سلام..
ميخواستم بهتون اطلاع بدم که اگه من نیستم به خاطر اینه که یه چشمم درد میکنه و اخیرا متوجه شدم ضعیف شده و نمیتونم به گوشی خیره شم، ولی همین که اوکی شه برمیگردم.
درگیر کارهای دانشگاه و يه عمل که امیدوارم زودتر برسه هم هستم.
مراقب خودتون باشید! :)
هرکس روش خودش رو برای برگردوندن حس نوشتنش داره..
این روزا با فیکشنی که سالهاست ایده ش رو دارم ولی هیچوقت زمان کافی برای تایپش رو نداشتم سرگرم شدم و چپتر اولش رو ادیت میزنم
از علاقه ی زیادم بهش نمیتونم حرف بزنم :) از صمیمیتی که با شخصیت هاش دارم :) قراره بنا به علایق خودم باشه.
با توجه بالا رفتن سن و سخت شدن شرایط زندگی احتمالا آخرین بوکم باشه! ولی قراره تمام تلاشم رو برای اینکه بهترین خودش باشه انجام بدم و خنده داره اگه بگم از الان بهش امید دارم؟
میتونم تصورش کنم چقدر دوست داشتنی خواهد بود :)
کاورش که..اعتراف میکنم بهترین کارمه! ولی احتمالا یه تغییراتی توش بدم و بعد از آماده کردن عکس شخصیت ها چپتر اولش رو آپ کنم.. فقط برای اینکه نظرتون رو بدونم.. برای ادامه دادن یا ندادن!
هرچند بعيد میدونم هرگز از آپ کردنش منصرف بشم :)
های اریز، خوبید؟ ૮˃̵֊ ˂̵ ა
متوجه ی غیبت چند نفری از شما شدم، نمیدونم یه مدته کجایید ولی هرجا که هستید لطفا مراقب خودتون باشید!
منم سعی میکنم ذهنم رو مرتب کنم تا دوباره برگردم پیشتون :)
یه سری ممکنه واتپدشون بالا نیاد..
میتونید از Bitdefender vpn ، سرور آلمان و فرانسه و ایتالیا استفاده کنید، شما رو به قبل از فیلترینگ برمیگردونه :)))
یوووووو رایتری صحبت میکنه :'
از اونجا که فصل اول ميدنايت، ”ورژن چانبک“ هم تمام شد و کاور فصل دومش رو آماده کردم، میخواستم بگم الان از ذوق نمیتونم آروم بگیرم و ممکنه هر لحظه بهتون اتک بزنمممم :d
Ignore User
Both you and this user will be prevented from:
Messaging each other
Commenting on each other's stories
Dedicating stories to each other
Following and tagging each other
Note: You will still be able to view each other's stories.