Blue__siide

-ازت دلگیرم...
          	خیره به چشمای‌ بارونی مقابلش، با لحنِ غم داری گفت و منتظر به دلجوش‌ خیره شد تا مرهَم‌ بشه رو تک تک زخماش.
          	-دلِ منم پیش تو گیره! #Cafune #Spoil

HowtNotie

عزیزم میتونیم درباره ی همکاری تو پلتفرم تلگرام با هم صحبت کنیم؟ 

HowtNotie

@Blue__siide باشه گلم، مشکلی نیس
Reply

Blue__siide

@HowtNotie 
            عزیزم من به غیر اکانت اصلیم‌ تو تلگرام اکانت دیگه‌ای ندارم حداقل شما باید تا شنبه صبر کنید من یه اکانت راه بندازم بهتون پی‌ام بدم باهم صبحت کنیم. موردی نیست؟
Reply

HowtNotie

@HowtNotie درود عزیزم، 
            
            از طرف تیم نویسندگی تهکوک‌اتوپیا پیام می‌دم. به دلیل گسترش تیم نویسندگیمون، قصد داریم از نویسنده‌های واجدشرایط حمایت کنیم تا علاوه بر پیشرفت، توی پلتفرم تلگرام دیده بشن. 
            
            نوشته‌های شما توسط ویراستارهای ما بررسی شده و مرحله‌ی اول رو رد کرده. خوشحال می‌شیم در صورت تمایل به همکاری، ما رو در جریان بذارید تا بتونیم بیش‌تر با هم صحبت کنیم و شرایط همکاری رو کامل براتون شرح بدیم.
            
            به امید همکاری دو طرفه، تیم نویسندگی تهکوک‌اتوپیا 
Reply

Blue__siide

به هر عزیزی که کافونه میخونه:) 
          دو بار تلاش کردم پارت جدید رو publish کنم هی میزنه‌ سیوینگ‌ چرخ میخوره نمیشه... فکر کنم اگه بازم تلاش کنم‌ نهایتاً بعد نیم ساعت آپ بشه اما واقعا دیگه نمیتونم‌ آنلاین بمونم... فردا هر تایم که واتپد بازی در نیاورد آپ میکنم♡

Blue__siide

یه مسافرت یهویی افتادم فردا نمیرسم چیزی آپ کنم:( 
          ولییییی‌ هفته بعد یه پارت پر و پیمون‌ آپ میکنم از اونا که آره:)
          *برای عزیزایی‌ که منتظرن

Blue__siide

-یه زمونی حالم خیلی خوب بود!
          
          تهیونگ با خیره شدن به تیله های مشکی پسر، تو صورتش خم شد و با لبخندِ غم داری، آروم پرسید: 
          
          -کدوم زمون؟
          
          -زمونی که حقیقت پنهون بود، غم نبود، تنهایی نبود یا وقتی... 
          
          -یا وقتی من نبودم...
          
          بی اراده‌ وسط حرفش پرید و حقیقت تلخی که از اون تیله ها مشخص بود رو هر چند سخت، هر چند نفس گیر اما به زبون آورد و جوابش خیلی هم دور از انتظارش نبود!
          
          -آره... وقتی تو نبودی!
          
          _Goddess of the night_

Blue__siide

ولی من یه فیک از تهگی تو تلگرام خوندم به معنی واقعی کلمه خودِ بهشت:)))
          حالا نه اینکه خیلی هپی بودااا‌ خیر! قلم منظورمه!
          انقدرررررررر‌ قشنگ بود که هيچوقت دلم نمیاد ۱۰۰۰ خورده‌ای شاتی که ازش گرفتم رو پاک کنم:))))

a_bad_guy

سلام عزیزم خوشحال میشم به فیکشن جدیدم یک نگاه بندازی...لاو یو
          
          https://www.wattpad.com/story/372912614?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_writing&wp_page=create&wp_uname=a_bad_guy

Blue__siide

@a_bad_guy 
            به‌ به:)
            باشه هانی♡
Reply

Blue__siide

یه چیزی در مورد الهه شب بگم... ببینید از اول شروع، تهکوک نداریم؛ یعنی یه طوریه که شما روابط احساسی که دلتون میخواد از تهکوک بخونید رو با کاپل های دیگه میخونید *فقط چند پارت و اینکه تهکوک از اول تو فیک هستن ولی رابطه‌‌ی خاصی باهم ندارن چون هر کدوم پارتنر دیگه‌ای دارن:)))))
          اما حوصله به خرج بدین بعدش به تهکوک می‌رسیم!