AyterZone

سلام جانآ
          معذرت میخوام که مسیج بوردت رو بی‌اجازه شلوغ میکنم اما خوشحال میشم به قصه کده کوچیک من سر بزنی و من میزبانت باشم 
          
          https://www.wattpad.com/story/337776176-%F0%9D%90%92%F0%9D%90%9A%F0%9D%90%AF%F0%9D%90%9E-%F0%9D%90%8C%F0%9D%90%9E-%F0%9F%8C%BF-%D9%86%D8%AC%D8%A7%D8%AA%D9%85-%D8%A8%D8%AF%D9%87
          
          

istpvk

های بیب
          
          معذرت بابت اینکه بی اجازه وارد مسیج بوردتون شدم
          خوشحال میشم به این بوک یه سری بزنید
          و با ستاره های ووتاتون حمایتش کنید✨⭐️
          
          
          
           
          ~به نام او
          
          جونگکوک یه هایبرید خرگوش ( که توی زندگی اونا هایبرید،! موجودی جدید و ناشناخته است ) که با نامادریش زندگی میکنه 
          پدر مادرش رو طی یه اتفاقی از دست داده 
          که یک روز برای فرار از خونه ی نامادریش!
            به زندگی جدیدی وارد میشه..! 
          
          ••••••••••
          
          تهیونگ آدم بی اعصابیه که صاحب یه شرکت مد و فشن معروفه و یه بار...که هزار خلاف برای زیاد کردن پولهاش انجام میده ...از برده ی جنسی کردن مدل هاش تا شکنجه دادن ادمای دیکی پولدار
          
          
          https://www.wattpad.com/story/314289102?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=taekookAreel&wp_originator=DkuBYZ6DC3NH9EY2%2BGCZDR6wSluP7piqLBWf8vTVXuhaAXMcvs89RiwEGFtMBgXBbBkKmHYq%2FUd45HNDCY9ZufRUvLysOwuY1Nc4VBT6cu%2BEkyR3d%2F5EKeotryWBpUs4

asouna25

سلام خوشحال میشم فیکمو بخونید و ازم حمایت کنید❤️
          نوع فیک : مینی فیک (حداکثر ۳۰ پارت میشه)
          خلاصه داستان:
          ای کاش اون روز حرف پدرمو باور نمی کردم ای کاش می رفتم و از خودش می پرسیدم اگر حرف پدرمو باور نمی کردم خوشبخت ترین فرد روی زمین میشدم مگه نه؟ و هیچکس زجر نمی کشید من فقط یه خانواده می خواستم 
          .
          شیپ ها =ویکوک:(تهیونگ تاپ_جونگکوک باتم) 
          ویمین:(تهیونگ تاپ_جیمین باتم) شیپ اصلی رو بعدا خودتون می فهمید
          .
          ژانر ها : غمگین_مدرسه ای_امگاوروس_
          امپرگ(حاملگی‌ مرد)_bdsm(میزانش خیلی کمه ولی بازم هست)
          درباره سَد اِند بودن یا نبودنش همه چیز بستگی به تفکر شما داره ولی خود فیک سَد هست
          w.wattpad.com/story/296563619?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=asouna25&wp_originator=FMN98xXoPt2q%2BMz0XTFYwWTlGS%2FhBr5cjfnQsd2%2BHazNGn42MU76C%2BgtbRHRw5nHQm9gqeVEWbMR5HLEgugyrv7MNTRcrjNTwFFXDddWbFCkagpMaRifo43y8MHBscj1

IELAORIGINAL

- تو لباساته؟ نکنه قورتش دادی؟
          شاید فقط باید دهنش رو تا آخر باز می کرد که نشون بده گردنبند مرد رو برنداشته. با این فکر زبونش رو چرخوند که این کار موجب شد نوک نرم زبونش انگشت های اوکامی رو نوازش بدن. 
          قاتل خندید:
          - چیه؟ اینطوری دوست داری؟
          پسر به سرفه افتاد، اما این کارش فقط اوکامی رو تحریک کرده بود. چند میلیمتری صورت سرخ شده اش ایستاد و به چشم های مثلثیش نگاه کرد:
          - دوست داری این انگشت ها رو داشته باشی خوشگله؟
          
          سلام خوشحال میشم یه نگاهی به بوک جدیدم بندازی...
          کاپلش سپه و توی زندان اتفاق میفته!
          
          
          https://www.wattpad.com/story/281775005?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=IELAORIGINAL&wp_originator=zxmaxkrDdEZJcc%2BH7VkhnFHIJLp6sh7RktIYGlYRxWbBmcu1sbJj%2FhwXldnb%2BahByVV5I8hCjrGfKJpXRvq%2Fo63qL%2FXnM%2BVDafjMGthzZyfTYCxmcwgn7KxOVGpS155b