KOOKJIN WORLD
Scenario & Storys about Jin & Jk
شاید خانوادهای که سوکجین برای خودش تشکیل داده بود عجیب و خلاف عرف به نظر می رسید، ولی سوکجین تک تک اعضای خانوادهاش رو از صمیم قلب دوست داشت. وقتی دولت سرپرستی موقت یه یچهی دیگه رو بهش سپرد، سوکجین مصمم بود از پسش بر بیاد. نگاه قضاوتگر آلفای گله هم هیچی اهمیتی نداشت. یا، روایتی از داستان کیم سوکجین و سه توله گرگ.
ما هفت نفریم....... هفت تا بدن که روحشون یکیه.......هفت نفر که غم و غصه و شادی و خندشون با همه......شاید برای بعضیا عادی باشه، اما برای ما منحصر به فرده اما توی این دوستیه منحصر به فرد یه نفر هست که همه چیزمه....! آپ:پنجشنبه ها ژانر: real life #kookjin #jinkook
دو نوع درد توی دنیا وجود داره.. دردی که فقط درد داره و دردی که آدم رو عوض میکنه.. و تو همون دردی.. دردی که عوضم کرد اما دورم ننداخت.. Couple:kookjin Topice: Dram, smut * Persian Translate
( کاپل فیک: کوکجین) تمام عمرم قلم به دست نوشتم و نوشتم. تمام برگه های سفیدی که میدیدم با قلم سیاه کردم...از پیرمرد عبوس و فقیر عاشق تا دختر زشت و شیرین...از همه نوشتم، ناخدای کشتی زندگی، اهالی داستان هام شدم و با قلمم کشتی رو هدایت کردم...ولی وقتی نوبت داستان زندگی خودم شد من باختم...دیگه اون ناخدایی قدرتمند و دانا ب...
«کامل شده√» یه بچه که مادرش رو از دست داده یه پدر که همسر عزیزش جلو چشماش پر پر شد، ولی اینا همه شروع داستان بودن. یک دوست شایدم فرشته محافظ از طرف اون زن به سمت اون پدر و پسر فرستاده میشه. اون فرد قراره کمکش کنه، با بدخلقی هاش کنار بیاد و بچه رو بزرگ کنه. درواقع اون دو مرد خیلی خنگن نمیفهمن توی این مدت عاشقش هم دیگ...
«کوکجین» جانگکوک فقط میخواد هیونگش اون رو دوست داشته باشد، اما گفتن این حرف راحتتر از عملش هست... «پایان یافته » #ریل لایف #رمنس #کوکجین #جینکوک #جین #جانگکوک
■کامل شده■ زندگی جانگکوک و جین، هم خونه و هم دانشگاهی با ورود کیم تهیونگ معروف به کله کاندومی البته فقط واسه جانگکوک، به داروخونشون ، به کلی عوض میشه. جیمین به اختلال پرخوری (Binge Eating) مبتلاست و این برای جانگکوک مهم نیست چون تنها چیزی که میخواد، کنار اون بودنه. آیا جانگکوک میتونه دوست پسر خوبی باشه و به جیمین ت...
کاپل اصلی:Kookjin♦️ کاپل فرعی:sope ژانر:انگست،اسمات،رمنس،کینک،پلیسی،امگاورس🎴 روز های آپ:نامعلوم خلاصه=🐾 جین پلیسی که جاسوسی تو شرکت جئون کار میکنه تا ثابت کنند جئون جونگکوک مافیا و کار های غیر قانونی انجام میده حالا در همین موقع واسه جین مشکلی پیش میاد و مجبور میشه با جئون جونگکوک معامله کنه....
( پایان یافته) بخشی از دیالوگ جونگکوک شاید تنها دلیل من برای ادامه دادن زندگیم تو بودی... شاید تنها درمان درد های من تو بودی... شاید من بلد نبودم بدون تو زندگی کنم... شاید این پسر مریض احتیاج داشت تا آخرش تو فقط کنارش بمونی تا بتونه با وجود همه مشکلات شاد زندگی کنه اما کنارم نموندی و منم یادم رفت چه جوری باید زندگی کن...
ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᴊɪɴᴛᴀᴇ , ʏᴏᴏɴᴍɪɴ,ɴᴀᴍᴊɪɴ . . ɢᴇɴʀᴇ: ꜱᴍᴜᴛ , ʀᴏᴍᴀɴᴄ , ᴛᴀᴊᴀᴠᴏᴢ, ꜱᴀᴅ . . وضعیت آپ: نامعلوم . ..من دیگ شاد نیستم ، دیگ شاد زندگی نمیکنم ، فقط زندگی میکنم تا تمومش کنم .. اره از تهیونگ و زندگی 9 سال پیش دیگ اثری نیست . نزاشتن ازش اثری بمونه ...
