هنوز تو اون کوچه رو اون اقاقی
دلی که کنده بودیم مونده باقی
Following
Sign up to join the largest storytelling community
or
Stories by Atieh
Talking to the moon
سیگارش رو آتیش زد و بهم خندید :ما همه مون عوضی ایم! یکی مثل اونی که تو اکثریت ذهن هاست با احساسات آدما بازی م...
![Sinner [Z.T] by 10Andromada](https://img.wattpad.com/cover/230160699-288-k728737.jpg)
Sinner [Z.T]
{Completed}
مشتش را بر تیرک ها می‌کوبد و اصرار دارد که روح می‌بیند، و او خندید هنگامی که قلبش را از سینه اش...
![a life under the sea[Z.M] by 10Andromada](https://img.wattpad.com/cover/194885405-288-k96902.jpg)
a life under the sea[Z.M]
{Completed}
و داد زد:
باور کنین من زنده نیستم !
#1 in sadstory