Select All
  • Sniper | Complete
    76.7K 6.6K 60

    [ C O M P L E T E D ] مورین؛ دختری جنگنده، جنگجویی در مبارزه با زندگی... دختری که بعد از همه ی دردهای زندگیش تو روی اون لبخند میزنه و میگه: "فقط همین؟ دیگه چی تو چنته داری؟!" هری؛ پسر مغرور و مهربونی که مورین انتقام زندگی رو ازش میگیره و هری... "ميدونی چيه هری؟!؟ تو فق...

    Completed   Mature
  • the colors of my feels
    12.1K 1.9K 52

    من پا برهنه به دنبال رویاهام در تاریک ترین نقاط زندگی دویدم.وقتی به خودم اومدم که لبه پرتگاه بودم.من به ارزو هام رسیده بودم.اماده دیدن جهنم بودم.ولی عشق توی دفتر سرنوشت من جایی نداشت.انگار کسی چیزی رو غلط گیر گرفته بود و عشق رو بهش اضافه کرده بود.پس همه چی بهم ریخت. فک میکنین چی میشه اگه در مرده ترین لحظات زندگیم بیشت...

    Completed   Mature
  • Adore [H.S.]
    22M 524K 79

    Isabella Maxwell: a girl that craved adventure. Harry Styles: a guy that fights to give her one. Harry Styles AU // This story has absolutely nothing to do with Harry Styles. His physical traits are used but nothing more. This is fiction. // Includes mature scenes without warning. All Rights Reserved © jhildey 2014 *...

    Completed  
  • Sneakers [H.S]
    20.6K 2.3K 59

    به دنیا خوش اومدی ، رویا پردازی رو متوقف کن ، قصه ی تو از همین الان شروع میشه ، مراقب باش کتونی هات گلی نشن. [this story contains mature content , read it on your own risk] ...................................................................................... سیلویا بخاطر تجربه های خانوادگی وابستگی رو دلیل تمام مشکلات...

    Mature
  • Golden [h.s.]
    665K 16.4K 74

    It's been a while since I've last seen him, and just the mere mention of this man's presence makes the blood in my veins sing. I can almost hear his voice calling my name. "Aurelia...." he'd slowly drag, his tongue licking his lips each time before pulling into a sinful smirk. "My muse...you have complete control of...

    Completed   Mature
  • Mysterious
    67.6K 7.1K 84

    جای بعضی زخم ها هیچوقت خوب نمیشن..حتی با گذر زمان... اگه هم خوب بشن هیچوقت فراموش نمیشن... اما..! -باید فراموش کرد تا بتونی زندگی کنی- Vampire story Harry styles #1vampire

    Completed  
  • butterfly | H.S
    179K 6.1K 36

    When Harry returns to California to see his darling butterfly once again. set in summer of 1972 ° - The sequel to Bambi. ⠀ ⠀ ⠀ ⠀ ⠀ ⠀ ⠀ ⠀ ⠀ ⠀ ⠀ ⠀ ⠀ ⠀ ⠀ ‎⁺ ⁀➷ warnings: detailed sexual scenes mature language lots of fluff © blushcherry, 2019 started: january 10, 2020. ______...

    Completed   Mature
  • bambi | H.S
    339K 9.1K 32

    Bambi is a flower girl in love with gardens and sunshine. Harry is a man infatuated with strawberries and his pretty flower. set in summer of 1971 ° ** this is a short story meant to be read in one sitting. it's also my first work, so it's really bad ** ‎⁺ ⁀➷ warnings: detailed sexual scenes ...

    Completed   Mature
  • Dreamers Tour (HARRY STYLES)
    62.3K 8.4K 42

    [COMPLETED] به ما میگن رویاپرداز ! اما این ما نیستیم که خوابیم.. مدلین دختری رویاپرداز با خیال هایی دور از انتظار که به بند هری استایلز راه پیدا میکنه..

    Completed  
  • Freedom of Sin
    71.9K 11.4K 51

    «آزادی گناه» من یک انسان آزادم! من اجازه دارم تمام قوانین انسانیت رو درهم بشکنم... از مخالفانم بهره‌کشی کنم... هر کس سر راهم بایسته رو بکشم... اعتقاداتی که از نظر خودم غلطه رو نابود کنم... چون من یک انسان آزادم! A Harry Styles Fanfiction

    Completed  
  • Hidden( translated to persian )
    405K 37.5K 96

    He was like a moon part of him was always hidden. اون شبیه ماه بود قسمتی از اون همیشه مخفی بود.

    Completed  
  • The Styles Effect | Complete
    88K 7.9K 29

    [ C O M P L E T E D ] من با خوندن فن فيكشن ها از واقعيت فرار كردم. اون ها از فن فيكشن هاشون فرار كردن تا به واقعيت من تبديل بشن. (Harry Styles AU) [Persian Translation] All Rights Reserved ©Chingyonce

    Completed  
  • Boss | Complete
    119K 8.7K 22

    [ C O M P L E T E D ] مالوری وایت یک دختر 20 ساله جوان، که تازه کالج رو تموم کرده و زندگی مستقل خودشو شروع کرده. کی میدونست که قراره انقدر سخت باشه؟ اون توی یک آپارتمان کوچک زندگی میکنه و فقط کمی از پولی که از پدر و مادرش گرفته بود براش باقی مونده، از وقتی که کالج رو تموم کرد دنبال کار گشت. وقتی که اون یه کار پیدا ک...