بهم قول بده بعد از من جای هر دوتامون زندگی کنی، قول بده خوشبخت میشی. قول بده دنبال انتقام من نمیری. سالها پیش به خاطر من از همه چیزگذشتی حتی هویتت رو از دست دادی و تبعید شدی. ازت میخوام جای من زندگی کنی! بمون اینجا و خوشبخت شو، بزار این عذاب با مردن من تموم شه. پ. ن : هپی اند Couple : #teajin #kookjin #Complete
دوپسرعمو که از هم متنفرن ولی با اجبار پدربزرگشون باهم وارد رابطه میشن............ یونگی جونگ کوک دوتا برادر جین وتهیونگ که مخفیانه باهم رابطع دارن... 💦🔞💯💯💯💯💯💯 بنظرتون سرنوشت این چهار پسر چی میشع؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بیاین باهم ادامش بدیم ببینیم چی میشع اخرش 😜😜
- جسارت منو بپذیرید، اما شما دیگه کدوم خری هستید ! • - اون باید مجازات بشه، خیلی سریع.. ! • - این فقط یه خواب احمقانهس..همین.. ! • - تو به گذشته اومدی تا معشوقهی واقعیت رو پیدا کنی ! ⌯┈──┈┈⋆┈┈──┈⌯ تابحال شده به سفر در زمان فکر کنید؟⏳ تابحال فکر کردید که شاید، .... که ممکنه حقیقت داشته باشه؟🎴 برای من، فقط یه قضیهی...
داستان از جایی شروع میشه که تهیونگ مجبور میشه برگرده سئول شهری که ازش متنفره... و خونهای که سالهاست ازش دور بوده 𝗴𝗲𝗻𝗿𝗲:𝗿𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲,𝗿𝗼𝗼𝗺𝗺𝗮𝘁𝗲,𝘀𝗺𝘂𝘁 𝗰𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲:𝘁𝗮𝗲𝗷𝗶𝗻,𝗸𝗼𝗼𝗸𝗺𝗶𝗻 𝘄𝗿𝗶𝘁𝗲𝗿:𝗟𝗜𝗖𝗛𝗘𝗘𝗥𝗬🍒 Start:𝟮𝟬𝟮𝟭/𝟬𝟲/𝟮𝟭 #تهجین #کوکمین #ناممین #کوکجین
𓂃Bad Deal 𓂃Genres: Mystery, Romance, School life, Angst باد سردی می وزید، جسم بی جون و خونیش تو بغلم میلرزید، اشکام روی صورتش میرختند و صدای سرفه های بی وقفم کل اون صحرای تاریک رو گرفته بود، من باید چیکار میکردم؟ مثل دیوونه ها دوباره به سمتون اومد، از جام بلند شدم، دیگه نمیزاشتم اون پسر آسیب ببینه! اسمم رو فریاد زد ...
The mansion of love🕍❤️ خـلاصهـ : کیم سوکجین پلیسی که بخاطر ماموریت سری که بهش دادن مجبور میشه با خلافکار بزرگ جئون جونگ کوک زندگی کنه. هیچ کدوم از دونسته های همدیگه خبر ندارن... اخر این داستان چی میشه؟ میتونن باهم بمونن؟ میتونن با وجود دو نفر دیگ که وارد قلبشون شده بازم باهم بمونن؟... ▸ ▹ ▸ ▹ ▸ ▹ ▸ ▹ ▸ ▹ ▸ ▹ #Pinky...
سوكجين، يك امگاي شانزده ساله كه محكوم به يك زندگي شده كه براش مثل يك كابوسه. جونگ كوك، يك الفاي هجده ساله كه وارث يكي از بزرگترين كمپاني هاي تجارتي كشوره و همه چيز در زندگيش هميشه طبق ميلش بوده. چه سرنوشتي براي اين دو كه چيزي جز تنفر براي همديگه ندارن رقم ميخوره؟
꒰🔭꒱ متناسب با اون قسمت از روحتون که مارشملو ها از روی رنگین کمون به تهِ قلبتون قِل میخورن🌈🍥 . -----🐨نامجین با دو قلو ها و سه قلو هاشون🐹----- ⍜........... 。゚•┈୨♡୧┈•゚。...........⍜ |🐾𝗖𝗢𝗨𝗣𝗟𝗘: 𝗻𝗮𝗺𝗷𝗶𝗻 |------------ |🐾𝗚𝗘𝗡𝗥𝗘: 𝗰𝘂𝘁𝗲-𝗳𝗹𝘂𝗳f ...
+"نمیدونم چی شد.... دیدمت، متنفر شدم.شناختمت، عاشق شدم. مگه بین دیدن و شناختنت چقدر فاصله بود؟چقدر فاصله بود که اینطور آشوبم کرد..؟" -"چرا پا گذاشتی تو زندگیم؟چرا یهو پیدات شد و زیر و روم کردی؟ من فقط فرشته ی عذابت بودم؛ چرا اومدی و فرشته ی نجاتم شدی..؟" <><><><><><> قلب یک هیولا، حکا...