RED WOLF 3 (The Story Only I Didn't Know)
تو یه رویا بودی بعد واقعیت و حالا فقط یه خاطره ای... -فصل ٣ ردوولف📔 "داستانی که فقط من نمی دونستم"
تو یه رویا بودی بعد واقعیت و حالا فقط یه خاطره ای... -فصل ٣ ردوولف📔 "داستانی که فقط من نمی دونستم"
•|اتمام یافته|• مین یونگی بزرگترین اشتباهش رو وقتی انجام داد که از زندان روانی کیسان فرار کرد! البته فرارش مشکلی نداشت اگر اون دختر روان پریش رو هم آزاد نمیکرد. دختری به نام سانی که عاشق مردی ۱۲ سال از خودش بزرگتر شده بود و برای به دست آورد ناجی عزیزش، مین یونگی، نقشهی غیرمنصفانهای کشید... ◾️نام: دو دنیا [ فصل اول...
¬تعهد [کامل شده] کاراکتر: جیزل، تیونگ، لوکاس، نینگ نینگ، وونیانگ، فیلیکس و نیکی. ژانر: عاشقانه، مافیایی، اکشن. 'خلاصه' جیزل اوچیناگا در یکی از خانوادههای برجستهی مافیایی در بوسان به دنیا اومده و پرنسسیه که بهواسطه زیباییش شناخته شده است. خیلیها ازدواج اجباریش با لی تهیونگ برای برقراری صلح بین دو خاندان بزرگ ما...
• فراموشی (کامل شده) اون سانحه و فراموشی سهون باعث شد همه ی اونا برای تجربه ی زندگی ای که بخاطر ترس و ناامنی از خودشون محروم کرده بودن به دروغ رو بیارن. شایدم چاره ای به جز دروغ گفتن نداشتن؛ اما مخفی کردن گذشته، عشق، و هویت حقیقی سهون آسون نبود و بهای سنگینی داشت. گذشته ای که مثل یک سایه همه ی اونا رو تعقیب میکرد پر...
___♡__ܥߊܥࡐܨ ܧܠܢ̣ߺ__♡___ (تکمیل شده) عشقی که توسط جادوی وحشتناکی به نام کینه قفل شده.. جادویی که اجازه نزدیک شدن دو جوان دلبسته رو به هم دو نمیده و مانند دیواری سر به فلک کشیده بینشون نظارت میکنه.. اما این وضع تا کی قراره ادامه داشته باشه؟ تا کی قراره اون ها عاشق بمونن ولی ناتوان از گرفتن دست یکدیگر؟ از جاییکه پید...
•|اتمام یافته|• کیم تهیونگ، ستارهی جهانی BTS, در پروازش به نیویورک دچار سانحهی هوایی میشه اما وقتی چشم باز میکنه میبینه زندگیش کاملا عوض شده و اون الان فقط یه گلخونه دار سادهست که یک سال و نیمه ازدواج کرده و یه پسر ۸ ماهه داره! چه اتفاقی برای زندگی قبلی کیم تهیونگ افتاده؟ قراره با این زندگی جدید و عجیبش چیکار ک...
#مقدمه: همسر کای کاوالارو چهار سال پیش فوت کرد اما یاد و خاطرهاش هنوز ذهن کای رو ترک نکرده. کای در آستانهی تبدیل شدن به جوانترین رهبر، در طولِ تاریخ مافیای شیکاگو، یا باید دوباره ازدواج کنه یا ریسک ضعیف ظاهر شدن توی این جایگاه رو بپذیره. جنی برای ایفای این نقش انتخاب شده. اونم شوهرش رو از دست داده ولی در واقع اولین...
سلام به همگی! این چهارمین فیکشن و دومین فیکشنیه که با کاپل بکیان دارم می نویسم و امیدوارم منو که تازه کارم زیاد زیر ذره بین نبرین و از خطاهام بگذرین ایده این فیکشن تازه به مخم خطور کرده و صد البته ممکنه کم و کاستی های زیادی داشته باشه که امیدوارم زننده نشه و اگه فایرلایتین و خوشتون نمیاد لطفا نخونین سرتونو به درد نیا...
داستان اتفاقات و دردسر های چند تا زوج رو در دو بازه ی زمانی سال 2020 و 1940 تعریف میکنه. . . کاپل ها به ترتیب مقدار نقششون:چانرز,جنکای,هونلیسا,جیهو(جیسو و سوهو) ژانر:تخیلی,رمنس,درام,انگست
[+ دوستت دارم بیون بکهیون. - منم دوستت دارم کیم تهیان.♡] 🦋کاری از تیم ترجمه ی بکیان🦋 🌸ورژن اصلی و انگلیسی فیک به قلم @liajwai °https://my.w.tt/Y3MQ95Qui6
لیسا:میشه یه سوالی ازت بپرسم؟ جنی:چه سوالی؟ لیسا:من برات کافی نبودم؟ جنی:ن نه تو بیشتر از کافی هستی برای من. لیسا:پس به چه دلیل کوفتی تونستی اینکارو باهم بکنی؟!! جنی:چی داری میگی؟ لیسا:مثل احمقا رفتار نکن. این یه فیک ترجمه ست امیدوارم خوشتون بیاد❤ پیج اصلی:@JL_InArea
نام داستان : قصه عشق نویسنده : سکوت کاپل ها :اعضای بلک پینک + چان سوهو کای سهون بکهیون از اکسو + داهیون از توایس شخصیت های فرعی : کیم تهیونگ ، پارک جیمین ، کیم سوکجین از bts نوع فیک :دختر پسری ژانر :عاشقانه ، پزشکی ، اسمات ، فلاف ، کمی غمگین نوع پایان :هپی اندینگ تعداد قسمت : نامشخص تعداد فصل : نامشخص
به زور دست خودمو جدا کردم و تو صورتش داد زدم "چی کار میکنی خانوم محترم؟" با کلافگی زیاد نالید"خانوم محترم چیه احمق منم کیم جونگین! ★★★ خوب کیم جونگین بهت تبریک میکم از حالا به بعد تو تمام آپشنای یه دخترو داری..چه حسی داری؟ "یه حس عن..." ★★★ چی میشه اگه کیم جونگینی که به عنوان یه مرد بلده چطوری از زندگی و داشته هاش لذت...
خوب سلام نوبتیم باشه نوبت کاپل محبوب خودم بکیانه. این یه وانشات قرار بود باشه که دیدم طولانی میشه... میتونم همینجا متوقفش کنم میتونم هم ادامه بدم بستگی به دلخواه خودتون داره خخخ. داستان یکم زیادی فانتزیه ولی فاک بهش! مگه فیکشن نوشتن یه کار کاملا فانتزی نیست؟ + اگه چانبک شیپر، تهنی شیپر، سهبک شیپر نمیدونم دیگه بکسو شیپ...
✔ رهبر | پایان یافته با آرزوی داشتن انسانهایی با قدرتهای فوق بشری برای پیروزی در جنگ جهانی سوم، کشور های قدرت طلب ساخت سربازهای ابرانسانی را شروع کردند؛ فارغ از آن که درحال ساختن بزرگترین و خطرناک ترین دشمن بشریت هستند. با شکست پروژه و فرار ابرانسانها از آزمایشگاه برگ جدیدی در تاریخ رقم خورد و انسانها زندگی جدیدشا...