دست، که حال نمیتوانم تو را دور از خود تصور کنم. آنقدری که باور دارم مال منی،گرچه که من آنقدر بی عرضه ام که نتوانم از اموالم محافظت کنم. همانگونه که کمی پیشتر تمامت را میخواستم،مدتی که گذشت ،قلبت را،پس از آن افکارت ،قانع تر شدم و لب هایت را التماس کردم ،سپس...
Who would ever think that the awkward geek and the most popular guy would be dating? Book 1 of The Geek Series Published: April 2017 Finished: September 2017
+ دوستت دارم! _ بخاطر سیب ترشهام؟ + اونم هست...ولی حتی اگه اونها هم نباشن، بازم دوستت دارم. 🍏 کاپل: کوکوی 🍏 ژانر: امگاورس، رمنس، فلاف 🍏 وضعیت: تکمیل شده.
《completed》 چت های عجیب بین جونگ کوک ۱۸ ساله و معلم خصوصی نقاشیِ ۲۲ سالش تهیونگ Taekook , texting Original story by : @nathyoung Translating by : @meli19952000
چند قدمی جلو برداشت و درست رو به روی پسر کوچک تر که روی صندلی نشسته بود زانو زد. با دست هاش پاهای جونگکوک رو به سمت خودش کشید و همونطور که بندِ بازِ کتونی هایِ اون پسر رو با دقت میبست زیر لب تکه ای از خاطرات گذشته رو زمزمه کرد: - جونگکوکِ من، همون پسر یک ساله ایه که وقتی انگشت های کوچیکش رو میگرفتم به زور باهام قدم بر...
ژانر : عاشقانه ، طنز ، هیجانی ، معمایی "تموم این مدت فکر میکردم این منم که دارم بقیه رو بازی میدم، غافل از اینکه خودم داشتم این وسط بازی داده می شدم!" " این بازی رو من به خواست خودم شروع نکردم ! ولی مطمئنا به خواست خودم تمومش می کنم ! " به دنیای اتفاقات غیر قابل پیش بینی خوش اومدید ☘︎ "وضعیت : پایان یافته" چنل تلگرام...
[در حال آپ] دژاوو حالتی از ذهن است که در آن فرد پس از دیدن صحنهای احساس میکند آن صحنه را قبلاً دیدهاست و در گذشته با آن مواجه شده است. و این همون جریان زندگی بود! آدم درست رو در زمان درست جلوی روت قرار میداد!... و لحظه آخری که تهیونگ داشت از کافه خارج میشد در حالی که میل وافری برای از خوشحالی فریاد زدن داشت و...
او هر روز اونجا مينشست و ساعت ها، مدادش براى كشيدن طرح هايى دور از چشم پسر، روى كاغذ سفيد ميرقصيد.
٧ روز گذشت...٧ روز بدون گل و قهوه گذشت...٧ روز بدون اون گذشت...
پسرى كه هيچ وقت عشق و علاقه رو، حتى از طرف پدرش هم تجربه نكرده، با غريبه اى آشنا ميشه كه نه تنها احساساتش، بلكه زندگيش رو كاملاً تغيير ميده. #2 in MinYoongi #3 in ParkJimin #3 in BtsFanfic
~⚚~𝑃𝑎𝑡𝒉𝑤𝑎𝑦 "گذرگاه" 𝑦𝑜𝑜𝑛𝑔𝑖 ⌇ 𝐽𝑖𝑚𝑖𝑛 𝐴𝑛𝑔𝑒𝑠𝑡 , 𝑆𝑚𝑎𝑡 , 𝑤𝒉𝑖𝑐𝒉 , 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒 , 𝑓𝑎𝑛𝑡𝑎𝑠𝑦 -"تو عاشق شیطان شدی!" -"تو نمیفهمی عشق چیه هیونگ"
از طناب هاى عشقش آويزان بود و تاب ميخورد. او طناب هاى زندگى پسر را در دست گرفته بود و با هر حركت، او را به لرزه مى انداخت...بسان يك عروسك خيمه شب بازى. #3 in Yoonmin
" ميخواى به كلكسيون تتو هات يه شاهكار ديگه اضافه كنى؟" "آره، اسم تو رو، پارك جيمين."
_دوست داشتن من عواقب داره! +چه عواقبی؟! _مثلا باید تمام و کمال مال من باشی! "عشق بین یک پسرِ نوجوان و یک رئیسه مافیا؟!" ژانر: اکشن، اسمات، عاشقانه، مافیایی کاپل اصلی: ویکوک کاپل های فرعی: سپ، نامجین نویسنده : black angel ❌ورژن کوکوی هم توی همین پیج آپ میشه..
لوسیفر 666 زوج:کوکوی ژانر:تخیلی ترسناک🔞اسمات دارک تهیونگ:من دوباره اونو پادشاه جهنم میکنم حتی اگه کل بهشت و به آتیش بکشم فصل اول تموم شد فصل دوم هم به زودی آپ میشه با اسم Lucifer
"اقای پدلکی عزیز" جرد پدلکی بخاطر تجاوز و قتل ۱۷ تا پسر گناهکار شناخته شده بود، رینج سنیشون از ۱۴ تا ۲۱ سال. جسداشون رو که زیر خونهش دفن کرده بود پیدا کرده بودن. و جرد محکوم به ۶ بار اعدام و ۱۱ بار مرگ طبیعی در مرکز اصلاحات درمانی هنریکسون شده بود. این داستان تبدیل به خبر اون دهه شده بود. حالا ده سال بعد، جنسن اکلس...
زندگی مثل یه تیکه کاغذه،و تو فقط یه مداد تو دستات داری که باید با همون مداد زندگیه خودتو رو کاغذ بسازی.تو باید با همون مداد اون تیکه کاغذ و خط خطی کنی تا جایی که کاملا سیاه و پر بشه اونموقعست که دیگه اون کاغذ به درد نمیخوره و باید بندازش دور. اما تو با کورسوی امیدت با ترس اطرافو نگاه میکنی تا شاید کاغذ دیگه ای پیدا...
پوزخند زد و گفت: +هی بیب هر کیو ک با کراوات میبینی بترس! _مم-من ... ________________________________________ جئون جونگ کوک، بزرگ ترین و سرد ترین رئیس مافیا ب محض اینک در نگاه اول عاشق پسر مو آبی ک میبینه میشه. چی میشه اگع این رئیس خشک و سرد بخواد عاشقی کردنو تجربه کنه .. . اون با اینک بزرگترین رئیسه ب علاوه خاطرخواه...