Thkook Stories

Refine by tag:

2 Stories

Lighthouse by atena9794
#1
Lighthouseby atena9794
تهیونگ سرفه های شدیدی می‌کرد. جوری که انگار میخواست تمامی بغض و سکوت این ۶۰ ساله گذشته رو با خون بالا بیاره.هر سرفه زجری رو منعکس می‌کرد که از درد عشق به وجود اومده بود...
Cladiuak by jiiim6
#2
Cladiuakby jim
من اینجام در حصار تن بهترین رفیقت،در سی‌امین طبقه این قصر،در زیر نخواستن ها و فریاد ها ولی تو کجایی ماهِ‌من؟ میدونی هیچ‌وقت توضیحی به من داده نشد فقط به خودم اومدم و مت...