◇Familiar_ziamby ☆Yas~
باز انگشتانم یخ میزند..!
و چشمانم گر میگیرند..!
و عرق سردی روی پیشانی و تمام تنم مینشیند..!
وقتی که تو از من دور میشوی
و از من فرار میکنی..!
انگار در اوج زمستان آتش به و...
LOVE STORY/jenlisa by gamingwithshare1
it about two people liam and jennie they love each other but jennie father is telling liam to stay away from jennie how will they be together at the end of this story
Completed
DEVILISH(L.S)by hosseyn
هیولا ها هم می توانند عاشق شوند...
حتی واقعی تر !
ziam and larry (harry top) (liam top)
Give me love (new)by yasi_palik
رویاها همیشه قشنگن
همیشه یاد آور و خواستنِ چیزهایی هستن که دوستشون داریم، اما مال ما نیستن و ممکنه هیچوقتم نشن.
آدمای رویا پرداز همیشه دنیاشون از بقیه جداست، همیشه رنگار...
Radical || Ziamby infactgaystories
"باهام بیا"تنها چیزیه که به اون پسر پیشنهاد میده
[Persian Translation]