Kim_nora85

سلام من رو یادتونه؟! 
          	میخواستم بگم من بک زدم.. بیایید فیکام رو دوباره بخونید..
          	راستی قسمت های جدید برزخ رو دید؟! 
          	
          	https://www.wattpad.com/story/262710527?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Kim_nora85

selin_witch

مرسی که بوکمو داخل لیستت قرار دادی عزیزم⁦♡⁩

Kim_nora85

@selin_witch در اولین فرصت حتما هم میخونش 
Reply

VK-Cheri

سلام عزیزم ببخشید بی اجازه توی مسیج بوردت پیام میزارم ‌‌..
          من تازه کارم رو توی واتپد شروع کردم و خوشحال میشم اگر دوست داشتید یه سر به فیکم بزنید..
          
          
          
          پسر دستش رو روی سینه مرد مقابلش گذاشت و لب زد : وقتی بچه بودم ارزوی پرواز داشتم ! 
          حس آزادی و سرخوشی وقتی که بین هوا معلقی .. بدون اینکه هیچ فکر و سنگینی احساس کنی "
          قطره اشکی به ارومی از گوشه چشمش چکید و مردمک های لرزونش روی صورت اروم مرد نشست : میای باهم پرواز کنیم ؟"
          
          https://www.wattpad.com/story/374360976?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=VK-Cheri

firoo_sunshine

سلام بخون شاید خوشت بیاد
          
          برای فرار از صیغه شدن از گوریو به سرزمین هان رفتم تا برادرمو پیدا کنم اما به طور ناخواسته با هویت یک مرد وارد ارتش شدم و با شاهزاده تهیونگ رو به رو شدم.... اون هویتمو فهمید و منو همراه خودش ساخت تا به گوریو برگردونه
          اما توی راه ماجراهایی پیش اومد که...
          
          
          https://www.wattpad.com/story/376207159?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=firoo_sunshine

jeunteakook

هاییی 
          خوشحال میشم یه سر بزنید 
          بوسسس
          
          تهیونگ با یه مرد پولدار خوشتیپ و رده بالا توی کره ازدواج میکنه و از نظر بقیه  مجبوره زندگی خوبی داشته باشه چون میتونه هر چی میخواد داشته باشه و از لحاظ معنوی زندگی عالی ای داشته باشه  ، اما نمیتونه چون شوهرش جوری رفتار میکنه که انگار پدر و مادرشو نکشته.و تهیونگ میخواد از اون مرد که به اصطلاح شوهرشه. انتقام بگیره.
          
          " جونگ کوک میکشمت " تهیونگ زیر لب زمزمه کرد.
          
          چی میشه اگه تهیونگ عاشق شوهرش بشه؟
          آیا واقعا ازش انتقام میگیره یا میبخشتش و فراموشش میکنه؟
          
          
          
          
          
          
          https://www.wattpad.com/story/374740404?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_reading&wp_page=reading_part_end&wp_uname=jeunteakook

Evil_Queens3

از یک چیز مطمئنم؛ شاید اسمش رو بذاری خود شیفتگی، اما من فقط برای مهارت های خودم و وقت شما ارزش قائلم. میدونم بچم قراره دلت رو ببره پس بهش سر بزن. دیدن اسم اکانتت توی جمعمون خوشحالم میکنه. بعد از خوندن این فیک حس های زیادی سراغت میاد اما قطعا پشیمونی یکی از اونا نیست!
          I think you'd like this story: " " by Evil_Queens3 on Wattpad https://www.wattpad.com/story/373528674?utm_source=android&utm_medium=org.thunderdog.challegram&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Evil_Queens3