Cancer [L.S] (Completed)
میدونم که قول دادم اجازه ندم چیزی بینمون فاصله بندازه ولی میدونی که... رقیب من سرسخت تر از این حرفا بود... . ( Larry Stylinson AU ) Written by: Fatemeh [Fatemeh, stylinson_ff, 2016]
میدونم که قول دادم اجازه ندم چیزی بینمون فاصله بندازه ولی میدونی که... رقیب من سرسخت تر از این حرفا بود... . ( Larry Stylinson AU ) Written by: Fatemeh [Fatemeh, stylinson_ff, 2016]
[ اخطار❌ این داستان دارای محتوای ترسناک و ماوراء طبیعه است و ممکن است برای همه مناسب نباشد! ] و من، آخرین بازماندهی جدال با مرگ بودم اما فراموش کردم که مرگ قرن هاست که پیروز میدان است. Cover by: @infectedFantasy #1 in Horror #4 in ziam #5 in sad
جونگکوک به سمت مسیری که حدس میزد راه خونه باشه قدم برمیداشت، ولی هرچی جلوتر میرفت بیشتر گیج میشد. کم کم داشت می ترسید، احساس خطر میکرد. آسمون همون آسمون بود، زمین همون زمین... ولی زمان چی؟ Highest ranking #1 in humor Highest ranking #3 in کوکمین Highest ranking #3 in سپ
| کتاب اول از مجموعه خاطرات یک دورگه | "پانصد سال پیش، سه یاقوت قدرت از فرشتگان محافظ دزدیده و به زمین برگردونده شدند. شیطان پا به زمین گذاشت و از همان زمان بود که جنگی بزرگ میان موجودات افسانهای خوناشام، گرگینه و جادوگر آغاز شد. اما داستان دیگری پشت این سه یاقوت پنهان شده است... داستانی از جنس درد، غم و عشق! داستانی...
Illusion (وانشات)🖤 وهم کاپل: کوکمین ژانر: ترسناک. تناسخ.رومنس وان شات one shot #kookmin #jikook #illusion
✔Completed کامل شده --- Leave Me Loving You. وقتی دوستت دارم تنهام بذار. --- از مجموعهی تنها شدن ایده از اهنگ LMLY از Jackson Wang
به بازی خوش اومدید. قانون مشخصی نداریم سعی کنید نمیرید و البته باهم کنار بیاید.شنیدی جین؟ با.هم. کنار .بیاید. این تنها قانون پدربزرگه . 🛑کاپلی و عاشقانه نیست.اگه فقط اینجور فن فیکا رو می خونید این فن فیک به شما توصیه نمی شه:)🛑
{𝘊𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥} +نود دقیقه! شنیدن همین صدا کافی بود تا بفهمه چه اشتباهی کرده. با تردید سرشو چرخوند و به بالا نگاه کرد . پسرِ مو بلوند که کنار میز دست به سینه وایساده بود دوباره اون پوزخند لعنتیشو به نمایش گذاشت. +نود دقیقه بیشتر با زنده موندت این جهان رو آلوده کردی. اشتباهی که باعث مرگش میشد... -تروخدا ولم کن...
"اپراتور ۸۶_۱۳۰ هستم، از کلیسای ساکرامنتو. شما با شماره ی فوریت های ممانعت از خودکشی تماس گرفتید، چه کمکی از دستم بر میاد؟" ..... ما اینجا هستیم که با تو صحبت کنیم، با تو دعا کنیم و به تو عشق خداوند مهربان را نشان دهیم. ..... ایده از آهنگ: baby hotline
هری...هرررری...خواهش میکنم نجاتم بده...نذار من رو ببرن...هرررری... قطرات اشک گونه های پسر چشم سبز رو تر میکنن...صدا توی ذهنش تکرار میشه....حتی جرات نکن به التماس هاش گوش بدی استایلز...حتی جرات نکن برگردی سمتش... صدای فریادهای وحشت زده ی لویی تنش رو میلرزونن...روحش رو از هم میدرن...قلبش رو از کار میندازن اما این اجبار...
چند صفحه ای از روزمرگی های پسری که به بیماری خطرناکی مبتلاست و فرصت زیادی برای موندن کنار دوست کوچیکترش که دچار عقب ماندگی ذهنیه نداره!
دوست پسر برادرم🥀🦋 دیدن کسی که عاشقشی اونم کنار برادرت اصلا آسون نیست دیدن کسی که تمام قلب تورو داره وقتی تو هیچ جایی تو قلبش نداری اصلا راحت نیست من برای جونگ کوک جون میدادم جیمین پسری که عاشقه دوست پسر برادرش تهیونگه. میشه یه روزی به عشقش برسه یا همیشه باید حسرت بخوره؟ کاپل: کوکمین،کوکوی،نامجین ژانر: انگست، اسمات�...
>name : Holy and UnHoly >couple : VMin / NamJin / suga×hyri >genre : fantazy(werewolf , vampire) / angst / >romantic / general >writer : farnoosh
[Completed] تو دلیل زنده بودن منی (این فیک با اجازهی نویسنده ترجمه شده است.) Translator @soha_mayne writer @zvxcblist
💜فول شده💜 . . وقتی فرشته ها نقطه ضعفش میشن... وقتی آسیب دیده ترینشون میشه ملاحت تک تک ثانیه هاش... وقتی درد ها...استرس ها...و ترس های فرشته ی هفده سالش... مرد میکننش توو اوج شونزده سالگی... وقتی به تکاپو میندازنش...شجاع میکننش...که ببره این خط بدبختی رو از زندگی جیمین... جیمین...پسر اروم و عجیب مدرسه اونقدر اروم م...
_من میدونم که اونشب کجا بودی! من میدونم که دوستم داری! +دوست ندارم،دیگه نه! _داری دروغ میگی چون دلت میخواد که دروغ بگی! +میتونم ازت یه درخواستی بکنم؟ _اره بگو. +لطفا دهنتو ببند! ((فیک های بیشتر توی اک))
فصل دوم 'Randy' همه آدم ها توی زندگیشون به خوب بودن فکر میکنن. اما فکر کردن هیچ وقت کافی نیست جئونی هیچ وقت! Made in pain! ________________ توجه ⚠️ این داستان قصد توهین به هیچ دین، شخص، مکان و... ندارد. تمامی مطالب ذکرشده تنها به این اثر تعلق داشته و وجود خارجی ندارند🚫
[کامل شده] "رَندی" داستان آدم هایی که گذشته شون اونها رو افسار گسیخته کرده. ¬افسارگسیخته ¬ ___________________ _مطمئن باش توی اون اداره کسی رو به اندازه من پیدا نمیکنی که بخواد کل خشابش رو توی دهنت خالی کنه.... مراقب حرفات جلوی من باش عوضی، درسته مدرک قانونی برای قتل هات وجود نداره ولی خوب میدونم چه کارهای ازت بر میا...
+چرا زندگی انقدر مزخرفه؟ -نمیدونم درباره ی چی حرف میزنی، خیلی وقته زندگی نمیکنم! • زمستان فرا میرسد و با سرمای سوزناک خویش راه چاره ای برای پناه گرفتن را زمزمه ی بادها میکند..باید پناهگاهی ساخت •