💫 Uᴛᴏᴘɪᴀ💫| Namjin [Completed]
📚داستان کامل شده✔ یه سری چیزها همیشه ثابت نمی مونن شاید #عشق❤ هم از اون چیزها باشه🍃
📚داستان کامل شده✔ یه سری چیزها همیشه ثابت نمی مونن شاید #عشق❤ هم از اون چیزها باشه🍃
عطر من و رنگ تو چه ترکیب قشنگی برای به گند کشیدن زندگی و دنیامون فقط کافیه نفس عمیق بکشی و جمله ی افسانه ای رو درحالی که به چشمای منتظر مشتاقم زل زدی بگی : «دوست ندارم» [completed]
{𝘖𝘯𝘦𝘴𝘩𝘰𝘵} دارید اشتباه میکنید... چطور میتونید بگید من جینو کشتم!؟ ❁𝙽𝚊𝚖𝚓𝚒𝚗❁
نامجون هیچوقت فکرشو نمیکرد، یه چوپاکابرا بتونه باعث اون بوسه بشه. بتونه دست های معشوقه اش رو روی تنش بنشونه. " هیچوقت " فکرش رو نمیکرد بین کلکل های همیشگی شون، بوسه ای از جین بگیره...
Les reves [French, Noun] : Dreams جین یه جادوگره و همه اینو میدونن:) فکر میکنین عکس العمل شون خوبه؟! نه.. هیچ کس نمیخواد نزدیکش بشه... تا این که یه روز.. در خونش کوبیده میشه.. کاپل های دیگه تو همین اکانت :) Couple: Namjoon (minor) & Jin Genre: Fluf / slice of life / romance Cover by: @mae_galaxy
"سئوکجین عزیز،" "دوستت دارم." "-R" "ترجمهی فارسی فن فیک "یادداشتهایی از آر امیدوارم دوست داشته باشید و لطفا از نویسنده اصلی هم حمایت کنید. By @ShadeOfBlackz ❤^o^ 1 in #Fluf 2 in #note 4 in #کیوت 5 in #Seokjin
Chenqing (陈情) can therefore translate to as "setting forth one's thoughts and explaining one's actions." Chen (陈), in this context, means "to state/to explain/to elucidate," while Qing (情) means "reasons/circumstances/emotions." سناریو و وانشاتهای خیلی خیلی کوتاهی که گاهی وقتا برای نامجین مینویسم. امیدوارم دوستشون د...
نگاهش روی جسم درخشانی که از پشت صخرهی سنگی کمی بیرون زده بود ثابت شد. سعی کرد کنجکاو نباشه و به سمت ماشینش برگرده تا خودش رو به پسر شیرینش برسونه اما در نهایت کنجکاوی ذاتیش پیروز شد و اون رو به سمت صخره کشوند. بعد از دور زدن صخره با گیجی به جسم ظریف و بی جون رو به روش نگاهی انداخت. این نمیتونست واقعی باشه! _______...
نامجون وقتی پاش رو توی اون خونه ی قدیمی و متروک گذاشت، فکرش رو هم نمی کرد که قرار نیست راه خروجش رو به راحتی پیدا کنه! خیلی دور از انتظار نبود که تا ابد کنار اون مجسمه ی طلسم شده بشینه و حسرت بخوره... حسرت بخوره... و حسرت بخوره... چون *life is the beauty charm* نام: طلسم زیبایی ژانر : فانتزی ، رمنس، فلاف کاپل: ن...
NamJin ver. نقشه نامجون آسون بود، یواشکی بره تو، گردنبد جادویی رو بدزده و برگرده، ولی داستان اونجایی پیچیده شد که پسر پادشاه، جین، با گریه فریاد زد "اگه ببریش من میمیرم، و اگه منو بکشی گردنبند هم میشکنه." "کامل شده"
من حرف نمیزنم! می نویسم! احساساتم، حرفام، غم ها و شادی هام، همگی به شکل کلماتی درمیان که هیچوقت قرار نیست به گوش کسی برسند. هروقت به من نگاه میکنید در حال نوشتم! از برقراری ارتباط با آدم ها خوشم نمیاد. دوست دارم بشنوم بدون اینکه حرف بزنم. شاید فکر میکنید آدم جالبی هستم، اما باور کنید حتی اگر شما در این مدرسه باشید...
-درباره گلهای بابونه کاپل اصلی: نامجین کاپل فرعی: یونمین ژانر: عاشقانه، غمگین، تاریخی سئوکجین یه طبیب جوون ۱۹ سالهاس که با برادرش، توی کوهستانی نزدیک به پایتخت زندگی میکنه. اون از اتفاقات گذشته رنج میبره. اتفاقاتی که باعث شدن تا قلبش برای اولین بار عاشق بشه، تا دم مرگ بره ولی به خاطر اون عشق، زنده بمونه. و حالا ت...
■ کاپل اصلی: NamJin ■ کاپل فرعی: VKook ■ ژانر: اجتماعی، انگست، رمنس، جنایی ■ نویسنده: ELA ■ خلاصه: زمانی که یک قدم تا سقوط فاصله داری,برای کمک فریاد میزنی,یا سقوط رو میپذیری و به مرگ لبخند میزنی؟ 🏆Best Rank : #1 in #Namjin #1 in #Sad #3 in #Thriller
-چیزی که ما داریم ازش فرار میکنیم، خودمون هستیم! -Namjin story✔ Started: 2019, 15 Feb. Finished: 2020, 28 Mar.
"تو بهترین چیزی هستی که تا حالا برام اتفاق افتاده." -Namjin OneShot
{𝘖𝘯𝘦𝘴𝘩𝘰𝘵} هر روز و هرشب به دیدنت میام و باهات حرف میزنم به امید اینکه صدام بهت برسه و جوابم رو بدی... ❁𝙽𝚊𝚖𝚓𝚒𝚗❁
سکوت، چیزی نبود که آزارش بده. بهش عادت کرده بود و اون رو جزئی از خودش میدونست. -Namjin story✔ Started: October 2019 Finished: Agust 2020
دژاوو چیه؟ میتونه یه حس باشه؟ میتونه یه الهام باشه؟ یا شاید یه خاطره؟ دژاوو داستان زندگی منه... تئوری عشقی که به عجیب ترین شکل ممکن به وجود اومد. تصادفی که من و به کما برد، اما وقتی برگشتم دیگه اون ادم سابق نبودم! خاطراتی داشتم که متعلق به همزادم از جهان دیگه ای بود... و مرکز تمام اون خاطرات تو بودی...کیم نامجون... ن...
{𝘛𝘰𝘸𝘴𝘩𝘰𝘵𝘴} کاری جز نگاه کردن به پسرک گل فروش بی نامو نشون ازم بر نمیاد تنها آرزوم اینه که یه روزی بین این همه روز گذرا اونم چشمش بهم بیفته فقط واسه یک لحظه یه لحظه کوتاه... ❁𝙽𝚊𝚖𝚓𝚒𝚗❁
احساسات خاص و زيبان. ميگن كه بدون اونا زندگى بيرنگ ميشه. اگر يك روز زندگى واقعاً بى رنگ بشه و احساسات از دست برن، كسى ميتونه از اون همه رنگ خاكسترى نجات پيدا كنه؟ چه بلايى سر كسايى كه هنوز هم رنگ هايى توى وجودشون دارن مياد؟؟