    Completed  
  • Office (Sequel to Boss) |‌ Complete
    52.1K 4K 22

    [ C O M P L E T E D ] "من نمیخوام دوباره ببینمش." اینا کلماتی بودن که مالوری وقتی توی هواپیما به مقصد آمریکا نشسته بود، می گفت. البته که هیچ چیز اون طور که من می خواستم، اتفاق نیفتاد. دو سال بعد، توی کلابی که خودم توش بودم پیداش کردم، در حالیکه توی دستشویی دخترا با یه دختر مو قرمز داشتن همدیگه رو به طرز وحشتناکی م...

    Completed  
  • Captive | Complete
    102K 9.9K 41

    [ C O M P L E T E D ] " تو قلب من رو اسير كردى ، ولى حتى خودت هم نميدونى " (Harry Styles AU) [Persian Translation] © All Rights Reserved 2013 - 2015 Qveendom Translated By : @messybune #6 in Persian FanFiction

    Completed  
  • OCD | Complete
    35.8K 3.9K 18

    [ C O M P L E T E D ] اون دختر اولين چيز زيبايى بود كه هرى تا به حال اسيرش شده بود. [Persian Translation] (Harry Styles AU) copyright © 2014 all rights reserved, -interstellar

    Completed  
  • Choose Love ||H.S||
    100K 11.3K 73

    "میدونی حداقل هفتاد هشتاد درصد زیبایی دنیا به خاطر توئه؟" هری خندید و چال های هلالی شکلشو نشون داد. "الان شد صددرصد" "تو دیوونه ای؟" "نه..من فقط عاشقتم" ............. تو این داستان هری دارک نیست، ددی نیست، قاتل نیست، معروف نیست... هری تو این داستان کسی هست که با یه بچه ی هفت ساله هیچ تفاوتی نداره... برعکس هری های دیگه...

    Completed  
  • Loveland (COMPLETED)
    184K 17.3K 82

    زمانی که والدین پرنسس الیزابت در جنگ کشته میشن ، اونو به عنوان غنیمت می برن پیش پادشاه (فن فیکشن هری استایلز)

    Completed   Mature
  • 1996 [harry au]
    6.3M 190K 29

    Alexis chose the summer of 1996 to visit her Nonna in small, poorly known Clarkesville, Georgia. This year happens to be her favorite. Because a certain guy with ripped flannels, loose thick curls, and piercing green eyes won not only his thrilling illegal drag-races, but won the best trophy of them all. Her heart. [w...

    Completed  
  • Obsessive | On Hold
    59.1K 6.6K 25

    "اين عشق تو بود كه مارو توي اين دردسر انداخت" اون گفت و دستاشو روي شونه هام كشيد "خب عزيزم،اين عشقه تو هست كه مارو از اين دردسر بيرون ميكشه" اروم گفتم فصلِ دوم فن فيك Excessive (Harry Styles AU) [Persian Translation] Copyright All Rights Reserved @fxckingpayno Translated By : @Rozhinbh & @_pawn_ #13 in Persian FanFi...

  • Excessive | Complete
    423K 43.2K 108

    [ C O M P L E T E D ] "من برای مدتی زیر نظر داشتمت عشقم" اون بطور تاریکی در گوشم زمزمه کرد "چرا این کارو با من میکنی؟" من داد و فریاد کردم.خنده ی کوچیکی از دهنش بیرون اومد "چون" اون گفت و دستاش رو از دیوار به سمت سرم و پایین بدنم برد و کمی روی کمرم نگه داشت.. "من میتونم" #1 in Persian FanFiction (Ha...

    Completed   Mature
  • My Brother's Best Friend
    64.5M 45.4K 5

    "So what do we do?" "We can work something out. There's just one problem... We can't let your brother find out." ❁ Available now to order! Link in bio!

    Completed  
  • For you [ H.S ]
    159K 13.2K 72

    تو نميتوني به رقصيدن با شيطان ادامه بدي و بپرسي چرا هنوز تو جهنمي داكوتا. [ sexual contact ] [ Harry Styles AU ]

    Mature
  • DARK | Complete
    153K 10.3K 75

    [كتاب اول] اون پسر فكر ميكرد كه اون دختر هم مثل بقيه دخترهاست . اون دختر هم فكر ميكرد كه اون پسر بدترين كابوسشه. اما اختلاف ها باعث نزديك شدن ميشن. قسمت هاى تاريك پيدا ميشن ، و دوباره عاشق شدن ياد گرفته ميشه. ايا اون دختر ميتونه به اون پسر دست پيدا كنه؟ ايا اون پسر ميتونه گارد هاى خودش رو پايين نگه داره. خودتون...

    Completed