من تازه تاوانو شروع کردم، و از همین اوایل واقعا جذبش شدم.
پختگی توی قلم کاملا حس میشه و من همیشه دنبال محتوایی بودم که کارکتراش با درک و فهم باشن و پختگی داشته باشه رفتارشون.
و خیلی خوشحالم که جونگکوک و تهیونگ دقیقا همچین ویژگی رو دارن.
@KosherEbrahimi البته عزیزم
Dreamer_A7
فقط چون پرایوت هست، ممنون میشم با یه آیدی تقریبا کاملی درخواست بدی❤️
چون وقتی با آیدی مثل تک حرف انگلیسی یا . اینا درخواست داده میشه، درخواست رو مجبور میشم قبول نکنم
امیدوارم این متن رو بخونی♡
من همیشه دلم میخواست احساساتم رو بعد از فیک برای نویسنده ها بنویسیم پس بلاخره این کار رو میکنم :) تازه پارت ۱۱ رو خوندم این رو برای کسایی میگم که براشون اسپیول نشه . میدونی قلمت باهام کاری میکنه از این دنیا برای لحظه هم که شده جدا بشم این پارت رو یک ساعت و نیم طول کشید تا بخونمش انقدر که میخواستم هر لحظه رو با تموم وجودم درک کنم ، خیلی برای خودمم عجیبه که با هر جمله ای ته و کوک میگفتن قلبم جوری گرم میشد که میتونستم به وضوح اون گرما رو احساس کنم بعضی وقت ها به خودم میگم این بد نیست که انقدر خودم رو وابسته کردم ؟ اینکه الان به غیر از فیک هایی که انقدر قشنگ و با عشق درباره دو نفر از افراد مهم زندگیم تهکوک (که حتی به صورته عامه رابطه شون در واقعیت تایید نشده) باعت میشه انقدر احساس خوشحالی کنم ؛ داخل طول داستان من سعیم رو میکنم تا تهکوک رو قضاوت نکنم ، میدونی ما هیچی راجب گذشتشون نمیدونم و فقط داریم چیزی رو میبینم که گذشته ، ازشون ساخته این کاملا واضح که نصف تقصير ها از ریشه حتی مقصرشون تهکوک نیستن اوها فقط دو تا نوجوان عاشق بودن که داشتن از جونشون مای میزاشتن تا با هم از اینی که هستن خوشبختر بشن اما انگار این چیزی نبود که دست سرنوشته میخواسته:) من نمیگم که تهکوک تقصیری ندارن نه اون ها هم حتما اشتباهاتی رو کردن ولی نه اونقدر که خوشون با دست های خودشون ، به این وضع بندازن زندگیشون رو . اونا توی این جای داستان هر دوتاشون مظلوم ترین بودن .
مرسی که این متن رو با طولانی بودنش خوندی فقط میخواستم احساسم رو بازگو کنم و بهش نیاز داشتم واقعا =)