𝖫𝗈𝗏𝖾 𝖲𝖳𝖮𝖱𝖸
Our time is up.. Your eyes are shut...! ───────────── Couples: Friendships Genre: angust Writer: OpalDie -Complited.
Our time is up.. Your eyes are shut...! ───────────── Couples: Friendships Genre: angust Writer: OpalDie -Complited.
[ خونه ] پایان یافته ژانر : فان / روزمره / تکست / اینستاگرام / رمنس / اسمات کاپل : اصلی ؛ تهکوک - فرعی ؛ یونمین ، نامجین به نظرتون یک آدم عاقل میره به یک آدم ناشناس پیام بده و بگه که چجوری با دوست پسرش بهم بزنه؟ نه! تهیونگ هم عاقل نیست. پ.ن. کار خیلی قدیمیایه پس انتظار یک قلم بی نقص نداشته باشید.
هوسوک یه گل آفتابگردون بود که زیر سایه ی تاریک و سرد مین یونگی آروم آروم پژمرده میشد. ───────────── Couples: Sope , JinKook , YoonMin , Vmin Genre: angust , Sad Ending Writer: OpalDie -Complited.
اسپرم لعنتی🍸 کاپل ها:کوکوی، یونمین، نامجین ژانر:خون آشام خشن امپرگ اسمات _جونگ کوک با چشمانی که از خشم سرخ شده بود به مراسم ازدواج نگاه میکرد با خشم غرید:به چه جراتی با بچه من تو شکمش داره ازدواج میکنه وضعیت: پایان یافته
☆ Second Hybrid ☆ ___________________________________________ سوکجین دانشجوی 20 ساله ای که مجبور میشه برای تحقیق روی گلهای کم یابی به جزیره ججو سفر کنه ، با کیم تهیونگ دو رگه ای که پرورش دهنده ی این گلهاست رو به رو میشه و هردوشون متوجه ی این میشن که توی گذشته خاطرات زیادی باهم داشتن... _______________________________...
.・。.・゜✭・سوییت لایک بلاد.・✫・゜・。. «کاپل»: ویکوک، نامجین، یونمین «وضعیت»: completed «ژانر»: رمنس، ومپایر، اسمات «رده سنی»: +18 «تاریخ شروع»: 13 دسامبر 2020 «خلاصه»: پسرک خاص و برگزیدهی منطقهی جنوبی، همون جئون جونگکوک خونآشامی که با عقاید اشتباه مردم سرزمین و شاید از همه مهمتر پدرش، خیلی از آزادیهای یه خونآشام ازش س...
-تهلون؟ تهیونگ هومی گفت و برگه های تو دستش رو ورق زد. -تدی.. نیدا تن با کلمه های عجیب کوکی سر تهیونگ برگشت. -کوکی؟؟؟ صدای شوکه شده تهیونگ کوکی رو ترسوند. کار بدی کرده بود؟ بغض کرد و لب پایینیش لرزید. به ثانیه نکشیده صدای گریه اش بلند شد و تهیونگو ترسوند. -گریه نکن.. گریه نکن.. اشکال نداره کوکی. بیبی چیزی نشده که. معذر...
اینجور نبود که از قبل نقشه کشیده باشم. فقط اتفاق افتاد وحالا من نمیدونم چجوری باید این وضعیت رو کنترل کنم. خب شاید من آدم خوش گذرونی باشم اما... اما این باعث نمیشه بخوام با اون اینکارو کنم... کسی که تقریبا منو بزرگ کرده. باید جبرانش کنم هرجور شده، حتی اگه قلبم هزاران تیکه بشه... همه چیز از حدود یک ماه پیش شروع شد، یک...
☆ MY SOLDIER ☆ _______________________________________________________ جین پسر ۲۵ ساله ای که از رفتن به سربازی و تراشیدن موهای نرمش متنفر بود...اولین روزش توی پادگان با رئیسش جئون جونگکوک شخصی که ۳ سال پیش ازش پول دزدیده بود رو به رو میشه و هیچ ایده ای نداره که چطوری باید از دست اون پسر عضله ای فرار کنه... __________...
این وانشات نتیجه ی واکنش یه غروب دلگیر + فوران عشقم برای کوکجینه♥️ -"میدونم ممنوعه؛ ولی میشه یواشکی عاشقت باشم؟" کاپل ها: کوکجین، نامجین
كيم سوكجين :"هيچوقت با درونم همراه نبودم.هميشه يك قدم عقب تر يا جلوتر راه ميرفتم.به فريادهاي توي سرم بي توجهي نميكردم اما كاري براشون انجام نميدادم.گناه هاي زيادي كردم كه هيچوقت قرار نيست بابتشون خودم رو ببخشم.من با تمام اين افكار به زندگيم ادامه ميدم.از دست ميدمو هر روز حقارت بيشتري رو حس ميكنم."
کیم سوکجین نمیدونست چطور سر از یه پارتی درآورده بود، روی زمین نشسته بود و داشت با یه مشت آدم پر سر و صدا جرات یا حقیقت بازی میکرد.. ولی چیزی که میدونست، این بود که بی شک نمیخواست ببازه. مخصوصا به اون عوضیِ از خود راضی، جئون جونگ کوک. تگ ها: نفرت به عشق، رومنس، اسمات *این فنفیک ترجمه ی فارسی فیک Truth or Dare به نوشته...
☆ FOX ☆ ______________________________________________________ چرا باید اتفاقایی بیوفته تا جین مجبور شه توی فیلمِ پورن گی بازی کنه؟ اونم با کیم تهیونگ...! شخصی که سوکجین از دوران مدرسه روش کراش داشته و حالا بعد از سفرش به منچستر به یکی از پورن استارای معروف اونجا تبدیل شده!؟ و چرا زمانی که حس میکنه با نامزدش کیم نام...
- جایی که سوکجین تنهاست و به تهیونگی که دوستهای زیادی داره حسادت میکنه. و - جایی که تهیونگ متوجه تنهایی سوکجین میشه و ازش متنفره.
~ Completed ~ • آکوامارین • در چشمهای پسرک خیره شد و حتی توانپلکزدن را هم نداشت.آن چشمها آبی بودند.رنگ آبی ای که به اندازه آن جواهر آکوامارین خاص و درخشان بودن.جین برای بار دوم در زندگی اش عاشق رنگ ابی شد.عاشق رنگ خیره کننده آن چشمها.... 💎 Genres: Romance,Omegaverse 💙 Main Couple: Jinkook ❤ Side Couple: Sope
اگه معتاد آدرنالین هستین یا از ترشحش لذت میبرین.. اینجا میتونین محرکش رو پیدا کنید :) داستان های ترسناک کوتاه من ترجمه نیستن و نوشته ی خودمن. اگر داستانی ترجمه باشه حتما زیرشون قید میشه.
پسری که عشقشو به خاطر مسائلی فراموش کرده اما زمان عشق گذشته رو به یادش میاره ولی مجبوره دوباره فراموشش کنه!
یه روز از روزا در مطب کیم سوکجین باز شد و یه پسر با دماغ قرمز آویزون اومد تو... *"اسمت چیه؟" بعد یه مکث کوتاه عطسه ای کرد و تو دستمال کاغذی پاره پوره اش دنبال یه جای سالم گشت. جعبه ی دستمال و طرفش گرفتم که با فین فین چهار پنج تا دستمال بیرون کشید و دماغش رو پاک کرد. کارش که تموم شد نفس سنگینی کشید و نگاهم کرد"جونگکوک...
جونگ کوک حتی تصورش هم نمیکرد زندگیش اینجوری بشه🍷✨ *** Couple:Vkook-Sope-Hopemin genre: Romance- Supernatural - Smut-Vampire
چی میشه اگه یه فرمانده که از کشورش طرد شده بخواد انتقام بگیره؟ ژانر : معمایی،ومپایر،سوپر نچرال،یه ذره طنز کاپل:کوکوی،سپ،نامجین
『پایان یافته』 "- مادرم همیشه میگفت "گریه کن. اما نه برای غمی که رو دلت سنگینی میکنه...! بلکه گریه کن برای تجدید لبخندت! سعی کن با هر قطره اشکت، غمت رو بیرون بریزی و با یه دستمال ناچیز ردش رو از بین ببری. اونوقت میبینی که دلیل گریهات اونقدر هم که تو فکر میکردی بزرگ نبوده." ژانر: غمگین، عاشقانه، کمی تا حدودی تخیل...
های...نمونه کار هارو میتونید ببینید. -اسم -اسم نویسنده -ژانر -کاپل -یه جمله کوتاه ولی جذاب از فیک - عکس از کرکترایی که میخوای تو کاور باشن -فضای فیک(خشن/تیره/شلوغ/خونی/امیدبخش/روشن) -خلاصه داستان -هرچیز دیگه ای که فکر میکنی حتما باید توی کاور وجود داشته باشه این فرم رو پر کنید و به ایدیم بفرستید @blackrabbt ⚠️فقط توی...
Namjoon (*>∇<)ノ Seokjin (*'∇')ノ Taehyung (^o^)/ Jungkook (ˊ˘ˋ*) Welcome to Soft Spot(ʘᴗʘ✿)
▫️Name : ICE ▫️writer : Rednight ▫️Genre : Romance, dram, philosophical ▫️couple : Namjin, Taejin ▫️character : Seokjin, Namjoon, Taehyung جینی لوگرند، سوپرمدل کره ای-فرانسوی به کشورش برمیگرده تا هویتش رو پیدا کنه و مسیر زندگیش با شناختن یه مرد بیخانمان، دستخوش تغییر میشه. ---------------------- +وقتی پای پول و قدرت...
تو دنیایی که بدون ماسک اکسیژن نمیشه نفس کشید نامجون که موهای عجیبش رنگ فیروزه ای دارن ... یه روز پسری رو میبینه که بدون ماسک اکسیژن بهش زل زده... این داستان توی یک دنیای تخیلی و زمان تخیلی اتفاق می افته اما میشه گفت این زمان تخیلی، از زمان فعلی دنیای ما جلو تره. اگر براتون راحت تره، چیزی حدود 250 سال جلو تر از زمان حا...